حامد آرین:
صادق لاریجانی رییس قوه قضاییه در حالی که هم پیمانانش در تهران با رای قاطع مردم از راه یافتن به مجلس خبرگان بازماندند در یک اقدام غیرمعمول بیانیهای منتشر کرد. بیانیهای که در این جشن ملی به جای همدلی و اتحاد ملی تخم نفرت و نفاق را میپراکند.
این بیانیه در حالی صادر شده که آیتالله خامنهای در پیامی از شرکت مسئولانه مردم در انتخابات تشکر کرده است.
صادق لاریجانی هرچند با دوپینگ شورای نگهبان موفق شد رای اول شهرستان آمل را در غیاب نامزدهای مورد تایید مردم به دست آورد، اما از اینکه یاران قدیمیاش محمد یزدی و مصباح یزدی موفق به ورود به مجلس خبرگان نشدهاند بسیار دلخور است و حتی وقتی فرصتی برای سخنرانی نیافته است با نوشتن بیانیهای به تکرار هجویات رسانههای اقتدارگرا پرداخته است.
رییس قوه قضا که باید نماد اخلاق و مدارا باشد در بیانیه خود با اتهامزنی به فعالان سیاسی و مدنی مدعی شده است که در طول قریب به دو ماه رسانههای متعلق به دولت آمریکا و انگلیس و خصوصاً رسانههای متعلق به سازمانهای جاسوسی آنان و نیز ضدانقلابیون فراری از کشور و اصحاب خارجنشین فتنه ۸۸ که از کشورهای غربی ارتزاق میکنند، تلاش بی وقفه نمودند تا برخی مسئولین عالی رتبه نظام را از مجلس خبرگان رهبری حذف کنند و به خیال واهی خود به مطامعشان نزدیک شوند.
– وی به همین مقدار هم اکتفا نکرده و حتی اصلاحطلبان را که در میدان رقابت ناعادلانه انتخابات با هر کاستی کنار آمده و با دست خالی در حالی که همه کاندیداهایشان رد صلاحیت شده بود تنور انتخابات را گرم کردند به هماهنگی با رسانههای خارجی متهم کرده و افزوده است: اصلاحطلبان داخلی و حتی برخی کسانی که علیالقاعده باید در تشخیص مصالح نظام از دیگران پیشی بگیرند، در حرکتی کاملاً هماهنگ با رسانههای آمریکا و انگلیس و اذناب آنان همچون رسانههای وهابیت تکفیری عربستان و داعشیها، سعی کردند در برخی از استانها خادمان ملت را از راهیابی به مجلس خبرگان مانع شوند.
– رییس قوه قضاییه که نسبت به نقض حقوق شهروندی و ردصلاحیتهای گسترده نامزدهای انتخابات تاکنون هیچ اظهار نظری نکرده است، عدم حضور محمد یزدی و مصباح یزدی را اقدامی خلاف مصالح نظام خوانده اما به این موضوع نپرداخته است که طی سالهایی که ایشان ریاست قوه قضاییه را به عهده گرفته است تاکنون چند تن از خادمان واقعی این کشور و دلسوزان نظام با حکم قضات تحت امر وی در حبس و حصر به سر میبرند.
بیانیه رییس قوه قضا بیشباهت به لجن پراکنیهای اخیر رسانههای اقتدارگرا ندارد. رسانههایی که با ارتزاق از بیتالمال به جای تشویق مردم به مشارکت فعال در انتخابات به اتهامزنی پرداخته و حتی کاندیداهای مورد تایید شورای نگهبان را هم نفوذی و انگلیسی میخوانند.
اینک رییس قوه قضا به جای رسیدگی به چنین اتهام و افترائات سنگینی که مصداق تشویش اذهان عمومی و اقدام علیه امنیت ملی در زمان برگزاری انتخابات مجلس دهم و خبرگان بود، در نوشتاری نه تنها چنین اقداماتی را محکوم نکرده بلکه خود نیز به تکرار آن پرداخته و اظهار نظر کرده است که همنوایی با اجانب و دشمنان قسم خورده این ملت بزرگ و شجاع، داستان دیگری است که نیاز به پیگیری، تحلیل و بررسیهای عمیقتر دارد.
وی توضیح نداده است که این بررسی و تحلیل چگونه خواهد بود و ایا این بیانیه در واقع تهدید آشکاری برای فعالان سیاسی و مدنی که تلاش کردند مردم با مشارکت گستردهتر در انتخابات مجلس و خبرگان اقتدار ملی و بلوغ سیاسی یک ملت را به نمایش بگذارند نیست؟!
آیا رییس قوه قضاییه که مسئول رسیدگی به تخلفات و اقدامات غیرقانونی در زمان انتخابات است با این بیانیه خود نشان نداد که وی یکی از عاملان اصلی در ایجاد تفرقه در میان آحاد جامعه است؟! آیا اصلاحطلبان که با حداقل امکانات تبلیغاتی در نبود رسانههای فراگیر صرفا با اتکا به اعتماد عمومی توانستند حماسهای عظیم خلق کنند باید چنین مورد هجمه قرار گیرند؟! آیا قلع و قمع احزاب سیاسی، نهادهای صنفی و مدنی، حبس و حصر فعالان سیاسی، هنرمندان و … کافی نیست که رییس قوه قضاییه به جای ایجاد همدلی در این جشن ملی چنین بذر نفرت میپراکند؟!
نگارنده در این مقال قصد ندارد به نقش همین رسانهها در انتشار اخبار مربوط به انقلاب اسلامی و اطلاعرسانی به مردم در سالهای ۵۶ و ۵۷ بپردازد. همچنین به استانداردهای دوگانه اقتدارگرایان اشارهای نخواهد شد که وقتی یکی از این رسانههای به اصطلاح آنان معاند، اخبار مورد نظر اقتدارگرایان را پوشش میدهد موجبات افتخارشان را فراهم میکند و تیتر یک رسانههایشان میشود، اما هر گاه که خبر و مطلبی مخالف نظر آنان مطرح میشود، رسانه متهم میشود به عناد و دشمنی. البته این مساله برمیگردد به عدم درک نقش رسانه در یک جامعه دموکراتیک. برای کسانی که تمام هم و غمشان تئوری توطئه و دشمنتراشی است به جای پرداختن به نقاط ضعف خود با فرار به جلو زمین و زمان را عامل شکست خود میدانند.
بهتر است جناب صادق لاریجانی به جای آسمان و ریسمان بافتن نگاهی به عملکرد چند ساله خود و دوستانش داشته باشد تا دریابد چرا اعتماد مردم از آنان سلب شده است. بیشک ملت فهیم ایران به بلوغ سیاسی لازم برای تعیین سرنوشت سیاسی خود رسیده است که نیازی به نقش قیممابانه شورای نگهبان در ردصلاحیت کاندیداهای مردمی و تبلیغات رسانهها نداشته باشد.
اگر قرار بود رسانههای خارجی با برنامههای محدود خود و فیلترینگی که در کشور دارند بتوانند چنین نقشی در تصمیم گیری مردم داشته باشند پس چگونه است که تبلیغات شش کانال تلویزیونی، دهها رادیو و خبرگزاری و سایت و روزنامه و تسخیر همه مساجد و اماکن مذهبی و … نتوانسته است اندکی نظر مردم را تغییر دهد؟!
ای کاش مسئولان کشور به جای خط و نشان کشیدن برای مردم و فعالان سیاسی و مدنی پیام انتخابات را به درستی درک کنند و «نه» بزرگ آنان به رییس منتصب و تحمیلی مجلس خبرگان را مورد تحلیل و بررسی قرار دهند تا دریابند آنچه مردم در پی آن هستند با آنچه اینان به نام دین بر جامعه تحمیل میکنند فرسنگ ها فاصله دارد. وقتی اعضای فعلی شورای نگهبان که عامل اصلی ردصلاحیت بیش از شصت درصد از کاندیداها هستند رای کافی برای ورود به مجلس خبرگان را نمیآورند این پیام صراحت دارد که این منتصبان این شورا نماینده افکار عمومی ملت فهیم ایران نیست و افرادی که از سوی آنان ردصلاحیت شدهاند با معیارهای مورد قبول مردم فرسنگها فاصله دارد.
مردم با حضور خود در این انتخابات بار دیگر مدنیت و عقلانیت خود را به اثبات رسانده و ثابت کردند با متانت و طمانینه به افراطیون و دلواپسان منافع خود «نه» گفتند. پیام انتخابات روشن است احترام به افکارعمومی و دوری از افراط. مردم با شرکت خود در دو انتخابات سال ۹۲ و ۹۴ قوه مجریه و قوه مقننه را به دست افرادی معتدل و معقول سپردند. ای کاش رییس منتصب قوه قضاییه هم این پیام را درک کند و ای کاش عقلا و بزرگان قوم تجدید نظری در انتصاباتی که مورد تایید افکار عمومی نیست داشته باشند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر