۱۳۹۵ خرداد ۱۱, سه‌شنبه

یارسان از اسطوره تا مقاومت

Yaresan
به بهانه‌ی سومین سالگرد خودسوزی یک شهروند یارسانی
ماهنامه خط صلح - مراسم سالگرد خودسوزی مرحوم “نیکمرد طاهری”، با حضور پیروان آیین یارسان در کرمانشاه در حالی پایان یافت که نه تنها دولت و حاکمیت ایران به گفته‌های خود در قبال مردم یارسان عمل نکرد،
رضا شاهمرادی
رضا شاهمرادی
که مانع برگزاری مراسم یادبود در تالارهای شهر “صحنه” گردید. این مراسم تحت تدابیر شدید امنیتی بر سر مزار آن مرحوم برگزار شد و پس از آن تعدادی از شرکت کنندگان از سوی نهادهای اطلاعاتی مورد بازجویی قرار گرفتند. شرکت کنندگان در این مراسم بار دیگر خواهان به رسمیت شناختن آیین یارسان، رعایت حقوق شهروندی آن‌ها و همین‌طور رفع تبعیض سیستماتیک از سوی حاکمیت شدند.
سه سال از روزی می‌گذرد که نیکمرد خود را به آتش سپرد تا شاید شعله‌هایش حاکمیت را به خود آورد و دست از تبعیض و توهین بردارد. علاوه بر نیکمرد، سه تن دیگر از پیروان آیین یارسان به‌ نام‌های محمد قنبری، حسن رضوی و حکمت صفری، قربانی تبعیض و ناعدالتی شدند و دست به خودسوزی و یا خودکشی زدند. پس از آن بود که دامنه‌ی اعتراضات مردم یارسان به استانداری کرمانشاه و مجلس شورای اسلامی کشیده شد که با سرکوب و بازداشت تعداد زیادی از شرکت‌کنندگان همراه بود. استاندار کرمانشاه، علی یونسی دستیار ویژه‌ی رئیس جمهور و علی لاریجانی رئیس مجلس، هر یک جداگانه قول همکاری و پیگیری خواسته‌های معترضین را دادند که متاسفانه تا به امروز نه تنها کوچک‌ترین تغییری در شرایط ایجاد نشده است، که حتی به مراتب بدتر هم شد.
حمله به جمخانه‌ی یارسان‌ها در شاه‌آباد از سوی افراد تندرو و عدم پیگیری و مجازات عاملان، فتوای اخیر آیت الله مکارم شیرازی از مراجع تقلید شیعیان، که مقلدان خود را به پرهیز از خوردن غذای مردم یارسان کرده بود، رد صلاحیت جوانان و تحصیل کرده‌های یارسانی و ممانعت از ورود آن‌ها به مشاغل دولتی و کاندیداتوری برای نمایندگی در شورای اسلامی و جلوگیری از برگزاری آزادانه‌ی مراسم‌های آیینی از جمله مواردی هستند که نشان می‌دهد شرایط رو به بهبودی نیست.
خودسوزی نیکمرد طاهری حکایت از ظلمی پایدار و به درازای تاریخ یارسان دارد و مختص امروز نیست. پس از حمله‌ی اسلام گرایان و تصرفات پی در پی آنان، اکثر مردم تحت حاکمیت آن‌ها به اسلام گرویدند. اما در آن میان بودند مردمانی که بر عقاید خود ماندند و هزینه دادند. پیروان آیین یارسان از آن جمله‌اند؛ در زمانه‌ای که زرین کوب آن را قرون سکوت می‌خواند صدای یارسانیان رساتر از همیشه بود و در آن بحبوحه “بالویل دانا” از هویت و ماندن سخن به میان آورد. او آغازگر جنبش حق‌خواهی و “سه­رهه­ل­دان”ی بود که تا امروز ادامه دارد. بی باک و شجاعانه و در قرون سکوت، فریاد می‌زد: “هنی مگلیلم یک یک شاران-تا زنده که­رم ئایین کُردان”(همه جا را یک به یک می‌گردم -روشنگری و مبارزه می کنم-، تا آیین کُردها را-در برخی منابع آیین ایران هم آمده است- زنده کنم).
جنبش آزادی‌خواهی یارسانی‌ها مناطق زیادی از زاگرس و ایران و ترکیه و عراق امروزی را در بر گرفت؛ از جمله کردستان، کرمانشاه، لرستان، آذربایجان، خوزستان و تا خراسان و مازندران هم ادامه پیدا می‌کند. از آن جمله می‌توان به چند نمونه اشاره کرد: قیام شاه خوشین در لرستان که مورد توجه خرمدینان قرار گرفت، ظهور سلطان سحاک در پردیور اورامان و تشکیل سیستم مدیریتی نوین، قیام بابا یادگار در دالاهو و شهادت او در جنگ با تیموریان، بکتاشیه و حروفیه در ترکیه و آذربایجان، قیام شیخ رضا درسیمی در باکور(کردستان ترکیه)، قیام سید محمد مشعشع در خوزستان، ظهور قوشچی­اوغلی از چهل تنان در آذربایجان ایران، قیام تیمور بانیارانی و تیمور ثانی در منطقه گوران کرمانشاه، قیام خواجه­وندها در منطقه‌ی گروس (زرین کمر یا بیجار) و به رهبری دولتیار خان، قیام محمد بیگ در کلاردشت و خیلی‌های دیگر از جمله قیام‌ها و جنبش‌هایی‌ است که همه‌ی آن‌ها از یارسان نشات می‌گیرند و یا تحت تاثیر فلسفه‌ی یارسان قرار گرفتند.
به عنوان مثال جنبش پردیور که به رهبری سلطان سهاک و در پردیور اورامان صورت می‌گیرد شکل کاملی از یک جامعه‌ی مترقی و برابر خواهی را معرفی می‌کند. سلطان سحاک یک سیستم خودمدیریتی را بنیان می‌گذارد و از یاران خود می‌خواهد سوگند وفاداری یاد کنند و به اصول پایه‌گذاری شده، پایبند بمانند. او تشکیلات سیاسی خود را به این صورت پایه ریزی می‌کند:
۱- هفتن یا همان هفت تن که مدیریت اصلی تشکیلات را عهده‌دار بودند و خود سلطان سحاک هم یکی از اعضای این گروه بود و به مانند سایر اعضا تنها حق یک رای داشت و عدد هفت هم به خاطر این است که تعداد فرد باشد و از حدی کم‌تر نباشند که تصمیم گیری عاقلانه و با حضور حداکثری صورت بگیرد و تعداد رای‌های مخالف و موافق برابر نباشد این اصل در جمخانه‌های امروزی هم برقرار است و حداقل تعداد جم نشین باید هفت نفر باشند.
۲- هفتوان
۳- هفت قولطاس
۴- هفت هفتوان
۵- چهل تن
۶- چهل تنان
۷- شصت و شش غلام کمربند زرین (غلام در این‌جا به معنای بردگی نیست بلکه به معنای  شخص وفادار است)
۸- بیور هزار غلام که نهادی نظامی و نیرویی مردمی بوده است.
۹- هفت کوزه‌چی و هفت سقا که اعضای آن را زنان تشکیل می‌دادند و علاوه بر آن خاتون رزبار به عنوان نماینده‌ی زنان، یکی از اعضای اصلی هفتن هم بود و سروده‌های خاتون رزبار در دفاتر آیینی یارسان در کنار دیگر سروده‌ها آمده است و دارای یک ارزش و اولویت هستند.
چهارچوب اعتقادی یارسان یک چهارچوب سیاسی، اجتماعی است و بیش‌تر قیام‌ها در همین راستا بوده است. آن‌چه که امروز در کانتون‌های روژآوا می‌گذرد مثال بارز و روشنی است از آن‌چه که یارسان به دنبال آن بوده و هست؛ جامعه‌ای که خودشان آن را اداره کنند و بر اصل برابری جنسیتی استوار باشد.
فتوای مراجع تقلید شیعیان در ایران و امامان جمعه‌ی اهل سنت در کردستان عراق علیه یارسان هم البته مختص امروز نیست و ریشه در تاریخ دارد. در دفاتر یارسان کلام‌های زیادی آمده است که بر این ظلم و تعدی دلالت دارد مثلاً در جایی آمده است (قرن هفتم هجری): “هنت گروی مرامان بی رام – ملان او مزگفت جه صبح تا وشا-  ریشخند مکران و واته و کلام” (عده‌ای هستند که از صبح تا شب به مسجد می‌روند و راه و روش و گفته‌های یارسان را به تمسخر می‌گیرند).
و یا در جایی دیگر کلامی با این مضمون آمده است: “سجده و شاهشان تسبیح و مهرن – چنی یارسان دایم لازورن” (همه چیزشان مهر و تسبیح است و با مردم یارسان برخورد قهرآمیز و زورگویانه دارند).
“لازور” اصطلاح پرکاربرد در ادبیات کردی است و زمانی به کار می‌رود که طرف مقابل با برخورداری از امکانات و داشتن قدرت با دیگران از روی زور و تحکم برخورد می‌کند. آن‌چه که امروز بر سر مردم یارسان آمده و می‌آید مصداق بارز اصطلاح “لازور” است. عملکرد حاکمیت فعلی به نحوی است که از تحقیر و تبعیض شهروندان یارسانی گرفته تا کافر خواندن غیرمسلمانان هم ابایی ندارد، اما مبارزات مدنی مردم یارسان هم‌چون نسل‌های گذشته خاموش نخواهد شد و شعار اصلی آن‌ها هم همین است که “سه رهه ل­دان ژیانه – به رخودان ژیانه” (مقاومت و مبارزه، زندگی است). مبارزه برای دست‌یابی به حقوق انسانی و ایجاد سیستمی که خود شهروندان یارسانی بتوانند آن را اداره کنند و در سرنوشت خود دخیل باشند و فارغ از دین و نژاد و پیشینه، هر یک بنا به توانایی خود در آن سهم داشته باشد و مقاومت در راهی که سخت و هزینه‌بر است؛ مقاومتی که خود آزادی و مبارزه است مقاومتی که آیین یارسان بالغ بر هزار سال است در برابر ظلم و تعدی همسایگان خود در پیش گرفته است و با وجود تمام مشکلات و سختی‌ها توانسته است میراث گران‌بهایی را به دست نسل امروز برساند. نسلی که با آگاهی و روشنگری، مبارزه و مقاومتی را پیش می‌برند که بالویل دانا هزار و اندی سال پیش آن را فریاد زد. آن‌چه که نیکمرد طاهری انجام داد، صرفاً یک خودسوزی از روی ناتوانی نبود، خودسوری او یک اعتراض نمادین به طبقه‌ی حاکم است که دست از ظلم و تعدی نسبت به شهروندان یارسانی بر نمی‌دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر