معصومه عطایی، در جریان اسیدپاشی بیناییاش را از دست داده، اما زندگی را از دست نداده، سفالگری یاد گرفته و آن را آموزش هم میدهد، محسن مرتضوی هم معرق کار میکند. هر دو به زندگی و آینده امیدوارند، به رسیدن روزهایی که در آن وضعیت قربانیان اسیدپاشی در کشورمان بهتر باشد و این جرم دیگر در هیچ جا و به هیچ بهانهای اتفاق نیفتد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، گفتوگوی کافه خبر با این قربانیان اسیدپاشی و دکتر فروتن، جراح پلاستیک را در ادامه بخوانید:
همین حالا که ما این گفتگو را انجام میدهیم، خبری از اسیدپاشی آمده ، اسیدپاشی روی صورت یک زن. اتفاق تلخی که شما تجربهاش را دارید. خانم عطایی ، خیلیها شرح حال شما را میدانند ، اما برای آنها که شاید کمتر خبرها را پیگیری کرده باشند ، توضیحی درباره اتفاق تلخ اسیدپاشی که دربارهتان افتاد بدهید.
عطایی: بعد از جدایی از همسرم ، خانواده او حق ملاقات پسرم را داشتند ، تقریبا یک سال و نیم از طلاق ما گذشته بود و آنها که هنوز حاضر نبودند این جدایی را بپذیرند نسبت به من کینه داشتند. تا این که یک روز پدر شوهرم به بهانه هدیه دادن آمد منزل پدرم و جلوی در اسید را به صورتم پاشید. بعد از آن بینایی چشمهایم را از دست دادم و وارد مراحل درمانی و جراحی پلاستیک شدم.
چند سال از این قضیه میگذرد؟
عطایی: حدود هفت سال از این موضوع میگذرد اما همچنان برای من زنده است. این اتفاق آنقدر تلخ است که هر بار با شنیدن هر خبری از اسیدپاشی دوباره آن روزها برایم یادآوری میشود.
پیگیری قضایی این موضوع به کجا رسید؟
عطایی: مجازاتها در این زمینه ناعادلانه است، قوانین در این زمینه قدیمی و ناکافی است و خلاء قانونی وجود دارد. کسانی هم که دست به این اقدام میزنند میدانند که مجازات ناکافی است و آنطور که باید، به سزای عملشان نمیرسند. من تقاضای قصاص کردم، یعنی تنها چیزی که در این قانون برای چنین کاری وجود داشت اما در شرایط خاصی قرار گرفتم و به خاطر گرفتن حضانت پسرم از قصاص صرفنظر کردم. اگر حضانت پسرم نبود، تا پای قصاص میرفتم ولی ترجیح دادم گذشت کنم و حضانت پسرم را بگیرم.
پس چه مجازاتی برای پدر همسرتان تعیین شد؟
عطایی: پنج سال زندانی بود به عنوان حکم عمومی، اما بعد از یک سال و نیم عفو گرفت و از زندان بیرون آمد. درواقع نمیشود گفت آن شخص مجازات شده است.
آقای مرتضوی، چه شد که این اتفاق برای شما افتاد؟
مرتضوی: سال ۱۳۹۱ بعد از تعطیلات عید بود که رفتم سر کار، یک نظافتچی داشتیم که دچار سوءتفاهم، حسادت و مشکلات شخصی و روحی بود، روز پانزدهم فروردین با چهار لیتر اسید از پشت سر من را صدا کرد و اسید را روی من ریخت، اینطور که پزشکی قانونی هم تایید کرده شانزده ضربه چاقو هم به من زد. مدتی بیمارستان و در کما بودم، بعد هم که مراحل درمانی و جراحیهای دیگر شروع شد.
با چه انگیزه و دلیلی روی شما اسید پاشید؟
مرتضوی: خودش دلایل مختلف و متناقضی را گفته است. یک بار گفته از قیافهاش خوشم نمیآمد، یک بار میگوید رییسم بود و دوستش نداشتم، یک بار دیگر گفته مزاحم تلفنی او بودهام. وقتی قاضی به او گفته چرا اسید ریختی؟ جواب داده چون در روزنامه خواندهام که هرکس اسید میریزد در نهایت بخشیده میشود یا مجازات زیادی ندارد.
برایش چه حکمی صادر شده؟
مرتضوی: سه سال زندان، شش ماه زندان هم به دلیل خروج غیرقانونی از مرز؛ یعنی جمعا سه سال و نیم. حدودا پنج یا شش نفر دیه انسان کامل هم باید بدهد و قصاص چشم راست و گوش راست.
این مجازاتها اجرا شده؟
مرتضوی: حکمی که درباره پرونده من صادر شده یک سال و نیم است در اجرای احکام است و هنوز اجرا نشده. دیه را که ندارد بدهد، قصاص را هم گفتهاند زیاد دربارهاش چیزی نگو تا انجام شود. همین میشود که افراد بیشتری دست به ارتکاب این جرم میزنند. مجازات اسیدپاشی با بزه برابری نمیکند. قانون اسیدپاشی مربوط به سال ۱۳۳۹ است، در این قانون تنها به مواد سوزاننده اشاره شده و نامی از اسید نیامده، ممکن است شامل بنزین، نفت، آهک یا هر مورد دیگری باشد و تنها سه سال زندان برای یک اسیدپاش در نظر میگیرند. به شدت نیاز است قوانین مربوط به اسیدپاشی بازنگری شود.
آقای دکتر، شما چند سال است به عنوان جراح پلاستیک با قربانیان اسیدپاشی در ارتباط هستید؟
فروتن: حدود پانزده سال است که این افراد را درمان میکنم. ضایعات مختلف پوستی در قربانیان اسیدپاشی وجود دارد که من و همکارانم به درمان آنها اقدام میکردیم ولی این کار به صورت تشکلیافته و منسجم نبود.
چه شد که تصمیم گرفتید انجمن حمایت از قربانیان اسیدپاشی را تاسیس کنید؟
فروتن: تصمیم برای تشکیل این انجمن بعد از اکران فیلم «لانتوری» گرفته شد که در حضور آقای درمیشیان، تعدادی از قربانیان اسیدپاشی و همچنین پزشکها پیشنهاد تشکیل این انجمن را دادم و مورد استقبال و موافقت قرار گرفت. فکر کردم اگر یک تشکلی ایجاد شود که بتوانیم از این افراد حمایتهای مختلف درمانی، اجتماعی و قانونی را داشته باشیم خیلی خوب است. درواقع دیدیم این افراد احتیاج دارند مامنی را داشته باشند که کنار هم جمع شوند، بتوانند از مشاورههای لازم بهرهمند شوند و بتوانیم روندی را ایجاد کنیم که بتوانند به زندگی برگردند. حدود دو ماه است این انجمن به ثبت رسیده و دنبال این هستیم جایی را داشته باشیم که مامنی برای این افراد باشد.
میتوانید بگویید در سالهای اخیر تعداد موارد اسیدپاشی افزایش داشته یا کاهش؟
فروتن: این روند افزایشی بوده و سال به سال تعداد قربانیان افزایش داشته. سال ۱۳۹۴ در یک بیمارستان سوانح سوختگی، حدود ۵۰ مورد اسیدپاشی بود و در سال ۱۳۹۵ این افراد حدودا هشتاد نفر بودند یعنی با سرعت زیادی افزایش پیدا کردند. یکی از کارهایی که در نظر داریم انجمن انجام دهد این است که در کنار حمایتی که از افراد قربانی انجام میدهیم، بتوانیم کاری کنیم که افراد کمتری دچار این اتفاق شوند.
چطور میخواهید این کار را انجام دهید؟
فروتن: از مهمترین کارهایی که باید انجام شود و مد نظر داریم این است که خرید و فروش اسید تحت شرایط خاصی انجام شود، یعنی مشخص باشد که چه فردی آن را فروخته، چه کسی خریده و چه مقدار و به چه منظوری آن را تهیه میکند که این افراد قابل پیگیری باشند. اگر بتوانیم این کار را از مسئولان بخواهیم اتفاق بسیار خوبی است. دومین کاری که میخواهیم انجام دهیم این است که مجازات اسیدپاش را افزایش دهند. این مجازات خیلی کم است و همانطور که اشاره کردند چند سال زندان برای چنین جرم بزرگی کافی نیست و در عین حال لازم است روند رسیدگی در دادگاه هم تسریع شود. این تسریع در رسیدگی باعث میشود تا اخبار این موضوع داغ است، شخص به سزای عملش برسد و بازدارندگی بیشتری وجود داشته باشد نه این که به فراموشی سپرده شود.
این انجمن چه اولویتهایی را مد نظر قرار میدهد؟ مهمترین حمایتی که بعد از این اتفاق باید برای قربانیان اسیدپاشی انجام شود چه کارهایی است؟
عطایی: بعد از این اتفاق، بحرانهای زیادی وجود دارد که شخص به تنهایی نمیتواند آنها را مدیریت کند. مهمترین کار اقدامات درمانی است. متاسفانه هزینه عملهای جراحی بالاست و بیمه این عملها را پوشش نمیدهد، من با کمک مردم و خیریهها توانستم هزینههای جراحی را بپردازم. از طرف دیگر قربانی اسیدپاشی در همان زمان درگیر مراحل قانونی و دادگاه هم میشود در حالی که نمیتواند هزینه وکیل را بپردازد، هرچند بسیاری از وکلا به صورت رایگان در این زمینه کمک میکنند اما شاید دسترسی به آنها برای این افراد کار سادهای نباشد. فردی که مورد اسیدپاشی قرار گرفته، احتیاج به مشاورهها و حمایت روانی و اجتماعی هم دارد و همچنین مهارتآموزی تا بتواند کاری داشته باشد. همه اینها کاری است که یک انجمن میتواند در این زمینه انجام بدهد و با تعداد زیادی که این افراد در کشورمان دارند جای خالی چنین انجمنی احساس میشد.
مرتضوی: اسیدپاشی جرمی است که اغلب توسط افراد آشنا و اعضای خانواده انجام میشود. در چنین شرایطی، فردی که این اتفاق دربارهاش رخ داده شاید نتواند حمایت کافی را از خانواده بگیرد بنابراین وجود چنین انجمنی میتواند بسیار موثر و کارآمد باشد. وقتی خانوادهای بیمار یا معلول داشته باشد مورد حمایت خانواده قرار میگیرد اما وقتی شخصی توسط نزدیکانش قربانی اسید شده باشد چه حمایتی میتواند از آنها بگیرد؟ در چنین شرایطی انجمن میتواند نقش خانواده را برای این افراد بازی کند.
بیشترین علتی که برای اسیدپاشی مطرح میشود چه مواردی است؟
فروتن: ما پزشکان خیلی کنکاش نمیکنیم که به چه علتی این اتفاق افتاده چون گاهی یادآوری این موضوع میتواند افراد را آزار دهد اما اینطور که به نظر میرسد بیشترین دلیل، موارد خانوادگی و مسائل عاشقانه است.
مشخص است چه تعداد قربانی اسیدپاشی در کشورمان داریم؟
فروتن: متاسفانه تعداد مشخص و دقیقی از این افراد در دست نیست. یکی از کارهایی که در این انجمن میخواهیم انجام دهیم این است که فراخوانی بدهیم و از قربانیان اسیدپاشی دعوت کنیم که در این انجمن عضو شوند، آماری از آنها داشته باشیم و ببینیم چه کمکهایی هست که انجمن میتواند به آنها ارائه دهد.
یعنی قربانیان اسیدپاشی فارغ از این که چه دلیلی باعث این اتفاق شده، میتوانند از کمکهای انجمن بهرهمند شوند؟
فروتن: کاملا همینطور است، ما به دلایل و روند قضایی این مساله کاری نداریم، تنها کاری که انجام میدهیم کمک به این افراد بدون قضاوت شرح زندگیشان است.
گفته میشود این جرم بیشتر درباره زنان اتفاق میافتد. زنان چه درصدی از قربانیان را تشکیل میدهند؟
فروتن: بله تقریبا هشتاد درصد قربانیان اسیدپاشی زنان هستند.
عطایی: شاید چون حساسیت روی زیبایی زنان بیشتر است و از بین بردن چهره و بینایی یک زن میتواند تاثیر مخربی در زندگی او بگذارد، هدف کسی که میخواهد انتقامجویی کند همین میشود که این چهره را از او بگیرد. درواقع نقش فرهنگ را نباید دستکم گرفت در عین حال بعضی قوانین باعث میشود که این اتفاق بیشتر درباره زنان بیفتد.
شما به کم بودن مجازاتها اشاره میکنید، اما عدهای از افراد میگویند مجازات بیشتر نمیتواند بازدارنده باشد، به عنوان مثال میگویند مگر مجازات اعدام توانست از قاچاق مواد مخدر کم کند؟
فروتن: من فکر میکنم این خیلی منطقی نیست که این موارد را با همدیگر مقایسه کنیم. درباره قاچاق مواد مخدر باید مسیرها بسته شود ضمن این که مجازاتها درباره افراد یکسان اعمال و جدی برخورد شود نه این که با یک نفر برخورد شود و با دیگری نه. درباره مبارزه با مواد مخدر قوانین داریم اما باید در اجرای آنها جدیت وجود داشته باشد اما درباره اسیدپاشی اصلا قوانین کافی نداریم. درباره موردی مانند حمل سلاح سرد قوانین سفت و سخت تصویب شده و اگر کسی چاقو همراه داشته باشد مجازات دارد اما اسید که بدتر از چاقو است.
مرتضوی: وقتی قانون برای سلاح سرد اجرا شد، دیدیم که چقدر حمل و حتی فروش آن کمتر شد. درباره اسیدپاشی هم اگر شخص بداند مجازاتی که در انتظار اوست به قدری سخت است که نمیتواند به راحتی از آن فرار کند مطمئن باشید که کمتر اتفاق میافتد. کسی که با اسید به من حمله کرد چهار روز اسید خریده بود یعنی فکر کرده بود که این کار را بکند و مصمم بود، اتفاقی نبود که در لحظه رخ بدهد اما او میگفت با خودم گفتم چند سال زندانی و بعد آزاد میشوم.
عطایی: شخصی هم که روی من اسید پاشید، با این که اعتراف کرده بود و جرم ثابت شده بود، دو ماه بعد با یک وثیقه آزاد شد، بارها به این موضوع اعتراض کردیم ولی کسی توجهی نشان نداد. در دادگاه اعتراض کردیم ولی گفتند زندان جا ندارد، چطور زندان برای افراد دیگر جا دارد ولی برای یک مجرم اسیدپاشی جا ندارد؟ وقتی افراد میبینند کسی این جرم را انجام داده ولی با وثیقه پنجاه میلیونی بیرون از زندان است، چه نتیجهای میگیرند؟ شش سال طول کشید که پرونده به انجام برسد و حکم صادر شود، ایشان هم در این مدت بیرون از زندان زندگی میکرد. بعد از شش سال هم به من گفتند میتوانی قصاص کنی ولی چون تفاوت دیه زن و مرد وجود دارد باید نصف دیه را به ایشان بپردازی. من تازه بدهکار هم شده بودم. گفتند پانزده میلیون به حساب دادگاه بریز تا حکم را اجرا کنیم. طوری رفتار شد که انگار من مجرم بودم!
آقای مرتضوی، اگر موقع اجرای حکم و قصاص برسد، شما این کار را میکنید یا میبخشید؟
مرتضوی: قطعا قصاص میکنم.
عطایی: من هم اگر به خاطر حضانت پسرم نبود، از قصاص گذشت نمیکردم. هیچوقت هم نمیگویم بخشیدم، میگویم مجبور بودم بگذرم، درواقع یک معامله انجام دادم به خاطر قوانینی که درباره حضانت فرزند وجود دارد.
مرتضوی: اصلا نمیشود گذشت، ما هر روز و هر لحظه این دردها و سختیها را با خودمان همیشه همراه داریم. تعداد عملهایی که داریم خیلی زیاد است، عمل جراحی جزئی از زندگی روزانه ما شده و این وضعیت غیرقابل گذشت است. ما تعداد کمی از این افراد هستیم که جلوی دوربین حاضر میشویم و فعالیت اجتماعی میکنیم، خیلیها از خانه بیرون نمیآیند.
با این که گفته میشود این کار خودش بازتولید خشونت است موافق نیستید؟
مرتضوی: اتفاقا این کار من شاید بتواند از خشونت علیه افراد دیگر جلوگیری کند. ببینید، میدانم که اگر قصاص کنم هم بینایی چشم راست من دیگر برنمیگردد، اما این که اشخاص احساس کنند هر کاری میتوانند انجام بدهند و درنهایت بخشیده شوند باعث شده تعداد مجرمان اسیدپاشی بیشتر شود. اینطور نیست که با این کار دلم خنک میشود، دل من وقتی خنک میشود که تعداد این جرم کم شود، که اسیدپاشها به سزای عملشان برسند و در عین حال فرصت برای فعالیت اجتماعی قربانیان اسیدپاشی فراهم شود.
اگر بخواهید مهمترین خواسته قربانیان اسیدپاشی از مسئولان را مطرح کنید، به چه موردی اشاره میکنید؟
فروتن: انجمن حمایت از قربانیان اسیدپاشی میتواند هم از دولت، اعضای مجلس و شورای شهر و سایر مسئولین کمک بگیرد و هم به آنها کمک کند که راهکارهایی را اجرا کنند که جرم اسیدپاشی کاهش پیدا کند. مشکل اصلی انجمن حمایت از قربانیان اسیدپاشی در حال حاضر نداشتن ساختمانی برای فعالیت است. اگر دولت، خیرین یا نهادهایی باشند که اولین قدم را بردارند و مکانی را به این انجمن اختصاص دهند، مشکل بزرگی برطرف میشود و در ادامه گامهای موثری برداشته خواهد شد.
عطایی: من همانطور که اشاره کردم از مسئولان میخواهم قوانین جامعی برای اسیدپاشی در نظر بگیرند. کافی است قوانین کشورهای دیگر را در این زمینه بررسی کنند و ببینند در آنجا چه اقداماتی انجام شده که این جرم کمتر شود.
مرتضوی: من از رییس جمهور درخواست ملاقات دارم. در همین ماه رمضان که گذشت اقشار مختلفی با مسئولان دیدار داشتند اما هیچکس به فکر ما نبود. متاسفانه قربانیان اسیدپاشی پناهی ندارند و دیدیم حتی در برنامهای مانند «ماه عسل» چند میلیارد برای زندانیها کمک شد اما ما که کاملا بیگناه بودیم و هیچ تقصیری نداشتیم از طرف هیچکس حمایت نشدیم. بعضی از دوستان ما شامل بیمه سلامت نمیشوند چون با اسید سوختهاند، بیمه سلامت میگوید باید شامل بیماری خاص شوید و از آن طرف میگویند شامل بیمه سلامت میشوید. این مشکلات وجود دارد که امیدواریم با تشکیل انجمن و مکاتباتی که با مراکز دولتی انجام میدهیم آنها را برطرف کنیم. کمکهای دولتی در کنار کمکهای مردمی بسیار مهم است چون بر فرض برای جراحی، دکتری قبول کند که جراحی را رایگان انجام دهد، اما هزینههای بیمارستان را باید چه کار کنیم؟ یا یک وکیل قبول کند که کارهای قضایی را رایگان انجام دهد، خیلی مهم است که قوه قضاییه هم در تسریع رسیدگی به پرونده ما همکاری داشته باشد یا این که قوه مقننه لازم است در زمینه مجازاتها همکاری بیشتری داشته باشد و مجازات اسیدپاشی را بازنگری کند.
عطایی: در کنار مسئولان، هرکسی میتواند در این زمینه به ما کمک کند. استاد سفالگری من این هنر را به من آموزش داد و حالا من هم توانستم نمایشگاه برگزار کنم و در اجتماع باشم و هم به افراد نابینا آموزش بدهم. بنابراین حتما لازم نیست که کمکها با مبالغ کلان باشد و ما در انجمن حمایت از قربانیان اسیدپاشی از تمام خیران و نیکوکاران با هر نوع کمکی استقبال میکنیم. ۰۹۳۰۴۶۹۰۸۳۳ شماره تماسی است که هرکسی بخواهد به ما کمک کند از این طریق میتواند با انجمن ارتباط بگیرد و افرادی هم که قربانی این اتفاق هستند با این شماره ارتباط بگیرند و به عضویت انجمن دربیایند.
فروتن: این افراد با علم روز قابل بهبود هستند ولی کافی است که اولا شناسایی شوند، دوما به موقع نسبت به درمان آنها اقدام شود. وقتی بدانند انجمنی وجود دارد که متعلق به خودشان است و توسط افرادی همدرد خودشان اداره میشود و کارشناسها و پزشکهایی هستند که به آنها کمک میکنند، قطعا بهتر و بیشتر میتوانند به زندگی برگردند.
مرتضوی: ما همه این دردها و تنهاییها و سردرگمیها را کشیدهایم ولی میخواهیم با این انجمن به دیگران کمک کنیم که کدام مسیرها را برای درمان و دادگاه طی کنند. افراد مختلف جامعه در این زمینه خیلی میتوانند نقش داشته باشند به عنوان مثال برای این افراد کارآفرینی کنند. کارهایی هست که قربانیان اسیدپاشی میتوانند انجام دهند همانطور که در هندوستان کافهای هست که در آن تمام قربانیان اسیدپاشی کار میکنند و با شعبههایی که ایجاد کرده توانسته این افراد را به جامعه بازگرداند و اجازه ندهد اسیدپاشها که هدفشان منزوی کردن این افراد است به نتیجه برسند. ما هم در کشورمان لازم داریم کاری کنیم که قربانیان اسیدپاشی به زندگی برگردند. هدف اصلی انجمن حمایت از قربانیان اسیدپاشی هم ایجاد امید به زندگی در این افراد است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر