۱۳۹۵ مرداد ۲۸, پنجشنبه

کمیته امداد: صیغه شو تا کمک بگیری


صیغه کمیته امداد

کمیته امداد امام خمینی قرار است به نیازهای اقتصادی نیازمندان برسد اما برخی از کارمندان کمیته امداد از نیاز مالی زنان و دختران تحت پوشش به این کمیته برای سوءاستفاده جنسی از آنان استفاده می‌کنند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، کمیته امداد امداد خمینی نام نهادی تحت کنترل رهبر جمهوری اسلامی است که وظیفه دارد به فقرا، مستمندان و افراد درمانده یا نیازمند کمک کند. هدفی که بر روی کاغذ بسیار زیبا و انسانی جلوه می‌کند اما واقعیت این است که از آن چیزی که روی کاغذ است تا آن چیزی که در واقعیت اتفاق می‌افتد ممکن است فاصله‌ای بسیار زیاد وجود داشته باشد.
برای نمونه می‌توان به ساختمان مرکزی کمیته امداد امام خمینی در سوهانک اشاره کرد که با ارزش هزار میلیارد تومان، دارای یکصد هزار متر مربع زمین و شامل مجتمع اداری، برج ده طبقه، اماکن ورزشی، استخر و هتل ۵ ستاره بود. این ملک تحت فشار افکار عمومی و عدم تناسب اهداف این کمیته با مناطق اعیان نشین شمال تهران، عاقبت فروخته شد.
نمونه دیگر مربوط به دریافتی مددجویان تحت پوشش کمیته امداد در سال ۱۳۹۵ است. رئیس جدید کمیته امداد در خصوص افزایش مبلغ مستمری مددجویان در سال ۹۵ رسما اعلام کرد: «همانطور که امروز معاون وزیر رفاه که به عنوان نماینده دولت در همایش حضور داشت اعلام کرد بودجه پیشنهادی دولت به مجلس برای کمیته امداد هفت درصد رشد داشته است که در داخل این هفت درصد، رشد ۱۲ درصدی حقوق کارمندان لحاظ شده است. بنابراین برای افزایش مستمری مددجویان چیزی باقی نمی‌ماند.»
اما مسائل دیگری هستند که نه روی کاغذ نوشته شده و نه قرار بوده است اجرا شود اما در کمیته امداد امام خمینی تبدیل به یک سنت و عرف شده است. کارمندان کمیته امداد امام خمینی از نیاز مالی زنان و دختران تحت پوشش به این کمیته برای سوءاستفاده جنسی از آنان استفاده می‌کنند.

مددجویان کمیته امداد به روایت آمار

در حدود ۲۸۰ هزار نوجوانان ۱۵ تا ۱۸ سال تحت پوشش کمیته امداد هستند. در سال ۹۲ اعلام شد که کمیته امداد ۲۷ هزار مددجو سرپرست زیر ۱۸ سال دارد. از آنجا که در اظهار نظرهای رسمی از عواملی مانند «غیبت موقت یا دائم شوهر به دلایلی مانند فوت سرپرست، طلاق، متارکه یا مفقودی همسر، بد سرپرستی و زندانی بودن همسر» در رابطه با این افراد یاد می‌شود، می‌توان چنین برداشت کرد که بخش قابل توجهی از این مددجویان دختران ۱۸ ساله مطلقه یا بیوه دختر هستند. به صورت کلی یک میلیون زن سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد قرار دارد.

شرح یک وضعیت

با وجود آنکه مجموعه‌‌های بسیار عظیم مالی همچون بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان ماده ۱۰۰ امام، بنیاد برکت، آستان قدس رضوی، قرارگاه خاتم‌الانبیا و غیره تحت اختیار رهبر است اما بیشتر هزینه کمک به مددجویان کمیته امداد از محل کمک‌های مردمی تامین می‌شود. طبق آخرین آمار موجود که متعلق به سال ۹۳ است ایرانی‌ها ماهانه ۲۱ میلیارد تومان پول به صندوق‌‌های صدقات می‌ریزند و این جدای از وقفیات و کمک‌های غذایی و کالایی است که خییرین به این کمیته می‌کنند.

کاغذ پاره‌هایی که روی کار خیر هم اثر گذاشتند

به دلیل فشارهای مدیریت بد اسلامگرایان حاکم بر ایران و به خصوص فشارهای شدید اقتصادی ناشی از تحریم‌‌های هسته ای، هر روزه افراد بیشتری متقاضی دریافت کمک از کمیته امداد هستند.
از آنجا که در دوران محمود احمدی‌نژاد ارزش پول ملی ایران به یک سوم کاهش یافت و تورم مرز ۴۰ درصد را پشت سر گذاشت، نه مردم می‌توانند مانند گذشته به فقرا کمک کنند و نه پول ایران قدرت خرید سابق را دارد. در این شرایط، یک مددجوی کمیته امداد، کارمندی را که با او سر و کار دارد در حکم خدای خویش می‌بیند که خوشنودی یا عدم خشنودی او می‌تواند آخرین بند کمک را برقرار نگاه دارد یا پاره کند.
در چنین شرایطی است که تقریبا همه زنان جوان یا زیبا که تحت پوشش کمیته امداد قرار دارند با انواع و اقسام پیشنهادات کارمندان مرد این نهاد تحت امر رهبر مواجه شده‌اند و این روال زشت و غیر انسانی تبدیل به یک روال مرسوم شده است. اما چرا مسئله‌ای با این وسعت از چشم افکار عمومی دور مانده است؟
سوال دیگر اینکه چرا با وجود اینکه در ادارت و موسسات اسلامی یا وابسته به حکومت حداقل ظاهر مسائل رعایت می‌شود و یک ریاکاری شدید در جریان است، کارمندان مرد کمیته امداد بدون ترس و پروا به زنان پیشنهاد رابطه جنسی می‌دهند؟
یک خانم ۳۰ ساله در صحبت‌هایش سرنخ‌‌ها را به دست می‌دهد: «رفتم پیش رئیس که شکایت کنم. وقتی ماجرا را تعریف کردم با اخم نگاهم کرد و انگار طلبکار باشد با داد پرسید که دقیقا چی بهت گفت؟ من هم راستش را گفتم. گفتم که به من پیشنهاد داده بیا صیغه من بشو تا کمکت کنم. باز داد کشید: حالا مگه چی شد؟ یکی آدم حسابت کرده مگه بده؟»
او سپس ادامه می‌دهد: «طرف او را گرفت. تبلیغ می‌کرد که مستحب است که صیغه بشوی. گفتم نمی‌خواهم مگر زور است. آخرش گفت تو الان که مجردی در حال گناهی. برای بقیه هم خوب نیست. اگر جوانی به خاطر تو  به گناه بیفتد، گناهش به گردن تو نوشته می‌شود.»
از این خانم می‌پرسم اصلا چه کاری با آن کارمند داشتید و آخرش چه شد؟ می‌گوید: «وام قبلی را صاف کرده بودم و برای وام جدید رفتم. نوبت وام دستش بود و به هر کس می‌خواست می‌گفت باید با من باشی. آخرش قید وام را زدم. گفتم اگر قبول کنم از فردا هر اتاقی بروم باید…»
صیغه یا ازدواج موقت در فقه شیعه رابطه‌ای گفته می‌شود که مرد در قالب آن می‌تواند به صورت همزمان چند همسر داشته باشد. با این تفاوت که همسرانی که به عقد موقت درآمده‌اند نه حق ارث دارند و نه حق نفقه؛ و فقط می‌توانند در مقابل خدماتی که ارائه می‌دهد درخواست مقدار مشخصی پول کنند. اینکه چه چیز این رابطه باعث شده است که مستحب و توصیه شده باشد، مشخص نیست اما اینکه چرا مدیران کمیته امداد چشم خود را روی دست درازی کارمندان مرد به زنان مددجو بسته‌اند قابل راز گشایی است.
معاون توسعه مشارکت‌های مردمی کمیته امداد به خبرگزاری ایلنا گفته است: «این نهاد در ارتباط باازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار مشوق‌هایی را از محل کمک‌های مردمی در نظر گرفته است.» این یک تصمیم عقلانی و امیدبخش است اما طبق آمارهای موجود احتمال ازدواج مجدد زنان (ازدواج دائم) یک نهم شانس ازدواج مجدد مردان است و مردان متمول به این زنان مطلقه یا بیوه در ایران به چشم دیگری نگاه می‌کنند.
مطالب و اظهارات دیگر مدیران کمیته امداد نشان می‌دهد که مانند هر نهاد دیگری که صفت اسلامی را یدک می‌کشد به شدت علاقه‌مند به موضوع ازدواج هستند.
«عضو شورای مرکزی و معاونت فرهنگی کمیته امداد امام»، نحوه شوهر یابی برای دختران تحت پوشش این نهاد را تشریح شده است. وقتی مدیران کمیته امداد در تلاش برای رفع مشکل ازدواج افراد تحت پوشش هستند؛ جای تعجب نیست اگر کارمندان کمیته امداد نیز به پیروی از دستورات مذهبی و رویکرد مدیران ارشد خود تلاش کنند تا در زمینه مستحبات شرعی پیش‌قدم شوند.

تسلیم شدگان و تسلیم‌نشدگان

یک خانم ۳۲ ساله که در ۲۵ سالگی از همسر خود جدا شده است و سرپرستی دو کودک را بر عهده دارد از تجربه‌‌های خودش با کارمندان کمیته امداد می‌گوید:
«وام دو میلیون تومانی اعلام کرده بودند؛ رفتم برای ثبت نام آقای… گفت پُر شده است ولی اسم و شماره تلفنت را بنویس که اگر کسی انصراف داد یا سهمیه بیشتر شد خبرت کنم. من اسم و شماره خانه را نوشتم. کاغذ را نگاه کرد و گفت موبایل نداری؟ اگر موبایل داری موبایل بنویس که با اس‌ام‌اس خبر کنم و دیگر لازم نباشد زنگ بزنم. از همان شب شروع کرد به پیام دادن با یک خط ایرانسل.»
او ادامه می‌دهد: «بعد از یک هفته به جای پیام دادن شروع کرد به زنگ زدن. دیگر فهمیدم چه کسی است. گفت اگر با من باشی کارهایت را راه می‌اندازم و سفارشت را به بقیه همکارها می‌کنم. چندتا کار دیگر هم داشتم که هیچ کدام را انجام نداد. هیچ کاری نمی‌توانستم بکنم برای همین مجبور شدم قبول کنم. دو بار اولی که مرا برد به خانه‌اش بدون صیغه بود ولی بعدش رفتیم پیش یک نفر که بعدا فهمیدم اینقدر رفته و برگه گرفته که مشتری‌اش است. صیغه‌نامه گرفتیم. برگه مرا هم نگه داشت دست خودش و نداد دست من.»
این خانم از چگونگی پایان یافتن رابطه‌اش نیز می‌گوید:«من دوستش نداشتم. می‌دانستم فقط برای خوشگذارنی است. من یک دوستی دارم که او هم عضو کمیته امداد است. گفت او را برای من جور کن تا صیغه‌ات را باطل کنیم. گفت بدون صیغه هم حواسم به کارهایت هست. من خجالت می‌کشیدم ولی یکبار سربسته گفتم به دوستم…برای دوستم هم وام درست کرد و دوستم را صیغه کرد.»
یک خانم ۴۱ ساله می‌گوید که شش سال قبل از طرف یکی از کارمندان کمیته امداد با پیشنهاد «رابطه با هر شرایطی» مواجه شده است اما با پیگیری و شکایت موفق شده است مانع از تکرار چنین حوادثی شود: «اولش اذیت کردند. دوبار سرزده آمدند خانه را بازدید کردند تا بهانه‌ای پیدا کنند و پرونده مرا ببندند اما چیزی پیدا نکردند. تهدید کردند و گفتند شکایت می‌کنند که تهمت زده‌ام به کارمندها؛ ولی من گفتم برای دفتر رهبر و رئیس جمهور و روزنامه‌ها نامه می‌نویسم و می‌گویم اینجا چه خبر است. وقتی دیدند می‌خواهم پیگیری کنم آن کارمند را فرستادند یک بخش دیگر. مردهایی که آنجا بودند فهمیدند من اهل زور شنیدن نیستم و دیگر هیچ کدام جرات نکردند مرا اذیت کنند.»
یک دختر ۲۶ ساله می‌گوید وقتی با پیشنهاد ازدواج موقت یک کارمند پنجاه و چند ساله رو‌به‌رو شده است شروع به داد و فریاد کرده است. او می‌گوید: «از وقتی وایبر و تلگرام آمده اذیت کردن‌هایشان بیشتر شد. شماره‌ها را پیدا می‌کردند و پیام می‌فرستادند. من با شماره دیگری وایبر و تلگرام درست کردم. بعضی زن‌ها شماره وایبر و تلگرام بقیه را می‌دهند به کارمندها برای خودشیرینی.»
یک زن ۳۶ ساله معتقد است همانقدر که کارمندان کمیته امداد در این زمینه مقصر هستند، مددجویانی نیز وجود دارند که باعث ترویج و تقویت چنین فضایی در کمیته امداد شده‌اند: «هیچ کس به حق خودش قانع نیست. همه ما فکر می‌کنیم وضع‌مان از بقیه بدتر است و می‌خواهیم کارمان زودتر انجام شود. بعضی‌ها این وسط خودشان سر این مسائل را باز می‌کنند. برای کارمندها دلبری می‌کنند که بگذارندشان نوبت اول. همه مشکل داریم. همه ما مثل هم هستیم. اگر هیچکس قبول نکند نمی‌توانند به زور مجبورمان کنند.»
او همچنین می‌گوید: «خیلی از زن‌ها هستند که با زحمت، قالیبافی، کارگری و کار در خانه دیگران سعی می‌کنند برای بچه‌‌های خودشان زندگی بهتری درست کنند. کسی که می‌خواهد با این کارها خودش را تامین کند به هیچ کجا نمی‌رسد. مگر چند سال یک نفر جوان است؟ این جور مردها مرد نیستند. هر روز دلشان پیش یکی است. به پای کسی نمی‌مانند. کارمندها اصلا زن‌‌های کمیته امداد را قبول ندارند فکر می‌کنند ما…»
یکی دیگر از افراد تحت پوشش کمیته امداد می‌گوید که در اثر فشار اقتصادی و «ناچاری» خودش به یکی از کارمندان کمیته امداد پیشنهاد «صیغه شدن» داده است اما این کارمند قبول نکرده است و گفته: «به من گفت تو خوشگل نیستی. پیر شدی. کار بیمه داشتم. برایم انجام داد. من دلم برای زن‌ها نمی‌سوزد. یک دختری هست از دهات آمده به شهر. از دست پسر عموهایش فرار کرده. اینجا رستوران کار می‌کند. ظرف‌شوری می‌کند. پارسال ازش پرسیدم گفت ۱۶ سال دارم. قبل عیدی گفتند صیغه‌اش کرده‌اند. دیدمش گفتم راست است؟ گفت آره. طفلکی یک جوری می‌گفت شوهرم انگار نشانده بودنش سر سفره عقد. بچه بوده عقدش کرده بودند، شوهر اولش با هروئین گیر کرده بود برایش اعدام بریده بودند. بچه ۱۶ ساله چه می‌فهمد زندگی چیست؟ قیافه‌اش هنوز دخترانه است. چادر مشکی می‌کند سرش مثل زن‌ها. دلم برایش خیلی می‌سوزد. به این چکار داشته‌اید آخه بی‌وجدان‌ها.»

واکنش‌ها و مواضع

یکی از فعالان زنان با انتقاد از رویکرد این گزارش می‌گوید: «درست است که مسئله زنان در حوزه‌‌های مختلف بررسی‌‌های که انجام می‌شود تفکیک ‌می‌شوند اما نباید فراموش شود همه این حوزه‌ها جزئی از وضعیت عمومی زن در ایران است. من راستش اعتقادی ندارم که مرد داخل پیاده رو، مردانی که در شرکت‌ها کار می‌کنند یا مثلا کارمند مرد کمیته امداد تفاوتی با هم دارند. زنان سرپرست خانواده، زنان معتاد، زنان کارتن خواب و دخترانی که به دلیل سختی‌های محیط زندگی از خانه فرار می‌کنند در معرض آسیب‌های بیشتری هستند ولی زن در ایران قربانی فرهنگ و سنت جامعه است. زنی که طلاق گرفته است یا زن اصطلاحاً بیوه، شانس کمی برای برگشت به زندگی عادی دارد. متاسفانه به عنوان یک کالای دست‌خورده به این زنان نگاه می‌شود که ارزشی ندارند. چون این زنان برای ازدواج موقت نیازی به اجازه پدر و جد پدری ندارند و بیشترشان نیاز مالی دارند خیلی راحت در معرض سواستفاده هستند. شرع و قانون این اجازه را به مرد می‌دهد. تا وقتی این قانون هست نمی‌شود به مرد گفت از این قانون استفاده نکن.»
یک مدیر میانی کمیته امداد معتقد است که پیشنهاد ازدواج موقت از طرف کارمندان این مجموعه به زنان تحت پوشش، نوعی لطف و انسان دوستی است. او می‌گوید: «زن آدم است. هر آدمی نیازهایی دارد. راه درستش این است که ازدواج کند ولی کسی سراغ این زن‌ها نمی‌رود برای ازدواج. صیغه که بشوند سایه مردی بالای سرشان است و به گناه نمی‌افتند. اگر صیغه نباشد اینها ممکن است وارد زندگی دیگران بشوند و زندگی‌های سالم از هم بپاشد. جوان مجرد اگر برود سمت این زنها دیگر ازدواج نمی‌کند. صیغه برای مرد متاهل است که عقلش می‌رسد دارد چکار می‌کند.»
یک اقتصاددان ایرانی معتقد است از آنجا که نقطه ضعفی که سبب می‌شود زنان تحت پوشش کمیته امداد وادار به روابط جنسی با کارمندان مرد این نهاد شوند، مسئله اقتصاد است، تا زمانی که تغییراتی در مناسبات اقتصادی کشور ایجاد نشود، همه راهکارها برای رفع این مشکل، موقت و ناکارآمد خواهند بود. این اقتصاددان پیشنهادات مشخصی در زمینه سازماندهی فقرا و اقشار نیازمند حمایت دارد: «این کارها را بسپاریم دست خود مردم. مجوز NGO و نهادهای خیریه بدهند تا اجازه داشته باشند صندوق بزنند و کمک مردمی جمع کنند. پول این کارها را مردم می‌دهند ولی نظارتی روی کمیته امداد نیست. چرا؟ از خود زنان استفاده کنیم برای حمایت از زنان نیازمند. من دفاع نمی‌کنم که همه چیز زنانه و مردانه بشود ولی شما که اتوبوس و بقیه چیزها را زن و مرد می‌کنید چرا کارهای اداری زنان را سپرده‌اید دست مردها؟»
او ادامه می‌دهد: «همه مشکلات در کشور ما ریشه‌اش این است که نظارت نیست. مردم نظارت ندارند. شما اگر سوال بکنید می‌گویند علیه امنیت ملی اقدام کرده‌اید. در کشورهای مختلف دنیا مردم نظارت قوی دارند بر دولت. این بودجه و این امکانات باید برود زیر نظر یک مجموعه رسمی مثل بهزیستی و دولت درآمدها را بیاورد داخل بودجه رسمی. دولت را باید وادار به یک تعهد اجتماعی دقیق نسبت به تک تک افراد جامعه کرد.»
بیتا محمدی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر