۱۳۹۵ فروردین ۸, یکشنبه

نقش تاریخی مجموعه فعالان در مطرح کردن نقض حقوق بهاییان در ایران/ کاویان صادق زاده میلانی


erc-kermanshah16[1]

ماهنامه خط صلح - در آخر مردادماه سال ۱۳۵۹ خورشیدی، اولین محفل ملی بهاییان ایران و دو تن از همکارانشان توسط ماموران ناشناس در یک جلسه بازداشت و به محلی مخفی برده شده و سپس
دکتر کاویان میلانی، پژوهشگر و فعال حقوق بشر
دکتر کاویان میلانی، پژوهشگر و فعال حقوق بشر
اعدام شدند. از چگونگی بازداشت، آزار و اذیت احتمالی و نهایتاً اعدام این مدیران جامعه‌ی بهایی هیچ گاه خبر موثق و تایید شده‌ای به بیرون درز نکرد و جزئیات این واقعه در لایه‌های امنیتی جمهوری اسلامی ایران مستور و مکتوم ماند. پدر نگارنده، دکتر کامبیز صادق‌زاده میلانی، که در آن زمان ۴۲ سال داشت، از اعضای آن محفل بود و من خود سیزده سال بیش‌تر نداشتم. در دهه‌ی اول پس از انقلاب به علاوه‌ی این شهروندان، بیش از دویست شهروند دیگر بهایی در ایران اعدام شدند.
آن‌چه برای این نوشته اهمیت دارد این‌که، علاوه بر اعدام بهاییان در نقاط مختلف کشور (صرفاً به دلیل باورهای دینی) موارد بارز نقض حقوق بشر دیگری نیز بر این گروه از ایرانیان اعمال می‌شد که اخراج از همه‌ی سمت‌های دولتی و بخش دولتی، اخراج همه‌ی دانشجویان، اساتید و فرهنگیان بهایی، قطع حقوق بازنشستگی آنان و البته زندان‌های طولانی، از جمله‌ی آن‌ها بود. هیچ یک از این موارد در رسانه‌های داخلی و نشریات خارج کشور بازتاب نیافت و اکثر فعالان حقوق بشر و شخصیت‌های رسانه‌ای، عموماً از مطرح کردن معضلات و دشواری‌های بهاییان از دید حقوق بشری پرهیز داشتند. واقعیت این بود که انگ هرگونه حمایت از بهاییان و بازتاب دادن موارد نقض حقوق بشر آنان، رسانه‌ها را از مطرح کردن این موارد بر حذر می‌داشت.
“مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران”، اولین گروه حقوق بشری بود که به درج خبرهای مربوط به نقض حقوق بشر بهاییان در ایران پرداخت. تاریخچه‌ی فعالیت مجموعه فعالان برای همه‌ی خوانندگان فاش و روشن است؛ گروهی از فعالان جنبش دانشجویی که به دلایل کوشش‌های مدنی و فعالیت شهروندی در زندان بودند و برای این گونه فعالیت در آن فضا به ناحق هزینه‌های سنگینی متحمل شدند، تصمیم گرفتند که کار تخصصی حقوق بشری را در ایران آغاز کنند و خبررسانی البته کلید موفقیت در این راستا است. تصمیم اجرایی مجموعه در مورد خبررسانی در موارد نقض حقوق بشر بهاییان و شهروندان کرد، دو مورد متفاوت ولی مهم تابوشکنی است. مشخصاً اطلاع رسانی درست و بدون پیشداوری در مورد حقوق بشر شهروندان بهایی و نقض حقوق مدنی و شهروندی بهاییان فعالیت جدید و بی سابقه‌ای بود. این نوع فعالیت نیازمند برآمدن نسل تازه‌ای از ایرانیان بود که فارغ از دغذغه‌ها و جوسازی‌های پیشین علیه بهاییان، اخبار حقوق بشری را بازتاب دهند.
bsc-t-04[1]مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، به دلیل این تابوشکنی در ایران هزینه‌های زیادی متحمل شد و بخش زیادی از اتهامات ناروا و تبلیغات مسموم رسانه‌ای علیه این گروه از جوانان آزاده به دلیل پرداختن به حقوق شهروندی بهاییان بود که خشم و کینه‌ی دستگاه امنیتی را برانگیخت. آیندگان در مورد رشد و تبلور کوشش‌های خودجوش مجموعه در راستای منعکس کردن اخبار حقوق بشری بهاییان در ایران تحقیقات منظم و به سزایی انجام خواهند داد. چنین پژوهشی در حال حاضر به دلیل فضای امنیتی داخل ایران مناسب انتشار نیست؛ ولی آن‌چه سزاوار توجه است این‌که این نوع فعالیت مستلزم برآمدن نسل جدیدی از ایرانیان بود. نسلی که تعصب علیه دیگری و نفی دگراندیش را از ذهنیت خود رانده بود.
تحلیل درست فعالیت مجموعه در حوزه‌ی حقوق بهاییان، البته نیازمند ذکر کوشش مهم محرومان از حق تحصیل و به ویژه محرومان از تحصیل بهایی است. این فعالیت مهم مجموعه در مقطعی حساس در کمیته‌ی حق تحصیل، ابعاد گوناگونی یافت و این نوشتار جاى معرفى همه‌ی این ابعاد نیست ولى نشست‌هاى مربوط به حق تحصیل که با حضور طیف‌هاى مختلف محرومان از تحصیل و فعالان مدنى در شهرهاى مختلف برقرار شد، بیانگر عمق نقض حقوق بشر در این مورد بود. فعالیت چشمگیر این بخش از مجموعه که فارغ از اعتقادات مذهبی تصمیم گیری و عمل می‌کرد و همه و همه در ایران بود، بیانگر رشد و نمو فرهنگ حقوق بشر و نمایانگر روش سالم مطرح کردن موارد نقض حقوق شهروندى و إیجاد همبستگى در کار گروهى بود.
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، با همه‌ی سختی‌ها و دشواری‌ها و برخوردهای شدید امنیتی علیه آنان به فعالیت‌های مهم و مثبت خود ادامه می‌دهد و این تداوم مستحق توجه و تقدیر همه‌ی ایرانیان است. در حال حاضر گروه‌های مختلفی در سطوح مختلف به خبررسانی حقوق بشری می‌پردازند و همه‌ی این عزیزان البته شایسته‌ی تقدیر و ارج فراوان جامعه‌ی مدنی و همه‌ی ایرانیان هستند. هسته‌ی اولیه این حرکت مهم در ایران و بیرون از ایران، برای این کنش و آگاه سازی متحمل هزینه‌های بسیار سنگینی برخود و خانواده‌شان شدند. عده‌ای از این عزیزان از خانه و کاشانه آواره شده و راهی غربت شدند، گروهی در درون ایران در کمال بی گناهی به زندان‌های طویل و بلندمدت محکوم شدند و گروهی دیگر در این راستا جان باختند که نام همه‌ی این عزیزان در تاریخ روشنگری و تاسیس فرهنگ حقوق بشری در ایران جاودانه خواهند ماند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر