۱۳۹۴ اسفند ۶, پنجشنبه

کاری که هاشمی رفسنجانی باید می‌کرد و نکرد!


هاشمی رفسنجانی کاری که هاشمی رفسنجانی باید می‌کرد و نکرد!

به گزارش سرویس سیاسی جام نیـوز، چند ساعت تا شروع رای‌گیری برای انتخابات 7 اسفند ماه باقیست و در روزهای اخیر حمایت رسانه های بیگانه از برخی جناح های سیاسی و لیست های مورد نظر آنان، به خصوص رادیو انگلیس و دلتنگی استعمار پیر برای دخالت در امور داخلی ایران باعث به وجود آمدن فضایی پر تنش در صحنه انتخابات شده است. این حمایت ها حتی به شبکه های وهابی رسید تا آنجایی که شبکه های ماهواره ای وهابی طرفدار داعش نیز به صف حامیان هاشمی و اصلاح طلبان پیوستند.

فارغ از اینکه چه اهدافی پشت پرده "سنگِ حضور در انتخابات را به سینه زدنِ بی بی سی" و برخی شبکه های ضدانقلاب وجود دارد، دلائل این تغییر موضع بیگانگان و استفاده از استراتژی وجودی مشارکت در مقابل سلبی تحریم را نباید دور از نظر داشت. هرچند ناخواسته صدای از بین رفتن هیمنه پوشالی خود را بلند کردند، زیرا بر کوس رسوایی خود کوبیده و آشکار کردند که سیاست "تحریم انتخابات" هیچ نفعی جز دور ماندن از صحنه مدیریت کشور ارمغانی برای آنان نداشته و فهمیده اند تنها می توانند از طریق "قانون" به مبارزه بپردازند، و این خود پیروزی بزرگی برای ملت ایران است که با استقامت توانستند قدرت های بزرگ را به زانو درآورند.

در این میان برخی اقدامات، شیرینی این پیروزی ها را بر کام ملت ایران تلخ کرده است. بدون شک در این قضیه محکم ترین سیلی را کسانی می توانستند به صورت استعمار پیر بزنند که رادیو بی بی سینقش دایه مهربانتر از مادر را برای آنان بازی کرده، زیرا هرگونه اعلام بیزاری و طرد اینگونه دخالت ها، پیغام بی نیازی از پیگیری مطالبات توسط این رسانه ها را برای آنان مخابره می کرد و لباس حکمیت را از اندام آنان خارج می ساخت، ولی با سکوت معنی دار و بستن دیدگان بر این حمایت ها و حتی انداختن توپ به زمین مقابل و افراطی خواندن کسانی که ندای پرهیز از "لیست انگلیسی" سر داده اند، عملا خود را در این بازی وارد کرده و دوشادوش دشمنان ملت به مبارزه با جریانات اصولگرایانه پرداختند.

بی تردید هاشمی در این معرکه سیاسی با اشتباهات راهبردی زیادی دست و پنجه نرم می کند. شاید وی در این پندار است که حمایت رسانه های بیگانه می تواند آرای بیشتری را برای او جلب کند اما غافل از اینکه آخرین عرصه ای که وی خود را در برابر آرای عمومی قرار داده، نزدیک به 10 سال پیش بوده و آن زمان به دلیل: شرائط اجتماعی ویژه، انعکاس برخی اقدامات احمدی نژاد ـ رئیس جمهور وقت ـ، همراه بودن روحانیون سنتی و تجددگرا با وی، موضعگیری های زیگزاگی هاشمی و عدم آگاهی کافی برخی توده های مردم و... همه و همه دست در دست هم گذاشت تا هاشمی با بالاترین رأی، نفر اول در تهران شود.

اما اوضاع این دوره با 10 سال پیش بسیار تفاوت دارد. هاشمی گردنه های سختی را پشت سرگذاشته ولی در فتنه 88 کارنامه موفقی نداشته، دولت مورد حمایت او نتوانسته به شعارهای خود جامه عمل بپوشاند، بیان دیدگاه های ساختارشکنانه هاشمی دلسوزان انقلاب را از او دلسرد کرده، ظهور داعش و اوضاع نابسامان منطقه و آرامش حاکم در کشور شکر نعمت امنیت را بر عهده اقشار مردم مسجّل ساخته، عِرق ملی مردم شکوفاتر شده و بیگانه ستیزی را سرلوحه تصمیمات خود قرار داده و عوامل و اسباب ریز و درشت دیگری که هاشمی را در پرتگاه هولناکی قرار می دهد.

در کشاقوس این داده ها، رسانه هایی که دشمنی آنها با ملت ثابت شده جهت نمای خود را بر هاشمی متمرکز کرده اند.

شاید بتوان گفت بسیاری از کسانی که 10 سال پیش او را برگزیده اند، امروز با آگاهی فزاینده، دیگر خود را با روزه شک دار بریء الذمه نمی کنند و با حجت شرعی و قصد قربت، عدم رأی به هاشمی را در پرونده اعمال خود از اعمال صالح به شمار می آورند.

هاشمی می توانست با مخالفت صریح با این رسانه ها التیام بخش دردهای خود باشد و مانند گذشته آراء کثیرالشک ها را به سوی خود جذب کند؛ البته هنوز هم دیر نیست و هاشمی می تواند در فرصت باقی مانده با چرخشی سیاسی دست ردی بر سینه صیادانی بزند که او را طعمه ای برای دست یابی به اهداف خود قرار داده اند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر