۱۳۹۵ اردیبهشت ۶, دوشنبه

روزگار دوزخی آزادی‌خواهان در زندان‌های جمهوری اسلامی/گزارشی از افزایش تعداد زندانیان در اعتصاب غذا و نگاهی کوتاه به وضعیت ۱۴ زندانی معترض


اعتصاب غذا

با نگاهی به گزارش‌های متعدد موارد نقض حقوق زندانیان در ایران، آشکار است که جمهوری اسلامی هر آزادی‌خواهی را دستگیر کند، تا آخرین نشانه‌های حیات فکری و جسمی او را تحت‌فشار می‌گذارد. حکومت اسلامی به بهانه “افکار سیاسی”، “تبلیغ علیه نظام” و “اقدام علیه امنیت ملی” روزگار دوزخی برای زندانیان ایجاد کرده است. به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، مسئولین اطلاعاتی، قضایی و زندانبانان سلسله مجازاتی را در مراحل بازداشت، صدور حکم و در دوران حبس مقرر کرده‌اند که در نهایت زندانیان معترض را وادار به نشان دادن سخت‌ترین و خطرناک‌ترین شکل اعتراض که همان «اعتصاب غذا» است، می‌کنند. هم‌اکنون زندانیان بسیاری در زندان‌های جمهوری اسلامی در اعتراض به رفتار زندانبانان خود، دست به اعتصاب غذای خشک و تر زده‌اند. در گزارش پیش رو نگاهی به روایت ۱۴ زندانی معترض که اعتصاب غذایشان در جریان است یا به‌تازگی خاتمه یافته می‌اندازیم.
اعتصاب غذا در زندان‌های ایران
در اعتصاب غذای تَر، زندانی غذا نمی‌خورد و تنها آب و مایعات می‌نوشد. در اعتصاب غذای خشک زندانی از خوردن غذا و مایعات ممانعت می‌کند.
بسیاری از زندانیانی که اقدام به اعتصاب غذا می‌کند، احتمالاً فکر تمام عواقب خطرناکی را که گریبانشان را تا مدت‌ها خواهد گرفت نمی‌کنند. برخی از زندانیان هم اعلام می‌کنند که فکر همه جوانب و عواقب احتمالی حتی خطر مرگ را نیز کرده‌اند؛ اما آن‌ها عنوان کرده‌اند “مرگ در حال اعتصاب غذا، بهتر از تحمل مرگ تدریجی است که از سوی زندانبانان بر آن‌ها تحمیل‌شده است.”
یکی از مهم‌ترین دلایلی که زندانیان در ایران را وامی‌دارد که دست به اعتصاب غذا بزنند، رعایت نکردن «مقررات حداقل معیار برای رفتار با زندانیان» ماده ۲۲ مصوب شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل در ۱۳ مه ۱۹۷۷ است. در این ماده آمده: «زندانیان بیماری که نیاز به مداوای تخصصی دارند باید به موسسه‌های تخصصی یا بیمارستان‌های عادی منتقل شوند.»
ماده‌قانونی که از سوی جمهوری اسلامی رعایت نشده و به‌عنوان نمونه «افشین سهراب‌زاده»، «رمضان احمد کمال» و «حسین رونقی ملکی» را بر آن داشته در چندین نوبت نسبت به “عدم رسیدگی پزشکی مناسب” و “عدم اعزام به مراکز درمانی تخصصی خارج از زندان” دست به اعتصاب غذای تر و خشک اعتراضی بزنند.
در ماده‌ی ۶ مقررات، که ناظر بر ماده‌های همین مصوبه است آمده: «مقررات زیر به‌طور غیر جانب‌دارانه به اجرا درخواهند آمد. هیچ تبعیضی بر اساس نژاد، رنگ، جنس، زبان، دین، عقیده‌ی سیاسی یا عقاید دیگر، منشأ ملی یا اجتماعی، مالکیت، تولد یا جنبه‌ای دیگر، نباید اعمال شود.»
این در حالی است که جمهوری اسلامی زندانیان عقیدتی، سیاسی و مدنی را بارها به دلیل عقیده و باور، نژاد و زبان، منشأ ملی، دین و همچنین میزان تأثیرگذاری که در جامعه داخل و خارج از زندان دارند، مورد تبعیض قرار داده و به‌عنوان نمونه «سعید شیرزاد»، «امیر امیرقلی» و «محمود بهشتی لنگرودی» را با وضعیت بسیار دردناکی روبرو کرده‌اند.
در ماده ۸ بخش نخست آیین‌نامه اجرایی «سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور» مصوب ۲۰ آذرماه ۱۳۸۴، آمده: «کلیه محکومان با توجه به نوع و میزان محکومیت، پیشینه کیفری، شخصیت، اخلاق و رفتار بر اساس تصمیم شورای طبقه‌بندی، حسب ورود در زندان‌های بسته یا مراکز حرفه آموزش و اشتغال نگهداری می‌شوند، مگر آن‌که مقام قضایی صادرکننده حکم در رأی صادره محل خاصی را برای نگهداری محکوم تعیین نموده باشد.»
همچنین در ماده ۶۹ این آیین‌نامه درباره تفکیک زندانیان به مواردی همچون «حسب پیشینه، سن، جنسیت، تابعیت، نوع جرم، مدت مجازات، وضع جسمانی و روانی، چگونگی شخصیت و استعداد و میزان تحصیلات و تخصص» اشاره‌شده است. در ماده ۷ این آیین‌نامه درباره نحوه تفکیک و طبقه‌بندی زندانیان براساس نوع جرم (در زندان‌های با ظرفیت بالای ۷۰۰ نفر) آمده است: «الف- جرائم باندی و سازمان‌یافته، قتل عمدی، سرقت مسلحانه، آدم‌ربایی، تجاوز به عنف، اسیدپاشی، اشرار و سارقین سابقه‌دار.
ب- جرائم مالی مانند کلاه‌برداری، رشاء و ارتشاء، اختلاس، جعل و استفاده از سند مجعول، خیانت‌درامانت، اخلال در نظام اقتصادی، قاچاق کالا و ارز، سرقت فاقد سابقه، ضرب‌وجرح عمدی، زنا و لواط، جرائم بر ضد عفت و اخلاق و نظم عمومی، جرائم غیرعمدی، جرائم بر ضد حقوق و تکالیف خانوادگی، صدور چک بی‌محل و محکومین مالی موضوع ماده ۲ قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی.
ج- جرائم ویژه با حساسیت عمومی نظیر جاسوسی، اقدام علیه امنیت کشور.
دـ جرائم مربوط به مواد مخدر.»
با توجه به تبصره این ماده “شورای طبقه‌بندی می‌تواند برحسب تحصیلات، ویژگی‌های اخلاقی و خصوصیات رفتاری و چگونگی شخصیت زندانیان، آنان را در هریک از طبقات جدای از طبقه خاص خود قرار دهد.”
با این اوصاف مسئولان زندان‌ها و ناظر آن‌ها یعنی سازمان زندان‌ها در موارد متعددی از اجرای آیین‌نامه‌های مصوب حکومتی در رابطه با تفکیک زندانیان خودداری می‌کند.
این در حالی است که سازمان «عفو بین‎‌الملل» در گزارشی در ۲۱ فروردین‌ماه ۱۳۹۵، اعلام کرد شش تن از زندانیان محبوس در رجایی شهر کرج، در اعتراض به “عدم رعایت اصل تفکیک جرائم” در این زندان دست به اعتصاب غذا زده‌اند.
«مسعود عرب چوب‌دار»، «بهزاد ترحمی»، «سعید شیرزاد»، «فرید آزموده»، «افشین بایمانی» و «ایرج حاتمی» از جمله زندانیان سیاسی و امنیتی در زندان رجایی شهر کرج هستند که همچنان در اعتصاب غذا به سر می‌برند.
گفته‌شده تعداد زندانیان سیاسی یا امنیتی در زندان‌های دیگر نیز اخیراً دست به اعتصاب غذا زده‌اند. ازجمله «مرتضی پروین»، «مصطفی پروین»، «صالح پیچگانلو»، «افشین سهراب زاده»، «سعید صادقی‌فر» و «سحر الیاسی» که در مواردی اعضای خانواده این زندانیان نیز همراه با عضو زندانی دست به اعتصاب غذا زده‌اند.
جمهوری اسلامی از هر امکانی استفاده می‌کند تا شرایط غیرقابل‌تحمل حبس را برای زندانیان به وجود آورد و ازاین‌جهت نیز برخی از زندانیان بر آن اصطلاح «شکنجه خاموش» نام نهاده‌اند.
اسامی و مشخصات ۱۴ تن از زندانیانی که اخیراً دست به اعتصاب غذا زده‌اند در اینجا آمده که در پی می‌خوانید.
۱- حسین رونقی ملکی
این وبلاگ نویس زندانی، در اعتراض به “عدم رسیدگی پزشکی”، “عدم برخورداری از درمان تخصصی” و “ممانعت مسئولین از اعزام وی به مرخصی درمانی در خارج از زندان”، از روز شنبه ۷ فروردین‌ماه ۱۳۹۵، دست به اعتصاب غذا زده و همچنان نیز در جریان است.
این زندانی عقیدتی “در اثر شکنجه و بدرفتاری طی حبس طولانی پیش از محاکمه یکی از کلیه‌های خود را ازدست‌داده و دچار نارسایی کلیه‌ی دیگر است. او همچنین دچار مشکلات گوارشی، دیسک، آرتروز گردن و زانو است.”
این زندانی بیمار محبوس در بند ۷ زندان اوین، روز شنبه ۲۸ فروردین‌ماه سال جاری، به علت وخامت جسمانی به بیمارستان «هاشمی‌نژاد» تهران اعزام و پس از معاینات پزشکی به زندان بازگردانده شد. او علی‌رغم دستور پزشکی قانونی و دکتر متخصص همچنان در زندان به سر می‌برد.
این وبلاگ نویس زندانی پیش‌تر نیز در ۲۲ آذرماه ۱۳۸۸، بازداشت و پس از گذشت ۱۰ ماه بازداشت در بند دو-الف زندان اوین، در ۱۳ مهرماه ۱۳۸۹ از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی «پیر عباس» به اتهام «عضویت در شبکه ایران پروکسی»، «توهین به رهبری » و «توهین به رئیس‌جمهوری» به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم و حکم صادره به وی ابلاغ شد.
حکم صادره با اعتراض وکیل «حسین رونقی ملکی» در ۲۹ آبان ماه ۱۳۸۹جهت تجدیدنظر به دادگاه ارسال و در ۱۰ آذرماه ۱۳۸۹ حکم ۱۵ سال حبس تعزیری این وبلاگ نویس از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر تائید شد.
این زندانی سیاسی در طول دوره درمان با نظر کمیسیون پزشکی به عدم تحمل زندان در روز شنبه ۹ اسفندماه ۱۳۹۳، به دلایلى نامشخص مجدداً احضار و راهى زندان اوین شد.
«حسین رونقی ملکی» (بابک خرمدین) در نهایت در روز چهارشنبه ۲۷ خردادماه ۱۳۹۴ جهت درمان با قرار وثیقه ۱ میلیارد و چهارصد هزار تومان به مرخصی درمانی اعزام شد. اما باوجود بیماری و گواهی کمیسیون پزشکی، او صبح روز چهارشنبه ۳۰ دی‌ماه ۱۳۹۴ پس از حضور در دادستانی تهران به زندان اوین مراجعه و سپس جهت ادامه دوران حبس به بند ۷ این زندان منتقل شد.
این وبلاگ نویس زندانی همچنین در چهارشنبه ۱۹ اسفندماه ۱۳۹۴، در پی مشکلات مهره‌ها و کمر جهت معاینه از سوی متخصص ارتوپدی به مطب خصوصی اعزام و پس از معاینه به زندان بازگردانده شد.
۲- افشین سهراب‌زاده
این زندانی سیاسی کُرد تبعیدشده به زندان میناب، دچار سرطان روده و مشکلات تنفسی است. او در اعتراض به “ممانعت مسئولین جهت اعطای مرخصی درمانی” از روز دوشنبه ۲۳ فروردین‌ماه ۱۳۹۵، با دوختن لب‌های خود دست به اعتصاب غذا زد. در نهایت وی در پی حضور و درخواست مسئولین زندان در روز پنج‌شنبه ۲ اردیبهشت‌ماه سال جاری، و اعلام حضور دادستان در زندان جهت رسیدگی در ماه پیش رو، به اعتصاب غذای خود پایان داد.
«افشین سهراب‌زاده»، اهل کرمانشاه در ۱۸ خردادماه ۱۳۸۹، در نزدیکی سد گاوشان واقع در جاده سنندج – کامیاران در اتوبوسی در حال مسافرت، از سوی نیروهای «اداره اطلاعات شهر کامیاران» بازداشت و در نهایت در شعبه دوم «دادگاه انقلاب اسلامی سنندج»، به اتهام “محاربه” از طریق عضویت در یکی از احزاب کُرد مخالف حکومت (کومه‌له)، به تحمل ۲۵ سال زندان همراه با تبعید به «زندان میناب» محکوم شد.
گفته شده این زندانی سیاسی کُرد در زمانی که در «اداره اطلاعات کامیاران» بازداشت بوده، “از سوی شهرام رحیمی معاون وقت اطلاعات کامیاران به شدت مورد شکنجه‌های جسمی و روحی قرارگرفته است.” او پس از سپری کردن ۲۰ روز بدون درمان، مجدداً جهت بازجویی به اداره اطلاعات سنندج بازگردانده می‌شود.
پیش‌تر خانواده «افشین سهراب‌زاده» در سال ۱۳۹۳، علی‌رغم تهیه و تودیع ۲۰۰ میلیون تومان وثیقه جهت اعزام وی به مرخصی درمانی، با عدم موافقت زندان میناب مواجه شدند.
با توجه به هزینه‌های بسیار بالا جهت تهیه دارو و همچنین درمان این زندانی سیاسی و ناتوانی خانواده نسبت به تهیه و پرداخت این هزینه‌ها، «افشین سهراب‌زاده» به علت ضبط مدارک شناسایی از سوی مسئولین در زمان بازداشت از استفاده از بیمه نیز محروم است.
این زندانی سیاسی به بیماری سرطان روده، خونریزی داخلی و مشکلات تنفسی مبتلاست و در خطر جدی مرگ قرار دارد.
۳- رمضان احمد کمال
این زندانی سیاسی کُرد محبوس در بند ۴ سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج، در اعتراض به “عدم رسیدگی پزشکی از سوی مسئولین زندان”، از روز دوشنبه ۳۰ فروردین‌ماه ۱۳۹۵، دست به اعتصاب غذای خشک زد. مأمورین در پنجمین روز از اعتصاب غذای وی، با استفاده از دستبند به اجبار به او سرم خوراکی تزریق کردند. پلاتین بازوی راست «رمضان احمد کمال» چند ماه پیش به دنبال عمل جراحی، خارج و به علت سهل‌انگاری پزشک معالج، منجر به پارگی عصب دست و درنهایت ازکارافتادگی دست او شده است.
«رمضان احمد کمال» پیش‌تر نیز در اسفندماه ۱۳۹۴، به دلیل “عدم رسیدگی پزشکی” و “عدم اعزام به بیمارستان خارج از زندان” دست به اعتصاب غذا زده بود.
این زندانی سیاسی کُرد در بهار ١٣٨٧، در اطراف شهر ماکو از سوی نیروهای سپاه پاسداران پس از مورد هدف قرار گرفتن گلوله و زخمی شدن بازداشت شد. گفته‌شده “در زمان بازداشت از سوی نیروهای سپاه پاسداران، باوجود اصابت چندین گلوله به دست‌وپا، او را به‌شدت مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند و سپس با ماشین مسافتی طولانی، وی را بر روی زمین کشیده‌اند.”
این زندانی سیاسی از سوی دادگاه انقلاب شهر خوی، به اتهام «عضویت در حزب کارگران کردستان» (پ ک ک)، به اعدام محکوم شد که پس از اعتراض او، پرونده به دیوان عالی کشور ارسال شد و این دیوان نیز حکم صادره را نقض و ۱۰ سال زندان همراه با تبعید به زندان قزوین را برای این زندانی سیاسی صادر کرد.
«رمضان احمد کمال» از زمان بازداشت تاکنون، در زندان‌های ماکو، قزوین، اوین و رجایی‌شهر ، دوران حبس خود را گذرانده است.
«رمضان احمد کمال» در وضعیت جسمانی بدی قرار دارد. وضعیت سلامتی او در این مدت به حدی رو به وخامت گذشته، که دست راست او به دلیل اصابت چندین گلوله، به حالت نیمه فلج درآمده و حتی پیش‌تر نیز در زمان بازداشت در بازداشتگاه حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران در شهر ارومیه، زخم‌های او دچار کرم‌زدگی شده است.
۴- سعید پورحیدر
این زندانی سیاسی پس از بازگشت به ایران، اواسط بهمن‌ماه ۱۳۹۳، به اتهام “تبلیغ علیه نظام”، “توهین به رهبرى” و “نشر اکاذیب در فضاى مجازى” بازداشت و پس از بازجویی و تفهیم اتهام، به بند ۸ زندان اوین منتقل شد و پس از آن به زندان رجایی شهر منتقل شد.
«سعید پورحیدر» همچنین پیش‌تر در جریان اعتراضات پس از انتخابات ۱۳۸۸، بازداشت و در سال ۱۳۸۹ به تحمل ۵ سال حبس تعلیقی محکوم شده بود. او پس از آزادى از کشور خارج شد و مدتى را در کشورهاى ترکیه و آمریکا گذراند که پس از بازگشت به ایران، بازداشت و پرونده جدیدی برای او تشکیل شد.
این زندانی سیاسی کماکان در انتظار رسیدگی به اتهامات انتسابی به خودش است. گفته شده اعتصاب غذای اعتراضی این زندانی سیاسی کماکان در جریان است.
۵- سعید شیرزاد
این زندانی سیاسی و فعال چپ‌گرا محبوس در بند ۴ سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج، در ۱۲ خردادماه ۱۳۹۳، در محل کار خود در پالایشگاه تبریز بازداشت شد. او پس از انتقال به زندان اوین پس از مدتی در خصوص اعتراض و پیگیری مشکلات صنفی زندانیان، با وجود عدم برگزاری دادگاه و سپری کردن بازداشت موقت به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد.
این فعال حقوق کودکان کار و خیابان، از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی «ابوالقاسم صلواتی» به ﺍﺗﻬﺎﻡ “ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﻭ ﺗﺒﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﮐﺸﻮﺭ” به تحمل ۵ سال حبس تعزیری محکوم و حکم صادره در ۲۵ شهریورماه ۱۳۹۴ به وکیل او ابلاغ شد و همچنان در زندان رجایی شهر در حال گذراندن دوران محکومیت خود است.
«سعید شیرزاد» هم‌زمان با تجمعات اعتراضی و مردمی در سال ۱۳۸۸ مشغول به تحصیل در رشته برق در دانشگاه شهریار بود و به دلیل شرایط نامساعد دانشگاه و عدم امکان فعالیت‌های اجتماعی، و فضای سرکوب و خفقان حاکم در دانشگاه، مجبور به انصراف از تحصیل شد و زمان حضور در دانشگاه را به‌طور کامل به حضور و فعالیت در «ان‌جی‌او»ها (تشکل‌های غیردولتی) اختصاص داد.
او در شهریورماه ۱۳۹۱، درحالی‌که به همراه تعدادی از دوستانش در حال امدادرسانی در زمینه بهداشت و آموزش زلزله‌زدگان در منطقه زلزله‌زده «ورزقان» (زلزله مردادماه ۱۳۹۱ آذربایجان) بود، از سوی مأموران امنیتی وزارت اطلاعات بازداشت و حدود یک ماه به‌صورت موقت در بازداشتگاه اهر تحت بازجویی قرار گرفت.
این فعال چپ‌گرا پیش‌تر در بازداشتگاه اهر در اعتراض به “بازداشت غیرقانونی” خود دست به اعتصاب غذا زد و پس از جمع‌آوری طوماری از سوی تعدادی از فعالین مدنی در اعتراض به بازداشت او، به زندان اوین منتقل شد.
«سعید شیرزاد» درنهایت از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی «پیر عباس» به تحمل یک سال حبس تعلیقی (لازم‌الاجرا در ۵ سال) محکوم شد. او پس از ابلاغ حکم و آزادی، مجدداً به منطقه زلزله‌زده بازگشت و تا حدود ۶ ماه به همیاری خود در امر امدادرسانی ادامه داد.
این فعال حقوق کودکان کار و خیابان، پس از بازداشت در خردادماه ۱۳۹۳، به دلیل فعالیت‌های ذکر شده فوق و همچنین دیدار با خانواده زندانیان و کمک‌های آموزشی تحصیلی به کودکان این خانواده‌ها، ارتباط با «احمد شهید» گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل، به مدت ۳ ماه در سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات در شرایط ایزوله و بی‌خبری خانواده از مکان نگهداری، تحت بازجویی‌های طاقت‌فرسا قرار گرفت و در نهایت به بند ۸ زندان اوین منتقل و پس از گذشت مدتی کوتاه به دلیل اعتراض به شرایط صنفی زندانیان باوجود عدم تشکیل دادگاه به زندان رجایی شهر کرج تبعید شد.
او در اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۴، در پی آخرین احضار به دادگاه جهت رسیدگی پس از ممانعت از ورود وکیل به دادگاه، در اعتراض به این عمل غیرقانونی و عدم دسترسی وکیل به پرونده جهت مطالعه و همچنین تعیین وقت دادگاه بدون اطلاع قبلی به نشان رسمیت نشناختن دادگاه انقلاب، اقدام به ترک دادگاه کرد.
«سعید شیرزاد» درمجموع چهار بار از حضور در دادگاه خودداری کرد و در پنجمین احضار (پس از گذشت ۱۵ ماه بلاتکلیفی) و عدم حضور، درنهایت با حضور وکیلش در جلسه دادگاه بدوی حاضر شد. این در حالی بود که او در تمام مدت بازداشت و زندان خود هیچ‌گونه ملاقاتی با وکیل خود نداشته است.
او در دادگاه بدوی از سوی قاضی «ابوالقاسم صلواتی» به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. باوجود تعیین وقت تجدیدنظر، قاضی «ابوالقاسم صلواتی» از امکان وثیقه وی ممانعت به عمل‌آورده است.
سازمان عفو بین‌الملل نیز در بیانیه‌ای خواهان رسیدگی فوری به وضعیت این زندانی سیاسی و فعال چپ‌گرا شده است. او هم‌اکنون در حال اعتصاب غذای اعتراضی در زندان رجایی شهر کرج است.
۶- افشین بایمانی
این زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج، در ۱۵ شهریورماه ۱۳۷۹، به اتهام “کمک به فرار برادر خود مهدی بایمانی از هوادار سازمان مجاهدین خلق”، بازداشت و به اعدام محکوم شد. حکم صادره در دادگاه تجدیدنظر تائید شد اما پس از ۶ سال حکم او به حبس ابد تغییر یافت.
«افشین بایمانی» به همراه «ارژنگ داوودی» از ٢٨ دی‌ماه ۱۳۹۳، به بند سپاه زندان رجایی شهر کرج منتقل شد و در ۹ اسفندماه ۱۳۹۳، پس از گذراندن ۴٠ روز تحمل حبس انفرادی در بند سپاه، به سالن ١٢ رجایی شهر بازگردانده شد.
«افشین بایمانی» از روز یکشنبه ۸ فروردین‌ماه ۱۳۹۵، دست به اعتصاب غذا زده است. این زندانی ۱۵٫۵ سال از حبس خود را گذرانده و هم‌اکنون نیز در حال اعتصاب غذا در زندان رجایی شهر کرج است.
۷- ایرج حاتمی
این زندانی امنیتی محبوس در بند ۳ زندان رجایی شهر کرج، به تحمل ۱۰ سال حکم محکوم شده است. او در روز ۱۳ فروردین‌ماه ۱۳۹۵، در راهروهای زندان از سوی چند تن از زندانیان سالن ۹ (زندانیان تبعیدی از بندهای دیگر که در برخی موارد جرائم خطرناک دارند)، از پشت سر موردحمله چندین ضربه چاقو به‌صورت سطحی قرار گرفت.
«ایرج حاتمی» در زندان رجایی شهر کرج و “بدون رعایت اصل تفکیک جرائم میان زندانیان تبعیدی با جرائم خشن نگهداری می‌شود.”
این زندانی امنیتی، از جمله “پرسنل سابق وزارت دفاع” بوده و به اتهام “ارتباط با دولت بیگانه” بازداشت و محکوم به زندان شده است.
این زندانی کماکان در حال اعتصاب غذای اعتراضی است.
۸- فرید آزموده
این زندانی امنیتی در خردادماه ۱۳۹۰، از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و در دادگاه نظامی به تحمل ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.
این افسر سابق سپاه پاسداران، در زمان بازداشت به کار چاپ و تبلیغات مشغول بوده، که به اتهام “ارتباط با سازمان مجاهدین خلق” و “چاپ آرم این سازمان بر روی تی‌شرت” و “جاسوسی برای بیگانه” از سوی دادگاه نظامی در استان البرز به دلیل “داشتن ماهواره و تجهیزات غیرمجاز” به پرداخت یک میلیون تومان جریمه و همچنین تحمل ۵ سال زندان محکوم شد و این حکم در دادگاه تجدید نظر نیز عیناً تائید شد.
گفته شده “نزدیک به ۲ سال از دوران بازداشت این زندانی در نظر گرفته نشده است و او در جریان رسیدگی به پرونده به وکیل تعیینی نیز دسترسی نداشته است.”
این زندانی امنیتی مدت زیادی را در سلول‌های انفرادی گذراند. برخی گزارش‌ها حاکی از آن است که این زندانی در بازجویی‌ها تحت فشار شدید جهت اعتراف اجباری علیه خودش قرار گرفته و اتهام جاسوسی براساس اعترافات اجباری به او نسبت داده شده است.
هم‌اکنون «فرید آزموده» در سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج در حال اعتصاب غذای اعتراضی است.
۹- امیر امیرقلی
«علی (امیر) امیرقلی»، دانشجوی اخراجی مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد قزوین در دی‌ماه ۱۳۹۴ از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست «ابوالقاسم صلواتی»، به اتهام “توهین به مقدسات”، “تبلیغ علیه نظام و اخلال در نظم عمومی از طریق شرکت در تجمعات اعتراضی”، ” اجتماع و تبانی” و “توهین به رهبری” به تحمل ۲۱ سال حبس تعزیری محکوم شد.
طبق ماده ۱۳۴ قانون مجازات و با تجمیع جرائم، تنها حداکثر ۷ سال و نیم از این مجازات قابلیت اجرا دارد.
این فعال چپ‌گرا پیش‌تر نیز در ۸ شهریورماه ۱۳۸۷، پس از شرکت در بیستمین سالگرد قتل‌عام زندانیان سیاسی که در خاوران برگزارشده بود، بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
«امیر امیر قلی» دیگربار در ۱۰ آذرماه ۱۳۹۳، از سوی مأموران امنیتی با در دست داشتن حکم بازداشتش از سوی شعبه‌ی ۶ دادگاه مقدس، در منزل پدری بازداشت و پس از سپری کردن حدود ۲ ماه بازجویی‌های طاقت‌فرسا در انفرادی‌های بند ۲۰۹ زندان اوین، به بند ۸ این زندان منتقل شد.
از جمله اتهامات تفهیم شده به این فعال دانشجویی سابق از سوی بازپرس «امین ناصری» در شعبه ۶ بازپرسی دادسرای اوین می‌توان اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور»، «توهین به مقدسات و رهبری»، «فعالیت‌های تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی» را نام برد.
جلسه دادگاه این زندانی سیاسی و فعال دانشجویی سابق در ۲۷ مهرماه ۱۳۹۴، با عدم اتمام دادرسی دادگاه وی به جلسه دوم موکول شد.
آخرین و دومین دادگاه «علی امیر قلی» روز ۲۳ دی‌ماه ۱۳۹۴، در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست «ابوالقاسم صلواتی» و با حضور وکیل این زندانی سیاسی «نعمت احمدی» برگزار شد. حکم ۲۱ سال حبس تعزیری این زندانی سیاسی تاکنون جهت برگزاری دادگاه تجدیدنظر تعیین شعبه نشده است.
بر اساس گزارش‌های دریافتی این دانشجوی دانشگاه آزاد واحد قزوین، در دوران دبستان خود و بر اثر حادثه‌ای بخشی از غده پانکراس که ترشح کننده انسولین برای کنترل قند خون است را ازدست‌داده است و بر اثر این مشکل در معرض مشکلات ناشی از دیابت قرار دارد.
این فعال چپ‌گرا و زندانی سیاسی محبوس در سالن ۹ بند ۸ زندان اوین، از صبح روز شنبه ۲۱ فروردین‌ماه ۱۳۹۵، در اعتراض به شرایط نگهداری‌ خود دست به اعتصاب غذا زده است.
اکنون پس از گذشت چندین روز از اعتصاب غذای «امیر امیر قلی»، وی کماکان در وضعیت جسمانی بسیار بدی از جمله کاهش وزن و افت شدید فشار قرار دارد.
۱۰- بهزاد ترحمی
این زندانی امنیتی از جمله افسران نظامی و از کارمندان سابق وزارت دفاع، در دادگاه نظامی به تحمل ۵ سال حبس محکوم‌شده است.
گفته‌شده “این زندانی پس از بازداشت در بند انفرادی دادسرای نظام به مدت ۱۷ ماه بازجویی طاقت‌فرسا و پی‌درپی داشته و تحت شکنجه بازجویان قرارگرفته و این مدت بازداشت در میزان ۵ سال حکم صادره برای وی محاسبه نشده است.”
«بهزاد ترحمی» به همراه «ایرج حاتمی» و «فرید آزموده» دو زندانی امنیتی دیگر در زندان رجایی شهر کرج، در “اعتراض به انتقال آن‌ها از سالن ۱۲ زندانیان سیاسی رجایی شهر به بندهای عمومی ازجمله بند ۲ سالن ۶ این زندان”، و “عدم رعایت اصل تفکیک جرائم” در اسفندماه ۱۳۹۴ دست به اعتصاب غذای اعتراضی زدند.
۱۱- مسعود عرب چوبدار
«مسعود عرب چوبدار» زندانی امنیتی محبوس در سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج، از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی «ابوالقاسم صلواتی» به اتهام انتسابی “افشای اسناد محرمانه و ارتباط با دول متخاصم” به تحمل ۳ سال حبس تعزیری محکوم‌شده است. این زندانی از سال ۱۳۹۲، در حال گذراندن دوران حبس خود است.
با وجود بیماری و وضعیت وخیم جسمی و درخواست‌های مکرر، مسئولین زندان از اعزام او به مراکز درمانی خارج از زندان خودداری می‌کنند.
پیش‌تر پزشک این زندانی بیمار، داروهای خارجی را جهت درمان وی تجویز کرده بود. اما از سوی بهداری زندان به این زندانی گفته‌شده “داروهای خارجی می‌بایست از سوی خانواده و با هزینه خود زندانی تهیه شود” که گفته‌شده “مسئولین زندان رجایی شهر بدون ارائه توضیح از تحویل گرفتن دارو از سوی خانواده وی نیز سر باز می‌زنند.”
این زندانی امنیتی دچار تشنج و اختلال تنفسی است. و با وضعیت جسمی خطرناک هم‌اکنون در اعتصاب غذای اعتراضی است.
۱۲- سحر الیاسی
این مربی سابق فوتبال زنان، از جمله فعالان شبکه‌های اجتماعی بود که در ۲۹ مهرماه ۱۳۹۴، به همراه سه شهروند دیگر، در شهر اراک بازداشت شد.
گفته شده “این فعال شبکه اجتماعی به دلیل نوشتن مطالب انتقادی سیاسی و مذهبی در شبکه اجتماعی و ارتباطی لاین (Line) در مهرماه ۱۳۹۴، بازداشت شده است.”
او سپس با اتهام “توهین به مقدسات”، “توهین به رهبری” و “تبلیغ علیه نظام” به زندان اراک منتقل شد.
گزارش شده “مراحل قضایی پرونده این زندانی انجام شده و دادگاه تجدید نظر او را به تحمل ۲ سال حبس تعزیری محکوم کرده است.”
«سحر الیاسی» ۲۲ سال دارد و هم‌اکنون در زندان اراک در حال اعتصاب غذای اعتراضی است.
۱۳- محمود بهشتی لنگرودی
این معلم زندانی و از فعالان صنفی معلمان، در ۱۵ شهریورماه ۱۳۹۴، با مراجعه ماموران امنیتی در منزلش بازداشت شد. ماموران با حکم شعبه ۲ بازپرسی اوین که مربوط به ۵ مردادماه ۱۳۹۴ بود، اقدام به ورود و تفتیش منزل و ضبط برخی وسایل موجود در منزل کرده بودند.
این عضو ارشد کانون صنفی معلمان ایران، روز ۱۴ شهریورماه ۱۳۹۴، در جلسه‌ای مشترک میان «کانون صنفی معلمان» و «نوبخت» معاون رییس‌جمهور حضور یافته و گزارشی از مشکلات صنفی معلمان را ارایه داده بودند.
او بیش از ۲ سال گذشته از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی «ابولقاسم صلواتی» به زندان محکوم شد. حکم صادره در خردادماه ۱۳۹۲ به او ابلاغ شد.
«محمود بهشتی لنگرودی» در خصوص حکم صادره در صفحه فیس‌بوک خود نوشته بود: “آقای صلواتی حکمم را به من ابلاغ کرد. چهار سال زندان به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، یک سال زندان به اتهام تبلیغ علیه نظام، با احتساب چهار سال حبس تعلیقی، جمعا می‌شود ۹ سال زندان، به همین راحتی.”
این دبیرکل پیشین و سخنگوی فعلی کانون صنفی معلمان ایران، در “اعتراض به ۱۴ سال حکم صادره توسط قضات دادگاه‌های انقلاب، صلواتی و مقیسه” از روز چهارشنبه اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۵، “تا زمان توقف اجرای حکم و برگزاری دادگاه علنی و قانونی مطابق اصل ۱۶۸ قانون اساسی” دست به اعتصاب غذا زده است.
او اعلام کرده “به جز آب، چای، قند و نمک” چیز دیگری نخواهد خورد و “مسوولیت هر اتفاق ناگواری که طی مدت اعتصاب غذا و یا پس از آن برایش پیش آید، متوجه تمام کسانی خواهد بود که در برابر تظلم‌خواهی او سکوت یا بی‌اعتنایی کنند.”
۱۴- ابراهیم فیروزی
این نوکیش مسیحی در زندان رجایی شهر کرج، در ۳ شهریورماه ۱۳۹۲، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. “او سابقه بازداشت‌های متعددی را دارد و پیش‌تر نیز از سوی دادگاه انقلاب رباط کریم به تحمل یک سال زندان و دو سال تبعید به شهرستان سرباز محکوم شده است.”
گفته شده این زندانی عقیدتی “با وجود اینکه از ۲۳ دی‌ماه سال گذشته محکومیتش به پایان رسیده است، اما همچنان در زندان به سر می‌برد تا حکم پرونده جدیدی که برایش تشکیل شده قطعی شود.”
او در ١٧ اسفندماه ۱۳۹۳، از سوى شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب به ریاست قاضى «مقیسه» محاکمه شد.
گزارش شده «ابراهیم فیروزی» در بند ۱۰ زندان رجایی ‌شهر کرج، در حال اعتصاب غذای اعتراضی است.
در پایان، جامعه بین‌المللی، سازمان‌ها و نهادهای مدافع حقوق بشر، فعالین مدنی و رسانه‌های جمعی را فرا‌می‌خوانم تا از دستگاه قضایی، دولت‌مردان و مسوولین حکومتی ایران بخواهند، با رعایت کامل حقوق مندرج در کنوانسیون‌های بین‌المللی و پروتکل‌های الحاقی آن، دسترسی فوری همه‌ی زندانیان را به امکانات و مراقبت‌های پزشکی و بهداشتی مناسب و کافی تضمین کنند.
از همه می‌خواهیم نسبت به مطالبه آزادی فوری و بدون ‌قیدوشرط همه‌ی زندانیان سیاسی و عقیدتی که خودسرانه و خارج از موازین قانونی بین‌المللی در زندان‌های حکومت اسلامی به سر ‌می‌برند واکنش مناسب و موثر نشان داده و پایبندی حکومت اسلامی را نسبت به اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر، میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی و دیگر عهدنامه‌های بین‌المللی که از سوی ایران امضا شده، گوشزد و مطالبه بکنند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر