۱۳۹۵ اردیبهشت ۱۱, شنبه

فروش کودک ۶ ماهه بخاطر ۱۵۰ هزار تومان


nozad

 مریم در اتاقی ۹ متری در زیر زمین ساختمانی در جنوب تهران همراه فرزندانش زندگی می‌کند. «محمد» فرزند بزرگ و هشت‌ساله مریم، به اجبار پدر معتادش مدرسه نمی‌رود. پای او به شدت ورم کرده و عفونتی شدید دارد. حسن در چهار سالی که به دنیا آمده است، هیچ واکسنی نزده و زمینه ابتلا به هر بیماری‌ای را دارد. پدر گفته رضا را فروخته؛ آن هم به قیمت «۱۵۰ هزار تومان»! تا شاید پول چند وعده اعتیادش را درآورد.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از قانون، هنوز قصه پر غصه شکنجه «اعظم» و فرزندانش تیتر رسانه‌ها و نقل محافل است که این‌بار، جایی همین نزدیکی و لب خط آهن جنوب تهران، «مریم» و سه فرزندش با شکنجه و اعتیاد مرد خانواده، روزها را سپری می‌کنند. قصه مریم مشابه قصه اعظم است. مریم با تولد سومین فرزندش به مرکز خیریه مهرآفرین معرفی می‌شود و این مرکز مریم و سه فرزندش را تحت حمایت قرار می‌دهد.
از آنجا که مریم معتاد به حشیش و شیشه بود، فرزندش «رضا» نیز با تاثیر از اعتیاد مادر به دنیا آمد که برای سم‌زدایی، چند وقتی رضا را در بیمارستان می‌گذارد. پس از بهبودی رضا، مادرش مریم او را به خانه می‌برد که به خاطر شرایط نامناسب زندگی، مددکار خیریه مهرآفرین نیز همراهش رفته و متوجه قصه غم‌انگیز زندگی مریم می‌شود.
شکنجه‌هایی که مریم و پسرانش دیدند
مریم در اتاقی ۹ متری در زیر زمین ساختمانی در جنوب تهران و به اصطلاح لب خط زندگی می‌کند. او، سه فرزند چهار و هشت ساله و شش ماهه دارد که هیچ‌کدام، شرایط طبیعی برای زندگی را ندارند. همسر مریم اعتیاد شدید به حشیش و شیشه دارد و او را نیز چند سالی است که معتاد به مصرف مخدرها کرده است. در خانه نمور و بسیار آلوده آنها، هیچ‌چیز رنگ زندگی ندارد. اینجا نه آب و غذای مناسبی وجود دارد و نه بهداشتی برای زندگی بچه‌ها. «محمد» فرزند بزرگ و هشت ساله مریم، به اجبار پدر معتادش مدرسه نمی‌رود. پای او به شدت ورم کرده و عفونتی شدید دارد.
مددکار خیریه متوجه می‌شود محمد قبلا تصادف کرده و در پایش پلاتین گذاشته‌اند اما به خاطر شرایط بد زندگی، مدت زیادی از زمان درآوردن پلاتین‌ها گذشته و پای راست او به شدت متورم شده است. مددکار به سختی رضایت پدر را گرفته و محمد را به بیمارستان می‌برد. پزشکان معترض می‌شوند که چرا اینقدر دیر او را به بیمارستان آورده‌اند، چراکه ممکن بود پای محمد قطع شود. با این حال، محمد به سرعت عمل شده و بعد از چند روز مرخص می‌شود. مددکار می‌گوید یک روز ساعت ۵ صبح تلفنش زنگ می خورد و صاحبخانه مریم با استرس می‌گوید زود خودتان را برسانید، پدر محمد را دارد خفه می‌کند. مددکار وقتی می‌رسد، صاحبخانه محمد را از دستان پدر توهم زده شیشه‌ای نجات داده است. مددکار وضعیت خانواده را بسیار مخاطره‌آمیز گزارش می‌کند. پس از آن، سرپرست مددکاری مؤسسه مهرآفرین گزارشی تنظیم و به بهزیستی و نماینده دادستان ارائه می‌کند. گزارشی جدا هم برای نیروی انتظامی ارسال می‌شود.
بعد از دو هفته مددکاران اورژانس اجتماعی با در دست داشتن حکم قضایی به خانه مریم می‌روند، ولی والدین معتاد از دادن کودکان سر باز می‌زنند و این امر منجربه بازگشت مددکاران اورژانس اجتماعی می‌شود. می‌گویند بالاجبار نمی‌توان کودکان را گرفت، در حکم کلمه اجبار به کار نرفته است و ما به زور نمی‌توانیم کودکان را بگیریم. تا اینکه چهار ماه از ماجرا می‌گذرد و مددکار ما هر هفته به منزل آنها رفته و کمک‌هایش را به کودکان می‌رساند.
داستان حسن چهار ساله
حسن، فرزند دوم مریم است که او هم شرایطی بهتر از برادر بزرگش ندارد. حسن، در چهار سالی که به دنیا آمده است، هیچ واکسنی نزده و زمینه ابتلا به هر بیماری را دارد. تغذیه نا مناسب و زندگی در کنار پدر و مادر معتاد، از حسن کودکی ضعیف و آسیب‌پذیر ساخته که در اتاق ۹ متری زندگی‌شان، روزهای تاریکی را به خود دیده است. از نشئگی پدر و مادرش گرفته تا شکنجه‌هایی که پدر معتاد متوهم به او و مادر و برادرش می‌دهد. هفته گذشته دعوای سختی بین مریم و همسرش درمی‌گیرد، مریم به شدت کتک می‌خورد و با شکنجه همسر، دندان‌هایش شکسته و بدنش کبود می‌شود. با این حال، او همراه حسن از خانه می‌رود. «محمد» هم به خانه عمه‌اش پناه می‌برد اما رضای شش‌ماهه در خانه نزد پدرش می‌ماند. اکنون چند روزی است که از رضا خبری نیست و مریم با حال معتادش، بی‌قراری فرزند شش‌ماهه‌اش را می‌کند. صاحبخانه می‌گوید همان شب دعوا، همسر مریم، رضا را با خود برد و خودش بازگشت اما بدون کودک. پدرش که حال متوهمی دارد، گفته رضا را فروخته، آن هم به قیمت «۱۵۰ هزار تومان»! تا شاید پول چند وعده اعتیادش را درآورد.
جست‌وجوی حقی که از دست رفته است
مریم حالا در جست‌وجوی رضای شش‌ماهه‌اش است و از شکنجه‌های همسرش نیز به ستوه آمده و با شکایت به قانون، می‌خواهد حق خود را مطالبه کند. او از پزشکی قانونی، گزارش رسمی شکنجه‌هایش را گرفته و چشم امید به قانون دارد تا شاید فرزند فروخته‌شده‌اش را پس گرفته و از شر توهمات و شکنجه‌های همسرش رها شود. شکنجه مریم در میان هیاهوی زندگی پایتخت‌نشینان، داستان غم‌انگیزی است که از یک سو، اوضاع وخیم کودکان با پدر و مادر معتاد را نشان می‌دهد و از سوی دیگر، خشونت علیه زنان را که همسر معتاد، آنها را برای ادامه زندگی معتاد کرده و زیر ستم و شکنجه‌های همسر، زبانی برای شکایت ندارند. این خشونت‌ها علیه زنان و کودکان که بد سرپرست هستند، از دورافتاده‌ترین نقاط مشهد گرفته تا بیخ گوش پایتخت‌نشینان رخ می‌دهد و مردم و مسئولان، کم توجه و منفعلانه نسبت به آنها، روزگار خود را سپری می‌کنند. موج آسیب‌های اجتماعی و خشونت‌هایی که رخ می‌دهد، واکنش و اقدام فعالانه هم مردم و هم مسئولان را می‌طلبد تا شاید انسانی به حق قانونی رسیده و زیر بار خشونت خانواده، مجالی برای زندگی یابد. این روزها، آنقدر موضوعات حاشیه‌ای، مردم و مسئولان را درگیر خود کرده که متن‌هایی همچون توجه خشونت در خانواده‌های بدسرپرست به فراموشی سپرده شود.
مجلس، قانون حمایتی تصویب کند
«فاطمه دانشور»، رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران و مدیرعامل موسسه مهرآفرین درباره چرایی نبود اقدام موثر و فعالانه در مقابل خشونت‌ها به «قانون» می‌گوید: واقعیت آن است کودکان با دو والد معتاد، شرایط بسیار بد و بحرانی دارند که قانون فکری برایشان نکرده است. در اینجا باید گفت وضعیت بچه‌هایی با یک والد معتاد بهتر است و والد سالم، حداقل می‌تواند رسیدگی‌هایی را به کودک داشته باشد. اما وقتی پدر و مادر، هر دو معتاد باشند، وضعیت کودکانشان، مشابه وضعیت سه فرزند مریم می‌شود و بسیار خطرناک است.
وی با اشاره به خشونت‌هایی که علیه زنان می‌شود، مریم را مصداقی دیگر از خشونت به زنان می‌داند و می‌افزاید: مریم، در بدترین شرایط ممکن زندگی می‌کند که خودش نقشی در آن نداشته است. او به اجبار همسرش معتاد شده و شکنجه‌های بسیاری را تحمل کرده است.
وی با تاکید بر اینکه مسئولان و قانونگذاران باید توجه جدی به رشد آسیب‌ها در جامعه داشته باشند، تاکید می‌کند: آیا بعد از این همه قربانی وقت آن نرسیده است که ۲۸۰ نماینده مجلس فکری به حال قانون حمایت از زنان و کودکان به ویژه کودکان بدسرپرست کنند؟ آیا وقت آن نرسیده نهادهای حمایتی در را به روی زنان و کودکان بدسرپرست باز کنند که به موقع بتوان از وقوع جرم پیشگیری کرد؟ آیا وقت آن نرسیده قضات تخصصی‌تر و مسئولانه‌تر بابت این کودکان حکم دهند؟ و آیا وقت آن نرسیده قدرت مداخله در موقع بحران به مددکاران اورژانس اجتماعی داده شود؟ چند قربانی دیگر لازم است؟

سرنوشت نامعلوم زندانیان کرد در زندان‌های اطلاعات

سرنوشت نامعلوم زندانیان کرد در زندان‌های اطلاعات

 وزارت اطلاعات برای در اختیار گذاشتن اطلاعات در مورد زندانیان کرد، از خانواده‌ها درخواست همکاری امنیتی می‌کند.

طبق گزارش رسیده به کُردپا، از طرف اطلاعات شهر ارومیه از خانواده‌ی سه نفر از زندانیان کرد درخواست همکاری امنیتی شده است.

این سه شهروند کرد به نام‌های سامان چیره، محسن کربلایی و محمد یوسفی، بیست و سوم اردیبهشت ماه امسال در راه مهاباد به میاندوآب بازداشت شدند.

گزارشگر کُردپا ضمن تایید این گزارش، اعلام کرد که: چندی پیش همسر یکی از زندانیان به منظور کسب اطلاع از وضعیت سامان به اداره اطلاعات ارومیه مراجعه نموده‌ است.

آنان در جواب همسر سامان، به او گفته‌اند که مطلع شدن از وضعیت سامان به شرط همکاری امنیتی صورت می‌گیرد.

گزارش رسیده حاکیست که این شهروند کرد مورد هتک حرمت و تهدید قرار گرفته و به همسر وی گفته‌اند که وضعیت شوهرش را پیگیری نکند چرا که فعلا میهمان آنهاست.

همچنین یک جوان ٢٤ ساله به اسم آوات شریفی در اداره‌ی اطلاعات سقز مورد شکنجه قرار گرفت.

این شهروند ١٤ روز پیش که در مغازه‌ی خود بوده به ستاد خبری احضار و سپس دستگیر شد.

یک فعال سرشناس سیاسی ضمن تأیید این خبر اعلام کرد، وضعیت جسمانی وی بسیار نامساعد می‌باشد.

رضا شریفی بوکانی در صفحه‌ی فیسبوک خود نوشته: "آوات از بازداشتگاه اطلاعات آزاد شده، منتها بر اثر شکنجه‌‍‌ی شدید، توانایی کنترل ادرار خود را هم ندارد.

آخرین لیست و مشخصات ۵۵ زندانی سیاسی-امنیتی بند هفت اوین


 55-zendani

لیست زیر اسامی ۵۵ زندانی سیاسی-امنیتی زندان اوین است که با اتهاماتی نظیر «ارتباط با دول متخاصم» و یا «جاسوسی»، بازداشت و یا محکوم و زندانی شده اند. دست کم ۹ نفر از این زندانیان بیمار و نیازمند مبرم رسیدگی پزشکی هستند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، تفکیک زندانیان سیاسی-عقیدتی و امنیتی بر اساس ماهیت اتهامی است که علیه آنان مطرح شده است، عمده زندانیان امنیتی در ایران ذیل ماده ۵۰۱ (جاسوسی) و ماده ۵۰۸ (همکاری با دولت متخاصم) قانون مجازات اسلامی مورد محاکمه قرار میگیرند، با توجه به عدم شفافیت دستگاه قضایی در رسیدگی به این قبیل پرونده ها، با توجه به اینکه دستگاه قضایی بر اساس سابقه در مواردی برای برخورد با مخالفان سیاسی خود از طرح اتهامات امنیتی به عنوان حربه ای استفاده کرده است و با توجه به عدم اطمینان از برخورداری محکومان از یک دادرسی عادلانه، تهیه و تنظیم این لیست صرفا بر اساس طرح اتهامات رسمی قوه قضائیه علیه شهروندان زندانی صورت می‌گیرد و مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در غیاب شفافیت در پرونده های قضایی، مستقلا نمی‌تواند انتساب این اتهامات به شهروندان را تایید کند.
محکومین اتهامات جاسوسی و ارتباط با دول متخاصم در زندان اوین، اغلب در بند هفت این زندان نگهداری می‌شوند، لیست کامل اسامی و مشخصات این زندانیان که توسط هرانا تهیه، تنظیم و بروزرسانی شده است، به شرح زیر است:
۱- احمد قره‌چه، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری، توضیحات: کارمند سابق سپاه پاسداران
۲- اسماعیل روکی، متهم به همکاری با دول متخاصم، بلاتکلیف، توضیحات: کارمند شرکت هواپیمایی ماهان
۳- اصغر پاداشی، متهم به جاسوسی، محکوم به تحمل ۱۳ سال حبس تعزیری، توضیحات: ندارد
۴- امید شاهمرادی، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری، توضیحات: ندارد
۵- امید کوکبی، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور، توضیحات: دانشجوی فیزیک در دانشگاه تگزاس آمریکا
۶- امیر درستی، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۸ سال حبس تعزیری، توضیحات: دانشجوی رشته خلبانی
۷- امیر رضازاده بندرعباسی، جاسوسی، محکوم به تحمل ۱۳ سال حبس تعزیری، توضیحات: ندارد
۸- امیرحسین (اسم مستعار ایمان) صیرفی، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۷ سال حبس تعزیری، توضیحات: ندارد
۹- ایرج (اسماعیل) غریبی، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۵ سال حبس تعزیری، توضیحات: ندارد
۱۰- ایرج درفشی، متهم به جاسوسی، محکوم به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری، توضیحات: ندارد
۱۱- بهزاد عباسی، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری، توضیحات: خلبیان بازنشسته نیروی هوایی مقیم کشورسوئد
۱۲- بهزاد میرزایی، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۵ سال حبس تعزیری، توضیحات: ندارد
۱۳- بهنام معنوی، جاسوسی، محکوم به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری، توضیحات: عضو سابق سپاه پاسداران
۱۴- جعفر شاکری، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۳ سال حبس تعزیری، توضیحات: دارای بیماری قلبی، نماینده سابق زیمنس آلمان
۱۵- جلیل محمدی باروقی، متهم به همکاری با دول متخاصم، بلاتکلیف، توضیحات: دانشجوی کارشناسی ارشد دردانشگاه شریف
۱۶- حسن فرجی، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۷ سال حبس تعزیری، توضیحات: تبعه عراق، مبتلا به آرتروز گدرن
۱۷- حمید زندی فر، متهم به جاسوسی، محکوم به تحمل ۸ سال حبس تعزیری، توضیحات: مشاورارشد واحد اکتشافات شرکت ملی نفت
۱۸- حمیدرضا درخشنده، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۷ سال حبس تعزیری، توضیحات: کارمند شرکت برق
۱۹- حمیدرضا مهاجرانی، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۷ سال حبس تعزیری، توضیحات: استاد دانشگاه ادبیات عرب درقطر
۲۰- داودی اسدی، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۷ سال حبس تعزیری، توضیحات: کارمند شرکت هواپیمایی هما
۲۱- رسول حیدرزاده، جاسوسی و اجتماع و تبانی، محکوم به تحمل ۷ سال حبس تعزیری، توضیحات: مقیم کشور آذربایجان
۲۲- رضا جوکاری، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری، توضیحات: کارمند انرژی اتمی نیروگاه بوشهر
۲۳- رضا سمیعی منفرد، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۵ سال حبس تعزیری، توضیحات: کارمند بانک مرکزی
۲۴- سالار ستوده، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۵ سال حبس تعزیری، توضیحات: کارمند سایت اتمی نطنر
۲۴- سعید نوروزی، متهم به همکاری با دول متخاصم، بلاتکلیف ، توضیحات: ندارد
۲۵- شهرام وحدتیان، متهم به همکاری با دول متخاصم، بلاتکلیف ، توضیحات: استاد مدرس در دانشگاه امیرالمومنین اهواز
۲۶- صادق زاهدی، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۷ سال حبس تعزیری ، توضیحات: کارمند شرکت ملی نفت
۲۷- عبدالستارشیخ، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۱۵ سال حبس تعزیری، توضیحات: تبعه پاکستان،دانشجوی رشته هنر در مقطع دکترا در ایران بوده است و اسم هنریش راجاست.
۲۸- علی اعلائی، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۸ سال حبس تعزیری، توضیحات: زندانی سالخورده و مبتلا به آلزایمر
۲۸- علی آذری فر، متهم به همکاری با دول متخاصم، بلاتکلیف ، توضیحات: دانشجوی سابق استرالیا
۳۰- علی باقری، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۱۹ سال و شش ماه حبس تعزیری، توضیحات:ساکن آلمان، اتهام ورود غیرقانونی او به کشور همچنان در دست رسیدگی است
۳۱- علی عسگری، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۷ سال حبس تعزیری، توضیحات: ندارد
۳۲- علیرضا احمدی، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۴ سال حبس تعزیری، توضیحات: دارای معلولیت جسمی
۳۳- علیرضا گلی پور، متهم به همکاری با دول متخاصم و غصب عنوان، بلاتکلیف، توضیحات: ندارد
۳۴- غلامرضا حسینی، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۹ سال حبس تعزیری، توضیحات: ندارد
۳۵- فرهاد اطلسی، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری، توضیحات: ندارد
۳۶- کامیار ثابتی صنعت، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۵ سال حبس تعزیری، توضیحات: ندارد
۳۷- کمال فروغی ابری، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۸ سال حبس تعزیری، توضیحات: تبعه انگلستان
۳۸- کیاوش صبوری، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۷ سال حبس تعزیری، توضیحات: پزشک و استاد دانشگاه در کشور آذربایجان
۳۹- مانی خوارزمی، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۲ سال حبس تعزیری، توضیحات: ندارد
۴۰- مجید ریک افراز، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری، توضیحات: ندارد
۴۱- محمد آقایی، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۷ سال حبس تعزیری، توضیحات: ندارد
۴۲- محمدحسین اینانلو، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۴ سال حبس تعزیری، توضیحات: ندارد
۴۳- محمدرضا یزدان پرست، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۴ سال حبس تعزیری، توضیحات: کارمند حراست خبرگزاری ایرنا
۵۹- محمد مهدی احمدی، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری، توضیحات: ندارد
۶۲- محمد میلاد شهابی، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۵ سال حبس تعزیری، توضیحات: دانشجوی رشته کارشناسی ارشد دانشگاه شریف
۴۴- محرم هادی سرابی، متهم به همکاری با دول متخاصم، بلاتکلیف، توضیحات: کارمند بازنشسته وزارت اطلاعات
۴۵- محمد یوسف جوکار، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری، توضیحات: ندارد
۴۶- محمدرضا نژد جوادی پور، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۴ سال حبس تعزیری، توضیحات: ندارد
۴۷- مختار صالحی، متهم به همکاری با دول متخاصم و خروج غیرقانونی از کشور، محکوم به تحمل ۷ سال حبس تعزیری ، توضیحات: ندارد
۴۸- مرتضی خسروی راد ، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۵ سال حبس تعزیری، توضیحات: کارمند مخابرات
۴۹- مرتضی رحیم طایفه، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری ، توضیحات: زندانی سالخورده، سرهنگ بازنشسته ارتش
۵۰- مصطفی رحیم بصیری، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری، توضیحات: خلبان سابق نیروی هوایی ایران و پناهنده سابق در کشور انگلستان
۵۱- منوچهر محمدعلی، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری، توضیحات: مترجم زبان فرانسه
۵۲- نادر احمدی، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری، توضیحات: کارمند شرکت نفت
۵۳- نورمحمد قویدل، جاسوسی و اجتماع و تبانی، محکوم به تحمل ۵ سال حبس تعزیری، توضیحات: ندارد
۵۴- یعقوب ملکی، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری، توضیحات: خلبان بازنشسته نیروی هوای
۵۵- کاوه شاهرخی، متهم به همکاری با دول متخاصم، محکوم به دوسال و شش‌ماهحبس تعزیری، توضیحات: ندارد
از میان زندانیان فوق، افراد ذیل زندانیان بیمار و نیازمند رسیدگی پزشکی هستند:
۱- کمال فروغی با بیماری سرطان پروستات.
۲- جعفر شاکری با بیماری قلبی و دیابت پیشرفته.
۳- علی اعلایی با بیماری آلزایمر
۴- مرتضی رحیم طایفه که به علت کهولت سن از بیماری های مختلف رنج می برد.
۵- کیاوش صبوری با بیماری دیابت پیشرفته، ورم و زخم شدید پاها به نحوی که عفونت زخم ها به خون راه پیدا می‌کند.
۶- علیرضا احمدی با بیماری‌ اسکیزوفرنی و بیماری جسمی حرکتی (پای سمت چپش کوتاه تر است) و همچنین پرده دیافراگم وی نیز پاره شده.
۷- امید کوکبی (به علت سرطان کلیه به بیمارستان منتقل شد).
۸- مصطفی رحیم بصیری،بیماری قلبی شدید و تنگی نفس به نحوی که بعضی شب ها به بهداری منتقل شده و زیر دستگاه اکسیژن قرار می گیرد.
۹- حسن فرجی مبتلا به آرتروز گردن.

شروع اعتصاب غذای نامحدود جعفرعظیم‌زاده و اسماعیل عبدی در اوین


 abdi / jafarzadeh

جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی نامه‌ی شروع اعتصاب غذای خود را قبل از ظهر امروز دهم اردیبهشت ماه ۹۵، تحویل مسئولین بند ۸ زندان اوین دادند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از حقوق معلم و کارگر، با توجه به مقررات زندان مبنی بر ارائه فردی نامه‌ی زندانی به مسئولین، این دو نفر مجبور شدند نامه‌ی شروع اعتصاب غذای خود را به طور فردی تحویل مسئولین دهند.
موضوع درخواست:
اعتصاب غذا
به ریاست بند زندان اوین
با سلام
بدینوسیله اینجانب جعفر عظیم‌زاده اعلام می‌دارم در اعتراض به امنیتی کردن فعالیت‌های صنفی و تجمعات و اعتصابات کارگران و معلمان ، دستمزدهای زیر خط فقر، ممنوعیت برگزاری مستقلانه و آزادانه روز جهانی کارگر و روز جهانی معلم، عدم شفافیت و عمل مؤثر سازمان جهانی کار ILO در قبال نقض حقوق بنیادین کارگران و معلمان ایران و با خواست خارج کردن اتهام “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی کشور” و دیگر اتهامات امنیتی از پرونده‌های مفتوح کارگران و معلمان معترض و برداشتن این‌گونه اتهامات جعلی و ساختگی از پرونده‌های خود و دیگر فعالین کارگری و معلمان زندانی از امروز دهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۵ از دریافت غذای زندان خودداری و دست به اعتصاب غذای نامحدود می‌زنم.
جعفر عظیم زاده
موضوع درخواست:
اعتصاب غذا
به ریاست بند زندان اوین
با سلام
بدینوسیله اینجانب اسماعیل عبدی اعلام می‌دارم در اعتراض به امنیتی کردن فعالیت‌های صنفی و تجمعات و اعتصابات کارگران و معلمان ، دستمزدهای زیر خط فقر، ممنوعیت برگزاری مستقلانه و آزادانه روز جهانی کارگر و روز جهانی معلم، عدم شفافیت و عمل مؤثر سازمان جهانی کار ILO در قبال نقض حقوق بنیادین کارگران و معلمان ایران و با خواست خارج کردن اتهام “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی کشور” و دیگر اتهامات امنیتی از پرونده‌های مفتوح کارگران و معلمان معترض و برداشتن این‌گونه اتهامات جعلی و ساختگی از پرونده‌های خود و دیگر فعالین کارگری و معلمان زندانی از امروز دهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۵ از دریافت غذای زندان خودداری و دست به اعتصاب غذای نامحدود می‌زنم.

مادر آفرین چیت‌ساز: دخترم را در بازجویی کتک زده‌اند


afarin chitsaz

 مادر آفرین چیت‌ساز، یادداشت‌نویس روزنامه ایران که اخیرا به اتهام “اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت و ارتباط با دولت‌های بیگانه”، به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شده، می‌گوید که دخترش را در دوره بازجویی کتک زده‌اند.
به پزارش خبرگزاری هرانا به نقل از بی بی سی، مریم آزادپور، مادر خانم چیت‌ساز به فرشته قاضی، روزنامه‌نگار آزاد گفت: “در حالی که چشمانش بسته بوده، با بطری آب او را زده‌اند تا اقرار بگیرند”.
خانم آزادپور گفت که قصد دارد این موضوع را به اطلاع مسئولان و محمد مقیسه‌، قاضی پرونده برساند.
او گفت: “شش ماه صدایمان درنیامد. هر کاری کردند احترام گذاشتیم و گفتیم به واقعیت‌ها پی می‌برند و آنچه که ساخته و پرداخته ذهنشان است اصلاح می‌کنند. حالا این حکم را دادند که اصلا حق نبود، ولی حق نداشتند بچه مرا کتک بزنند. گفت ضربه‌هایی به او زده‌اند که از همان لحظه تپش قلب گرفته. تا پریروز این را از ما پنهان کرده بود”.
خانم آزادپور گفت که دخترش نزدیک به شش ماه در سلول انفرادی بوده و وضعیت روحی مناسبی نداشته است. او گفت که خانم چیت‌ساز در این مدت مشکل کلیه و تپش قلب پیدا کرده و “روزی دو قرص اعصاب به او می دادند”.
مادر خانم چیت‌ساز گفت: “او شانزده هفده روز پیش، یک روز قبل از محاکمه به بند عمومی منتقل شده و حالا جایش خوب است و راضی است”.
آفرین چیت‌ساز در آبان ماه سال گذشته همزمان با عیسی سحرخیز، فعال سیاسی و روزنامه‌نگار و احسان مازندرانی، مدیر مسئول روزنامه فرهیختگان بازداشت شد.
مدتی بعد خبرگزاری تسنیم، نزدیک به سپاه پاسداران ایران و خبرگزاری صدا و سیما از بازداشت “تعدادی از اعضای شبکه نفوذی وابسته به دولت‌های آمریکا و انگلستان” به دست ماموران سازمان اطلاعات سپاه خبر دادند.
سه شنبه گذشته، ۷ فروردین، اعلام شد که خانم چیت‌ساز، احسان مازندرانی، داوود اسدی و احسان صفرزایی هر کدام به تحمل چند سال زندان محکوم شده‌اند.

حبس “سحرخیز” تا زمان حیات آیت‌الله خامنه‌ای

isa-saharkhiz-sahamnews-321
مسوولان سازمان اطلاعات سپاه با بازداشت غیرقانونی “عیسی سحرخیز” درپی جلوگیری از فعالیت سیاسی و مطبوعاتی و همچنین تلاش‌های حقوق بشری این روزنامه‌نگار منتقد آیت‌الله خامنه‌ای هستند تا آن زمان که رهبر جمهوری اسلامی به دلیل کهولت سن یا بیماری از صحنه‌ی سیاسی ایران حذف شود.
“مهدی سحرخیز” با اشاره به احکام سنگین و باورناپذیر صادره علیه ۴ روزنامه‌نگار هم پرونده‌ی پدرش که در مجموع به ۲۷ سال حبس محکوم شده‌اند، به خبرنگار سحام گفت: «اگر روال چنین باشد زمان حبس و حیات پدرم و آقای خامنه‌ای به‌گونه‌ای به‌هم پیوند زده شده است».
در شرایطی که ۵ متهم این پرونده پیش‌از دستگیری حتی با یکدیگر گفت‌وگوی تلفنی هم نداشته و فعالیت جمعی انجام نمی‌داده‌اند، مسوولان سپاه پاسداران به آنان اتهام “اجتماع و تبانی” زده و به انجام جرایم ضدامنیتی محکومشان کرده‌اند.
طنز ماجرا اینجاست که در نیمه راه بازجویی‌ها، در شرایطی که قاضی “حسن‌زاده”، مسوول شعبه “فرهنگ و رسانه” که احکام بازداشت این افراد را در تاریخ ۱۱ آبان‌ماه ۱۳۹۴ صادر کرده بود، اتهام “اجتماع و تبانی” را از پرونده حذف کرد و با توجه به مستندات جدید، دستور تبدیل قرار بازداشت آنها به وثیقه را داد ـ خود مورد تهدید قرار گرفت که برای عبرت به سلول انفرادی بند “۲ الف” سپاه انتقال خواهد یافت.
“حسن‌زاده” عاقبت از شعبه فرهنگ و رسانه کنار گذاشته شد تا منویات مسوولان سازمان اطلاعات سپاه که به‌صورت مستقیم زیر نظر “طائب”، از مشاوران نزدیک و اعضای دفتر آیت‌الله خامنه‌ای فعالیت می‌کردند، به‌راحتی پیش برود و پرونده به‌جای بررسی شدن در دادگاه مطبوعات و اجرای اصل ۱۶۸ قانون اساسی، در اتاق‌های دربسته‌ی دادگاه انقلاب مورد قضاوت قرار گیر و احکام فرمایشی صادر شود.
مهدی سحرخیز تصریح کرده، بازجوی پدرش که با نام مستعار “عاصف” خودرا معرفی کرده به آقای سحرخیز گفته که ما از ۶ ماه پیش درپی دستگیری تو بودیم اما می‌خواستیم محملی فراهم کنیم تا تو را به‌دلیل مطالبات علیه رهبری و سپاه به تله بیندازیم و در دل پرونده‌ای خاص عمل کنیم ـ روشی که به‌گونه‌ای دیگر درجریان حوادث پس‌از انتخابات سال ۸۸ به‌کار گرفته شد.
آنان در ابتدا راهبرد شکستن سحرخیز و تن دادن وی به مصاحبه را دنبال می‌کردند اما دو اعتصاب غذای طولانی ۴۹ و ۲۶ روزه که به‌طور متناوب با اعتصاب دارو همراه شد و ۵ روز هم به اعتصاب غذای خشک انجامید، بازجویان را نا امید ساخت.
مهدی سحرخیز ادامه داد: «آنان با این روش می‌خواهند تا زمان زنده بودن رهبر جمهوری اسلامی، جلوی نقد سیاست‌های غلط آیت‌الله خامنه‌ای را که حمایت آشکارش از “احمدی‌نژاد، محمد یزدی، مصباح‌یزدی و …” از مصادیق بارز عدم تدبیر و مدیریت تحت لوای شعار “بصیرت” از یک‌سو و “فتنه” و “نفوذ” از سوی دیگر است را بگیرند و با قربانی ساختن روزنامه‌نگاران مستقل و منتقدی چون سحرخیز و وصل کردن حبس او با ولی فقیه و با کم هزینه‌ترین روش در شرایط موجود، بر کشور فرمانروایی کنند».

آشنایی با بند‌ هفت زندان‌ اوین؛ تبعیدگاه زندانیان سیاسی-امنیتی


اوین

بند هفت زندان اوین متشکل از هشت سالن، یکی از بندهای بدنام این زندان است که زندانیان عمدتا با جرایم مالی در آن نگهداری می‌شوند اما دست‌کم ۵۵ زندانی سیاسی-امنیتی در کنار زندانیان معتاد به مواد مخدر و جرایم مالی برخلاف اصل تفکیک جرائم در وضعیتی بسیار نامناسب حبس‌های طولانی مدت خود را طی می‌کنند. در این بند حداقل ۳۰ زندانی مبتلا به ایدز وجود دارد. گزارش پیش رو شرح وضعیت این بند بر اساس مصاحبه با شاهدان عینی است.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از فعالان حقوق بشر، بند هفت زندان اوین از هشت بخش شامل سالن یک محل نگهداری زندانیان مالی و مواد مخدر (زیرزمین)، سالن دو محل نگهداری زندانیان مالی و زندانیان خیاط شاغل در زندان، سالن ۳، ۴، ۵ و ۶ محل نگهداری زندانیان مالی، سالن ۷ محل نگهداری زندانیان مالی و زندانیانی که در بخش تاسیسات بند ۷ کار می کنند و سالن ۱۲ (زیرزمین) محل نگهداری زندانیان سیاسی-امنیتی و زندانیان مالی با اتهامات جعل و کلاهبرداری است.
در گزارش پیش رو  موقعیت‌مکانی بند هفت زندان اوین و وضعیت بهداشتی، تغذیه، مدیریت، اسکان زندانیان، استعمال مواد مخدر  و وضعیت پزشکی آن مورد بررسی قرار می گیرد.

بیانیه عفو بین‌الملل درباره ناپدید شدن یوسف سیلاوی، شهروند اهوازی


یوسف سیلاوی

سازمان عفو بین‌الملل با انتشار بیانیه ایی خواستار اقدام فوری جهت مشخص شدن سرنوشت یوسف سیلاوی در ششمین سال ناپدیدشدن او شد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، عفو بین‌الملل در بیانیه ایی اعلام داشته است، یوسف سیلاوى، ۵۷ ساله متولد اهواز از روز ١٧ آبان ١٣٨٨ ناپدید شده و جست‌وجوی خانواده‌اش برای پیدا کردن او بی نتیجه مانده است. خانواده سیلاوی با مراجعه به نهادهای امنیتی، انتظامی و قضایی تاکنون پاسخ مشخصی را از طرف مسئولان این نهادها در مورد سرنوشت یوسف سیلاوی دریافت نکردند.
عفو بین‌الملل از مقامات ایرانی خواسته است که در جهت مشخص شدن محل نگهداری و سرنوشت یوسف سیلاوی اقدامات لازم را انجام دهند
مونا سیلاوی، فرزند یوسف سیلاوی در رابطه با آخرین وضعیت پدرش در مصاحبه ایی با عدالت برای ایران گفت: «از روزی که پدرم مفقود شده، ما هیچ اطلاعاتی از وضعیت او در دست نداریم. هرچند که برخی به ما گفتند که در زندان اهواز بوده و بعد او را به زندان اوین منتقل کردند اما به صورت رسمی هیچکس اطلاعاتی در مورد پدرم در اختیار ما قرار نداده است.»
مونا سیلاوی در مورد پیگیری‌ها و تلاش‌های خود و خانواده‌اش برای پیگیری وضعیت پدرش افزود: «مادر من الان در اهواز زندگی می‌کند و از همان زمان به شعبه ۶ نیروی انتظامی خبر داد و آن‌ها به او گفتند که در سردخانه‌ها به دنبال پدرم بگردد. ما حتی به ترمینال‌ها هم سر زدیم که شاید از شهر خارج شده باشد که اسمش هیچ جا ثبت نشده بود. مثلا مدارک شناسایی، پاسپورت و حتی پول‌های نقد در روز مفقود شدن پدرم دست نخورده‌اند و امکان ندارد که او با اراده خودش از خانه خارج شده باشد.»

اعتصاب نزدیک به ۵۰۰ زندانی وارد سومین روز شد


زندان مهاباد

اعتصاب غذای نزدیک به ۵۰۰ زندانی محبوس در زندان مهاباد وارد سومین روز خود شد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، زندانیان محبوس در زندان مهاباد که به دلیل اعمال فشار از سوی مسئولین این زندان به‌طور هماهنگ وارد اعتصاب شدند، همچنان ادامه دارد.
مسئولین زندان خواستار شکستن اعتصاب غذا توسط زندانیان شدند که با مخالفت اعتصابیون مواجه شد.

المیرا خاماچی؛ بیش از ۵۰ روز انفرادی و بازجویی به علت اعتراض به فسادهای اقتصادی


المیرا خاماچی

بیش از ۵۰ روز از بازداشت المیرا خاماچی، عضو شورای شهر تبریز می‌گذرد؛ اما وی همچنان تحت بازجویی در سلول انفرادی به سر می‌برد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، بنا بر گزارشات واصله، المیرا خاماچی یکی از اعضای شورای شهر تبریز که پیش‌تر به علت اعتراض به فساد اقتصادی جلسه شورای شهر تبریز را ترک کرده بود، توسط اعضای دیگر و بخش خصوصی که به نظر می‌رسد شرکتی وابسته به سپاه پاسداران باشد مورد اتهام قرارگرفته بود.
لازم به ذکر است که وی پس از شکایت از مقامات خواست تا با اتهام زنندگان برخورد کنند.
در همین حال سعید شبستری در خصوص اتهام عضو بازداشت‌شده شورای شهر تبریز گفت: به دلیل عدم اثبات عنوان اتهامی این عضو شورای شهر، فعلاً از گفتن دلیل بازداشت ایشان معذوریم و اطلاعات بیشتر در این خصوص پس از بررسی‌های قضایی اعلام خواهد شد.
وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا دلیل دستگیری وی می‌تواند فساد مالی باشد، گفت: شاید، فساد مالی در کار باشد.

۱۳۹۵ اردیبهشت ۱۰, جمعه

برخورد بی ضابطه ماموران انتظامی سبب مرگ پیرمرد زاهدانی شد


haj niyaz mohamad namazi

حاج نیاز محمد رخشانی یکی از معتمدین و ریش سفیدان زاهدانی بر اثر بازداشت و برخورد بی ضابطه ماموران کلانتری ۱۲ زاهدان جان داد.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از فعالین بلوچ، روز دوشنبه ۷ اردیبهشت ماموران کلانتری ۱۲ زاهدان با مراجعه به مغازه حاج نیاز محمد رخشانی یکی از معتمدین و ریش سفیدان زاهدان “بدون دلیل” به وی دست بند زده و بازداشت کردند که خانواده پس از مراجعه به کلانتری با جسد بی جان وی مواجه شدند.
آقای نصرالله رخشانی پسر نامبرده گفت: “ماموران به دنبال دو سارق بودند که آنها از دیوار مغازه پدرم بالا رفتند ماموران هم به جای دزدها پدرم را بازداشت کردند وقتی ما اعتراض کردیم به حرفمان گوش ندادند ما به ماموران گفتیم که پدر ما سابقه ناراحتی قلبی دارد و چند بار سکته کرده است اما ماموران با برخورد زشت پدرم را با خودشان بردند”.
وی افزود: “ما خودمان را به کلانتری رساندیم و قرص های قلبی پدر را بردیم، اما ماموران توجهی نکردند و نه تنها اجازه ملاقات ندادند بلکه حتی داروها را هم به او نرساندند، ماموران گفتند که قبل از پرونده سازی نمی توانیم اجازه دهیم قرص بخورد”.
آقای رخشانی تاکید کرد: “وقتی بر اثر فشارها و برخورد های بد حالش وخیم شده و بی جان می شود زنگ می زنند که آمبولانس بیاید اما پدرم همانجا جان می دهد” وی افزود: ” ما به دادگاه نظامی شکایت کردیم اما پزشک قانونی هنوز جواب نداده”.
نصر الله ادامه داد: “ماموران پس از مرگ پدرم دستپاچه شده و الان مدعی شده اند که ما اورا به عنوان معتمد حاضر کرده بودیم و بازداشتش نکردیم در حالی که به او دستبند زدند و با بی حرمتی او را بردند”.

در سال گذشته؛ مرگ ۱۴۹۴ کارگر


hadeseh

 بر اساس آمارهای سازمان پزشکی قانونی کشور، در سال گذشته دست کم یکهزار و ۴۹۴ نفر در حوادث ناشی از کار جان خود را از دست دادند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از مهر، در سال گذشته از کل تلفات حوادث کار در کشور هزار و ۴۷۹ نفر مرد و ۱۵ نفر زن بودند. این در حالی است که تعداد مردان فوت شده در حوادث کار سال ۱۳۹۳، یکهزار و ۸۷۸ و تعداد زنان ۱۳ نفر بوده‌است.
سقوط از بلندی علت ۴۴ درصد مرگ‌های حوادث کار
بر اساس آمارهای سازمان پزشکی قانونی کشور سقوط از بلندی همواره بیشترین آمار تلفات حوادث ناشی از کار را در برمی گیرد. در سال گذشته سقوط از بلندی ۴۴ درصد از مرگ‌های حوادث کار را به خود اختصاص داده‌است. به بیان دیگر از کل تلفات حوادث کار در این مدت ۶۵۸ نفر به دلیل سقوط از بلندی جان باخته‌اند.
در سال گذشته (۱۳۹۴) پس از سقوط از بلندی که موجب مرگ ۶۵۸ نفر شده است، ۳۲۲ نفر بر اثر اصابت جسم سخت، ۲۴۷ نفر به دلیل برق‌گرفتگی، ۵۶ نفر سوختگی، ۷۰ نفر بر اثر کمبود اکسیژن و ۱۴۱ نفر به دلایل دیگر جان خود را از دست داده‌اند.
در این مدت استان‌های تهران با ۲۹۰، خراسان رضوی با ۱۰۶، اصفهان و مازندران هر کدام با ۹۷ بیشترین و استان‌های زنجان با ۱۰، کهگیلویه و بویراحمد و خراسان جنوبی هر کدام با ۱۱ و سمنان با ۱۵ فوتی کمترین آمار تلفات حوادث کار را داشته اند.
کاهش مصدومان حوادث کار
در سال گذشته آمار مصدومان حوادث کار که به مراکز پزشکی قانونی کشور مراجعه کرده‌اند نیز کاهش ۸.۴ درصدی داشت. تعداد مصدومان حوادث کار در این مدت ۲۷ هزار و ۵۱۰ نفر بود که ۲۶ هزار و ۲۶۷ نفر آنان مرد و یکهزار و ۲۴۳ نفر زن بودند.

شصتمین شماره از ماهنامه‌ی خط صلح منتشر شد

khate solh 60
 شصتمین شماره‌ از ماهنامه‌ خط صلح، نشریه تخصصی حقوق بشر منتشر شد.
به مناسبت ۲۹ آوریل، روز جهانی بزرگداشت قربانیان سلاح‌های شیمیایی، در پرونده‌ی ویژه‌ی این شماره از ماهنامه‌ی خط صلح تحت عنوان “روزی برای قربانیان سلاح‌های شیمیایی”، به غیرنظامیانی که در طول جنگ ۸ ساله‌ی ایران و عراق، قربانی این سلاح‌ها شدند، و درد و رنج‌هایی که علی‌رغم گذشت ۲۷ سال از پایان این جنگ متحمل می‌شوند، پرداخته‌ شده است.
فایل پی دی اف را دانلود کنید
فایل پی دی اف را دانلود کنید

در این خصوص، گفتگویی با محمد صالح نیکبخت، حقوقدان سرشناس ایرانی که تا به حال وکالت تعداد زیادی از قربانیان سلاح‌های شیمیایی در ایران را بر عهده داشته است صورت گرفته. این گفتگو حول دلایل استفاده‌ی دولت وقت عراق از سلاح‌های شیمیایی کشتار جمعی و هم‌چنین این‌که چرا تا به حال تلاش‌های امثال او در ایران، برای رسیدن قربانیان و خصوصاً قربانیان غیرنظامی به حقوقشان در سطح بین الملل، راه به جایی نبرده، است.
همچنین با رحیم واحدی، رئیس “انجمن دفاع از حقوق مصدومان شیمیایی سردشت” که به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی از حقوق این قربانیان در سطح ملی و جهانی دفاع می کند، گفتگویی صورت گرفته است.
در پرونده‌ی ویژه‌ی این شماره از خط صلح، پای صحبت های “خدر صداقت”، یکی از قربانیان بمباران‌های شیمیایی در ایران هم خواهید نشست و او از مشاهدات او از واقعه‌ی سردشت در تابستان سال ۱۳۶۶ خواهید خواند.
در شماره‌‌ی پیش رو مطالب و یادداشت‌هایی از شاهد علوی، خالد توکلی، حسین احمدی نیاز، الهه امانی، محمد محبی، علی کلائی، رایحه مظفریان، مصطفی رحمانی و تعداد دیگری از مدافعان حقوق بشر خواهید خواند.
لینک دانلود مستقیم ماهنامه‌ی خط صلح:
http://www.peace-mark.org/wp-content/uploads/2016/04/60.pdf
وب سایت خط صلح:
http://www.peace-mark.org
جدول محتوا و لینک های مستقیم مطالب ماهنامه شماره ۶۰ :

آمریکا خواستار آزادی کبودوند و روزنامه‌نگاران زندانی در ایران شد

mohammad sedigh kabodvand
 سخنگوی وزارت خارجه آمریکا روز پنجشنبه، نهم اردیبهشت، خواستار آزادی محمد صدیق کبودوند، روزنامه‌نگار و کنشگر حقوق بشر، و همه روزنامه‌نگاران زندانی در ایران شده است.‎
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رادیو فردا، جان کربی، نهم اردیبهشت ماه، در کنفرانس خبری خود، به طور مشخص به نام محمد صدیق کبودوند اشاره کرده و گفته او ۹ سال را در زندان گذرانده در نتیجه به مهلت تعیین‌شده لازم برای ارائه درخواست تخفیف در مجازات رسیده‌است. 
به گفته سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده، بنا بر گزارش‌ها سرپرست زندان اوین نیز پیشنهاد آزادی زودهنگام او را داده‌است.
آقای کربی از دولت ایران خواسته تا او را آزاد کند. سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده خواستار آزادی همه خبرنگاران و شهروند-روزنامه‌نگاران ایرانی که در زندان هستند، شده‌است.
محمد صدیق کبودوند، دبیر کل «سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان» و مدیر مسئول روزنامه توقیف شده «پیام مردم» بود. او از تیرماه سال ۱۳۸۶ در زندان به سر می‌برد. طی این زمان، نزدیک به ۶ ماه را در سلول انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین به سر برد.
دادگاه انقلاب او را به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» از طریق تشکیل و اداره «سازمان حقوق بشر کردستان» و فعالیت در آن، به ۱۰ سال و به جرم «تبلیغ علیه نظام» به یک سال زندان محکوم کرده است.
جلال اقدامی، سخنگوی این تشکل، پیشتر در گفت‌وگویی تاکید کرده بود که «سازمان حقوق بشر کردستان» فعالیت‌های سیاسی ندارد، زیر عنوان مشخصی فعالیت‌ می‌کند و نه اقدامات «برانداز» دارد، نه «مخفی».
آقای کبودوند در زمانی که در زندان بود، در سال ۱۳۸۸ برنده جایزه سال مطبوعات بریتانیا نیز شد. در بیانیه این جایزه گفته شده بود که او به خاطر فعالیت‌های روزنامه‌نگاری و حقوق بشری‌اش، نقش مهمی در خلق شبکه جامعه مدنی برای جوانان و فعالان کرد داشته است.
طی سال‌های گذشته در مورد وضعیت سلامت محمد صدیق کبودوند نیز نگرانی‌های مختلفی ابراز شده‌است.
واکنش تازه وزارت خارجه آمریکا به وضعیت آقای کبودوند در حالی‌ست که طی روزهای گذشته گروه‌های مختلفی از استادان دانشگاه، فعالان سیاسی و مدنی با نامه‌هایی به حسن روحانی، رئیس‌جمهوری و بان گی‌مون، دبیر کل سازمان ملل خواستار آزادی و بستری شدن زندانیان سیاسی بیمار در ایران شده‌اند. این نامه‌ها پس از آن منتشر می‌شود که امید کوکبی، فیزیک‌دان نخبه، در زندان دچار سرطان کلیه شد.

عدم ابلاغ حکم تجدیدنظر حسین علی‌محمدی به زندان تبریز


HOSSEIN ALI MOHAMMADI

 با گذشت بیش از سه ماه از تقلیل حکم حسین علی‌محمدی در دادگاه تجدیدنظر، این حکم به زندان تبریز ابلاغ نشده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از اویان نیوز، حکم ۱۰ سال حبس تعزیری حسین علی‌محمدی که در شعبه ۷ دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی به ۲ سال تقلیل یافته است، با گذشت بیش از سه ماه از صدور حکم، به زندان مرکزی تبریز ابلاغ نشده است.
خانواده این فعال هویت طلب چندین بار به شعبه ۱۱ اجرای احکام برای پیگیری وضعیت وی مراجعه کرده اند که با برخورد «توهین آمیز» مسئولان شعبه روبرو شده اند.
به گفته خانواده این فعال آذربایجانی مسئولان شعبه ۱۱ اجرای احکام دادگاه تبریز «جواب روشنی» در خصوص وضعیت پرونده وی نمی دهند.
با عدم ابلاغ حکم تجدیدنظر به زندان مرکزی تبریز حسین علی‌محمدی قادر به استفاده از ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی برای تجمیع احکام صادره علیه خود نمی باشد.
این فعال پیشتر از سوی شعبه سوم دادگاه انقلاب تبریز به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «توهین به رهبری» به ۳ سال حبس محکوم شده بود که این حکم در دادگاه تجدیدنظر عینا تایید شد.
در حکمی دیگر که از همین دادگاه علیه وی و طه کرمانی صادر شد، این دو فعال مدنی به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شدند که این حکم در دادگاه تجدیدنظر به دو سال تقلیل یافت.
حسین علی‌محمدی هم اینک با عدم ابلاغ حکم تجدیدنظر در مجموع به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده است که در صورت ابلاغ حکم تجدیدنظر و با توجه به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی وی به تحمل ۲ سال حبس تعزیری محکوم می شود.
حسین علی محمدی و طه کرمانی روز ۱۳آبان۹۲ از سوی ماموران امنیتی در تبریز بازداشت و پس از نزدیک به ۶ ماه بازداشت موقت به قید وثیقه از زندان مرکزی تبریز آزاد شدند.
پس از تایید حکم سه سال حبس تعزیری، این فعال مدنی اهل تبریز روز ۱۰اسفند۹۳ از سوی ماموران امنیتی بازداشت و برای تحمل محکومیت خود به زندان مرکزی تبریز منتقل گردید.
در تیر ماه سال ۱۳۹۴ سازمان عفو بین الملل با صدور بیانیه ای اظهار نگرانی کرده که حکم ۱۰ سال زندان حسین علی‌محمدی‌الوار و سیَد‌طه کرمانی «غیر قابل توجیه» و با «اهداف سیاسی» و «براساس اعتراف زیر شکنجه» صادر شده است.
سازمان عفو بین الملل ضمن در خواست آزادی فوری برای آنها، احکام صادره برای حسین علی محمدی و طه کرمانی را مصداق نقض حقوق بشر دانسته و درخواست کرده که «شکنجه های وارده و سایر بدرفتاری های حین بازجویی» مورد بررسی بی طرفانه قرار گیرد و افراد مظنون «در صورت وجود مدرک قابل قبول» به دادگاه معرفی شوند.
پیشتر حسین علی محمدی روز ۲۱شهریور۹۲ در جریان دیدار تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز و ملوان بندرانزلی به همراه فرزاد مهدوی(آلتای) از سوی ماموران امنیتی بازداشت و پس از یک روز بازداشت به قید وثیقه ملکی آزاد شد.
در آن زمان ماموران امنیتی هنگام بازداشت حسین علی محمدی در ورزشگاه یادگار امام تبریز وی را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند؛ در اثر این ضرب و شتم آثار کبودی و التهاب در گردن و کمر این فعال آذربایجانی تا چند روز بوضوح قابل مشاهده بود.

رسول بداقی از زندان اوین آزاد شد


Rasool-Bodaghi-saham-news-450x281

 شب گذشته رسول بداقی معلم زندانی از زندان اوین آزاد شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از کانون صنفی معلمان، رسول بداقی، معلم زندانی و عضو کانون صنفی معلمان ایران (تهران) بعد از هفت سال زندان، شب گذشته از زندان اوین آزاد شد.
رسول بداقی، فعال صنفی در شهریور سال ۱۳۸۸ دستگیر شد و در پرونده اول شش سال حبس را تحمل کرد، او برای پرونده دوم خود بیش از پنج ماه بازداشت به صورت انفرادی در بند دو الف زندان اوین را تجربه کرد و سپس در بند هفت این زندان نگهداری می‌شد.
رسول بداقی در تیرماه سال ۹۴ و با پایان حکم محکومیت شش ساله خود با پرونده ای جدید روبرو شد و در ۲۵ شهریورماه مورد محاکمه قرار گرفت.
دادگاه انقلاب آقای بداقی را تحت عنوان «اقدام علیه امنیت ملی» به تحمل سه سال حبس تعزیری محکوم کرد که این حکم با اعتراض این معلم دربند روبه رو شد.

وضعیت نامساعد تعدادی از زندانیان در پی اقدامات غیر قانونی مسئولین زندان رجایی شهر



زندان-رجایی-شهر
 شماری از زندانیان محبوس در زندان رجایی‌شهر درپی یک درگیری، در تاریخ دوم فروردین ماه به سلول انفرادی منتقل شده و همچنان به صورت غیرقانونی محروم امکانات بهداشتی در این سلول ها نگهداری می شوند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، در تاریخ ۲ فروردین ماه ۱۳۹۵ طی درگیری گروهی مابین زندانیان در زندان رجایی شهر کرج که همرمان محل نگهداری جمع کثیری از زندانیان سیاسی-امنیتی است، جمع زیادی مضروب و یک زندانی نیز به قتل رسید. پس از این نزاع دست جمعی، زندانیان از حق درمان و رسیدگی پزشکی از جمله بخیه زدن محروم بوده و تعدادی از زندانیان در اعتراض به بی توجهی مسئولین به شرایط زندانیان دست به اعتصاب غذا زدند.
گفتتی است که تعدادی از این زندانیان از روز نزاع تا کنون در سلول‌های انفرادی در شرایط بسیار غیرانسانی نگهداری می‌شوند. این زندانیان حتی تاکنون از امکان استحمام محروم بوده و نزدیک به یک ماه است لباس‌هایشان را تعویض نکرده‌اند. حسین یحیایی و سید حسن حسینی، دو تن از زندانیانی هستند که از دوم فروردین ماه در سلول‌های انفرادی اندرزگاه ۱۰ نگهداری می شوند.
لازم به ذکر است که مسئولین زندان به طور غیرقانونی برخی از این زندانیان را به سالن قبلی که در آن نزاع اتفاق افتاده برگردانده‌اند و اجازه دادند این زندانیان توسط دیگر زندانیان به سختی ضرب‌وشتم شوند.
فعالان حقوق بشر در گزاشی اعلام کرد؛ سید جمال موسوی اهل اسلام‌شهر هویت یکی از این زندانیانی است که از سلول انفرادی به بند سابق منتقل و تا زمان به اغما رفتن مورد ضرب و شتم سایر زندانیان قرار گرفته است به طوریکه قدرت تکلم خود را از دست داده.
همچنین سعید عباس‌پور دیگر زندانی اهل اسلام‌شهر مورد دیگری است که در پی انتقال به بند سابق و در اثر ضرب‌وشتم سایر زندانیان، نشانه‌هایی از سکته‌مغزی در وی ظاهر شده است.
علیرغم پیگیری و شکایت خانواده‌های این زندانیان هیچ‌یک از مسئولین پاسخگوی این وضعیت نبوده‌اند.
آقای کریمی‌نسب رئیس اداره کل بازرسی سازمان زندان‌ها، جهانگیری رئیس سازمان زندان‌ها، آقای مسگریان رئیس حفاظت سازمان زندان‌ها، آقای مردانی رئیس حفاظت زندان رجایی‌شهر، آقای آقایی رئیس بازرسی اندرزگاه ۶ از جمله مسئولینی هستند که از قبل وقوع نزاع توسط خانواده‌های این زندانیان از احتمال چنین حادثه‌ای باخبر بودند و پس از آن نیز درپی شکایت خانواده‌ها نسبت به شرایط غیرانسانی این زندانیان مطلع گشتند با این حال تا زمان تنظیم این گزارش پاسخگویی مشخصی نسبت به این اقدامات نداشته اند.
در موردی خاص آقای کریمی‌نسب رئیس بازرسی کل زندان‌ها خانواده‌های پیگیری کننده را تهدید کرده در صورت مراجعه مجدد، زندانیان آنان به یکی از شهرستان‌های دورافتاده تبعید خواهند شد.

ادامه صدور واجرای احکام ناعادلانه برای فعالان صنفی؛ نهمین روز اعتصاب غذای بهشتی لنگرودی، معلم زندانی


محمود بهشتی لنگرودی

محمود بهشتی لنگرودی، سخنگوی پیشین کانون صنفی معلمان و زندانی عقیدتی از روز اول اردیبهشت ماه، در اعتراض به آنچه «احکام ظالمانه صادرشده از سوی دادگاه انقلاب» خوانده، در زندان اوین اعتصاب غذا کرده است.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از کمپین بین المللی، این معلم زندانی در بیانیه‌ای که روز اول اردیبهشت ماه نسخه‌ای از آن در وب‌سایت حقوق معلم و کارگر منتشر شد، نوشت: “تا  زمان توقف اجرای حکم و برگزاری دادگاه علنی و قانونی مطابق اصل ۱۶۸ قانون اساسی دست به اعتصاب غذا خواهم زد و به جز آب، چای، قند و نمک چیز دیگری نخواهم خورد.”  او همچنین نوشته است: “مسولیت هر اتفاق ناگواری که طی مدت اعتصاب غذا و یا پس از آن برایم پیش آید ، متوجه تمام کسانی خواهد بود که در برابر تظلم‌خواهی این‌جانب سکوت یا بی‌اعتنایی کنند.”
منبع مطلع از پرونده این معلم زندانی، با تاکید بر اینکه او در سال گذشته بارها  اعتصاب غذا کرده و روزهای زیادی را در اعتصاب غذا گذرانده، گفت: “سلامت او در خطر است، بدن او در این اعتصاب غذاها ضعیف شده و وزن زیادی هم کم کرده است اما حالا باز با گرسنگی دست و پنجه نرم می کند و خانواده او به شدت نگران وضعیت سلامتی او هستند.” این منبع با اشاره به ۲۵ سال سابقه تدریس این معلم زندانی گفت:  “آقای بهشتی لنگرودی هیچ گناهی ندارد جز این که برای بهبود وضع آموزش، دانش آموزان و همکارن‌اش تلاش کرده است. حالا به همین جرم به سال ها حبس محکوم شده است.” به گفته این منبع، در روزهای اخیر و با  توجه به نزدیک شدن به روزجهانی کارگر (اول ماه مه) فشار بر فعالان صنفی به ویژه معلمان شدت گرفته است: “برخی از معلمان فعال را احضار کرده و از آنها تعهد گرفته اند که برای روز کارگر تحرکی نداشته باشند.”
محمود بهشتی لنگرودی، سخنگوی پیشین کانون صنفی معلمان ایران، در سال ۱۳۹۲ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به ۵ سال زندان محکوم شد. او هم زمان با ابلاغ حکم اش در خرداد ماه ۱۳۹۲ در صفحه شخصی فیسبوک خود نوشت: “آقای صلواتی حکمم را به من ابلاغ کرد. چهارسال زندان به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، یک سال زندان به اتهام تبلیغ علیه نظام، با احتساب چهار سال حبس تعلیقی جمعاً می‌شود ۹ سال زندان، به همین راحتی.”
 او در بیانیه ای که اول اردیبهشت ماه منتشر کرد و آغاز اعتصاب خود را خبر داد، آورده است: “اینجانب مطابق قوانین جاری کشور بویژه اصل ۲۷ قانون اساسی هیچ یک از فعالیت‌های صنفی خود را جرم قلمداد نمی کنم اما به فرض احتمال مجرمیت مطابق اصل ۱۶۸ قانون اساسی جرایمی این چنین که با انگیزه های خیر خواهانه انجام می شود می بایست در دادگاه های عادی-علنی و با حضور هییت منصفه مورد بررسی قرار گیرد که متاسفانه به دلیل تعلل مسئولین و بلاتکلیفی این اصل مترقی قانون اساسی، بیش از ۳۷ سال است که دادگاه‌های انقلاب به صورت غیرعلنی و غیرقانونی به بررسی این پرونده‌ها می‌پردازند و به واسطه احکام ظالمانه آن ها انسان های بی گناه زیادی به بند کشیده شده و یا در انتظار روانه شدن به زندان‌ها هستند.”
آقای بهشتی لنگرودی، بارها نسبت به حکم‌اش که به گفته او و نزدیکان‌اش در دادگاهی با مدت زمان حدود پنج دقیقه، صادر شده اعتراض کرده است. روز دوم آذرماه، در نشست خبری سخنگوی قوه قضاییه، خبرنگاری در خصوص اعتصاب غذای محمود بهشتی عضو کانون صنفی معلمان و اینکه گفته شده در مدت پنج دقیقه بدون حضور نماینده دادستان برایش حکم حبس در نظر گرفته‌اند از محسنی اژه ای، سوال کرد و پاسخ گرفت: “این موضوع اصلاً صحت ندارد که در پنج دقیقه حکمی صادر شود چرا که اصلاً امکان ندارد طی پنج دقیقه صورتجلسه و صحبت شود.”
پس از آن ابوذر بهشتی، فرزند این معلم زندانی در گفت‌وگو با جار پرس در پاسخ محسنی اژه‌ایگفت: “این زمان در حدود پنج تا هشت دقیقه بوده که به گفته آقای بهشتی سه دقیقه از آن به جملات تهدید گونه از سوی قاضی رسیدگی پرونده گذشت.”
علاوه بر آقای  بهشتی لنگرودی که دست به اعتصاب غذا زده، اسماعیل عبدی، دبیر کل کانون صنفی معلمان ایران و جعفر عظیم‌زاده، دبیر هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران که در زندان اوین به سر می‌برند نیز با انتشار بیانیه‌ای گفته‌اند که روز دهم اردیبهشت و در آستانه فرا رسیدن اول ماه مه، روز جهانی کارگر، اعتصاب غذا خواهند کرد.
یک منبع نزدیک به اسماعیل عبدی روز ۲۵ فرودین ماه با تایید این خبر و با اشاره به بیانیه مشترکی که این دو فعال صنفی زندانی صادر کرده‌اند  گفت: این اعتصاب “در اعتراض به امنیتی کردن فعالیتهای صنفی و تجمعات و اعتصابات کارگران و معلمان، دستمزدهای زیر خط فقر، ممنوعیت برگزاری مستقلانه و آزادانه روز جهانی کارگر و روز جهانی معلم، عدم شفافیت و عمل موثر سازمان جهانی کار ILO در قبال نقض حقوق بنیادین کارگران و معلمان ایران و با خواست خارج کردن اتهام “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی کشور” و دیگر اتهامات امنیتی از پرونده‌های مفتوح کارگران و معلمان معترض و برداشتن اینگونه اتهامات جعلی و ساختگی از پرونده‌های خود و دیگر فعالین کارگری و معلمان زندانی” انجام خواهد شد.
پیمان حاج محمود عطار، وکیل کانون صنفی معلمان، هم پنجم آبان ماه در خصوص وضعیت معلمان زندانی گفت: “متاسفانه رویه‌ای که اداره اطلاعات سپاه پیش گرفته رویه قانون مندی نیست. افرادی که اخیراً از هیات مدیره کانون صنفی معلمان بازداشت شده‌اند از جمله آقای بهشتی، آقای باغانی، آقای عبدی و هاشمی وهمه اعضای یک نهاد صنفی و دارای پروانه فعالیت از وزارت کشور بوده‌اند. این افراد در اجرای وظایفی که در اساسنامه کانون به آنها محول شده فعالیت کرده‌اند. یکی از این وظایف تلاش برای رفاه و آسایش آموزگاران و فرهنگیان است، این افراد تلاش می‌کردند که قانون هماهنگ سازی حقوق کارمندان دولت درباره فرهنگیان اعمال شود اما متاسفانه اداره اطلاعات سپاه این تلاش‌های صد درصد صنفی و غیر امنیتی را جنبه امنیتی بخشیده است و به رغم اینکه این افراد در تجمعات ماه‌های گذشته هیچ گونه دخالتی نداشته‌اند، رهبری و مدیریت را بدون دلیل و مدرک کافی به این اعضای کانون منتسب کرده و آنها را دستگیر کرده‌اند. این‌ها بدون حق دفاع موجه و وکیل مدافع به سر می‌برند. و این شرایط بر خلاف قوانین داخلی کشور و میثاق‌های بین المللی است که دولت ایران به آن ملحق شده است.”

اعتصاب سراسری در زندان مهاباد


زندان مهاباد

زندانیان محبوس در زندان مهاباد در یک اقدام هماهنگ دست به اعتصاب غذا زدند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، روز گذشته زندانیان محبوس در زندان مهاباد به دلیل اعمال فشار از سوی مسئولین این زندان به طور هماهنگ دست به اعتصاب غذا زدند.
مسئولین زندان خواستار شکستن اعتصاب غذا توسط زندانیان شدند که با مخالفت اعتصابیون مواجه شد.
لازم به ذکر است نیروهای گارد ضد شورش در این زندان به حالت آماده باش در آمده و فضای سنگینی در این زندان حاکم می‌باشد.