۱۳۹۵ شهریور ۹, سه‌شنبه

حسن نایب هاشم: جمهوری اسلامی جوان ها را شهوت ران معرفی می کند، مسن ها را منافق



خبرگزاری فارس ششم شهریور ماه، در گزارشی به نقل از سایت دیده بان از همکاری علی رضائیان، برادر جیسون رضايیان و حسن نایب هاشم، فعال حقوق بشر با سازمان مجاهدین خلق خبر داد. در این گزارش علی رضائیان به عنوان یکی از «عوامل دستگاه جاسوسی آمریکا» و از حسن نايب هاشم به عنوان  یکی از «عوامل منافقین در ژنو» یاد شده است. حسن نایب هاشم در وین زندگی می کند. او پزشک است و پیش از این به عنوان عضو نهادغیردولتی «سودویند» در جلسات مرتبط با حقوق بشر شرکت می کرد و اکنون به عنوان فعال حقوق بشر مستقل به فعالیت خود ادامه می دهد. با حسن نایب هاشم درباره ادعای خبرگزاری فارس و فعالیت هایش گفت و گو کردیم.
* خبرگزاری فارس شما را عضو گروه مجاهدین خوانده. شما در سابقه سیاسی تان با این گروه همکاری داشتید؟  
- گرایش سیاسی من از ابتدا تا امروز مشخص است. با یک سرچ ساده در اینترنت هم می توانند بفهمند که من همیشه «فدایی» بوده، هستم و خواهم بود. سال ها عضو شورای مرکزی حزب «فدائیان خلق» بودم. زمانی عضو هیئت سیاسی حزب هم شدم. اما در سال های اخیر، دقیقا در همین سال هایی که فعالیت های حقوق بشری من بیشتر شد از شورای مرکزی بیرون آمدم اما هنوز هم خودم را فدایی می دانم و در تمام کنگره های حزب هم شرکت کردم. در آینده هم غیر از این نخواهد بود. من هرگز عضو گروه مجاهدین نبودم. شاید در زمان شاه فدائیان و مجاهدین با وجود همه اختلاف نظرها همکاری های کوچکی داشتند اما بعد از انقلاب هرگز ما کنار هم نبودیم.
عمده فعالیت های شما در حزب فدائیان خلق سیاسی بود؟
- نه، ما برای دفاع از تمامیت ارضی ایران تا روزی که خرمشهر آزاد شد تلاش کردیم. فدائیان تا روز آزادسازی خرمشهر بیش از 200 کشته در جنگ داد برای این که از خاک ایران دفاع کنند. بعد از آزادی خرمشهر ما حرف مان عوض شد. گفتیم تمام ایران در دست ماست، چرا باید جنگ را ادامه داد؟ البته یادم هست که دوستان من، یعنی اعضای حزب فدائیان در جبهه از پشت تیر می خوردند، از نیروهای خودی. در همین وین، ما و مدافعان حقوق بشر عراقی که مخالف «صدام حسین» بودند، کمپین ضدجنگ داشتیم. ما علیه یک جنگ بی دلیل جنگیدیم.
* اشاره کردید که به حوزه حقوق بشر ورود کردید و در عین حال به جلسات حزب هم می روید. الان شما فعال حقوق بشر هستید یا فعال سیاسی و حزبی؟
- من بیش از ده سال است که عضو جامعه دفاع حقوق بشر ایران - اتریش هستم. سابقه فعالیت های من به اولین سال مهاجرتم به اتریش برمی گردد. سال های سال فعالیت های سیاسی من به فعالیت های حقوق بشری ام غلبه داشت. تا این که یک روز به این نتیجه رسیدم شاید تلاش این شورای حقوق بشر تغییری در رفتار جهان ایجاد کند. از آن سال ها فعالیت سیاسی کمتر شد.
* فعالیت های شما هزینه دارد؟ چه کسی خرج شما را می دهد؟
- من پزشک هستم و می توانم هزینه هایم را تامین کنم، البته فعالیت هایم همواره برای خودم ضرر مالی داشته است. اما برای من آرمان های دیگری مهمتر است. می شد درآمدهای بیشتری داشته باشم، اما دنبال چنین هدفی نبودم.
* مجاهدین، بخشی از اپوزیسیون «جمهوری اسلامی» است. مثل «فدائیان خلق» یا مثل «سلطنت طلب ها»، در مسیر فعالیت های حقوق بشری یا سیاسی چه دلیلی باعث شده که شما را عضو این گروه بدانند؟‌
- مگر «علی مطهری» عضو گروه مجاهدین بوده یا هست؟ در مجلس برایش شعار مرگ بر منافق سر دادند. نه در یک خبرگزاری نظامی، دقیقا در مجلس شورای اسلامی ایران. شاید مجموعه فعالیت های گذشته مجاهدین خلق در گذشته باعث شده بخش عمده ای از جامعه نسبت به آنها بدبین باشند، البته می گویم بخش عمده ای نه کلیت اجتماع. این یک کاسه کردن در جمهوری اسلامی تازه نیست. زندگی من همیشه روشن بوده. تمام فعالیت های حقوق بشری و سیاسی. من طی هفت سال اخیر بارها موارد نقض حقوق بشر ایران در مورد شهروندانش را در شورای حقوق بشر به صورت روشن اعلام کردم. شاید همین برای این کهما را هم با بقیه یک کاسه کنند و بگویند منافق کافی باشد.
* بخشی از این یک کاسه شدن به دلیل حمایت از سوی مجاهدین نبوده؟
- هیچ وقت مورد حمایت و محبت این گروه نبودم. رابطه ارگانیکی هم نداشتم. یک بار برای بمباران «کمپ لیبرتی» در بغداد بیانیه دادم. همزمان با ما خانم «ناوی پیلای» هم بیانیه صادر کرد. امروز اگر در ایران، جمهوری اسلامی اعضای خودش را هم اعدام یا شکنجه کند، ما واکنش نشان می دهیم. این دلیلی بر رابطه داشتن با جمهوری اسلامی نیست. بحث ما، قربانیان خشونت بوده. من نسبت به رفتارها و نقض جدی قوانین حقوق بشر سازمان مجاهدین هم انتقادهایی داشتم و دارم. در مجموع، این پولتیک قدیمی از سوی سازمان اطلاعات ایران است. جوان ها را شهوت ران معرفی می کنند، مسن ترها را منافق.
* در آستانه یک اجلاس جدید شورای حقوق بشر در ماه سپتامبر قطعا بحث هایی تازه در مورد ایران وجود خواهد داشت. مثلا فایل صوتی منتشر شده از آقای منتظری در مورد اعدام های سال 67 یا اعدام برخی زندانیان اهل تسنن در زندان ...
- در این اجلاس ایران در دستور کار نیست. جلسه ماه مارس، آقای «احمد شهید» گزارش جدید را ارائه می کند و براساس آن گزارش قطعنامه هم صادر می شود اما مسلما ما در این اجلاس درخواست دادخواهی خواهیم داشت. از گزارشگر ویژه «دادخواهی» قطعا درخواست بررسی موضوع کشتار سال 67 را داریم. در مورد بازداشت های خودسرانه ای که طی ماه های اخیر اتفاق افتاده گزارشی خواهیم داشت. من هم البته کاملا معتقدم نوار اخیر آقای منتظری در این دو اجلاس اهمیت خواهد داشت. لااقل به صراحت موضع «جمهوری اسلامی» در این مورد مشخص شد ولی با این حال، در مورد این مسئله در اجلاس بعدی صحبت می کنیم.
* این تقریبا یک کلیشه ثابت شده است. کسانی که از ایران رفته اند، یا مجاهد هستند و جاسوس، یا مفسد اخلاقی. تقسیم بندی جمهوری اسلامی از این دو حالت خارج نبوده. چه اوپوزوسیون چه منتقد از این دو حالت از ترازوی جمهوری اسلامی خارج نشده. «حسن نایب هاشم» امروز براساس گزارش خبرگزاری فارس، جزو یکی از همین دو گروه شده. یعنی منافق و جاسوس. اما کسی هم نمی داند که شما در زمان جنگ ایران و عراق، در جبهه داوطلبانه به عنوان پزشک حضور داشتید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر