ماهنامه خط صلح - مهرانگیز کار، حقوقدان، نویسنده و روزنامهنگار در زمینهی حقوق بشر و گسترش دموکراسی است. خانم کار که هماکنون در “مرکز پِمبروک برای تدریس و تحقیق در مورد زنان” در دانشگاه براون مشغول به کار است، تاکنون حداقل هشت جایزهی معتبر بین المللی در رابطه با حقوق بشر را دریافت کرده است.
در آستانهی دهمین سالگرد تاسیس مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، به سراغ ایشان رفتهایم و نظرش را پیرامون این تشکل حقوق بشری، عملکرد آن و تاثیرش بر رشد جامعهی جامعهی مدنی در ایران جویا شدیم.
مهرانگیز کار با تاکید بر “اهمیت دوام مجموعه فعالان”، به خط صلح میگوید: “نام مجموعه فعالان و خصوصاً خبرگزاری هرانا، تثبیت شده است و همین تثبیت معنایش این است که تاثیرگذار است. البته درجهی این تاثیرگذاری را نمیتوان تعیین کرد اما وقتی نامی از یک سازمان تثبیت میشود، نشان دهندهی این است که اطلاعاتی که منتشر کرده، گسترده بوده، حتماً شنونده داشته و مورد توجه محافل حقوق بشری بین المللی هم قرار گرفته است”.
خانم کار، مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران را به طور کلی، چگونه توصیف میکنید؟
مجموعه فعالان، سازمانی است که درون ایران شکل گرفته و لزوماً از ابتدا با سازمانهای جهانی حقوق بشر مرتبط نبوده است و طبیعی است که در رابطه با حقوق بشر، بودن در خاک آن سرزمینی که در آن حقوق بشر به صورت گسترده و به اشکال مختلف نقض میشود، چیزی است که ارزش و اهمیت دارد. به هر حال این نظر شخصی من است و ممکن است خیلی طرفدار نداشته باشد.
نظر به اینکه دانشجویان و جوانانی که در اواخر دههی هفتاد و اوایل دههی هشتاد به صورت عریان از نظر حقوق بشری در خطر بودند، خود پیشگام شدند و یک گروه مدافع حقوق بشر را راهاندازی کردند -و خصوصاً همان طور که اشاره کردم، جوان بودن این گروه-، اهمیت دارد. به نظر من نکتهی مثبتی است که بالاخره در ایران پس از جمهوری اسلامی، نسل دیگری از صدمه خوردگان و تحصیلکردگان دانشگاهی توانستند به این درک برسند که ایران به توسعهی چنین گفتمانی احتیاج دارد و بایستی یک هستهی حقوق بشری جوان درون کشور به وجود بیاورند و هر یک از این افراد بدون اینکه شناسنامهی سیاسی خاصی داشته باشند، در امر خبررسانی فعال شدند. البته این جوانان آن موقع حتماً تبعاتش را و اینکه گرفتاریهای زیادی از نظر امنیتی پیدا کنند و اعضایشان در کشورهای مختلفی که مهاجران ایرانی زندگی میکنند، پراکنده شوند، پیش بینی نمیکردند.
از نظر شما مجموعه فعالان، به عنوان یک تشکل حقوق بشری، چه تاثیری بر رشد جامعهی مدنی در ایران گذاشته است؟
من میتوانم اینگونه داوری کنم که مجموعه در زمینهی گسترش بحث حقوق بشر در ایران تاثیر گذار بوده است و خصوصاً آنچه که برای من در مرور گزارشها و خبرهایی که این سازمان پیرامون وضعیت حقوق بشر در ایران منتشر میکند، جالب است، ذکر جزئیات بوده است. البته ممکن است در ذکر جزئیات بعضی اوقات هم دچار خطاها و اشتباهاتی شده باشد اما در هر حال به صورت مستمر و مداوم کارش را ادامه داده است.
ضمن اینکه باید در نظر داشت که نام مجموعه فعالان و خصوصاً خبرگزاری هرانا، تثبیت شده است و همین تثبیت معنایش این است که تاثیرگذار است. البته درجهی این تاثیرگذاری را نمیتوان تعیین کرد اما وقتی نامی از یک سازمان تثبیت میشود، نشان دهندهی این است که اطلاعاتی که منتشر کرده، گسترده بوده، حتماً شنونده داشته و مورد توجه محافل حقوق بشری بین المللی هم قرار گرفته است.
اگر بشود از عملکرد این گروه یک ویژگی مثبت را برجسته کرد، آن ویژگی مثبت از نظر شما چه خواهد بود؟
آنچه که به نظر من اهمیت دارد، دوام این تشکل است. ما شاهد بودیم که در طی سالها و دهههای اخیر، تشکلهای بسیاری در این حوزه به وجود آمدند اما، به هر دلیل، امکان ماندگاری پیدا نکردند. اگر بخواهیم یک امتیاز عمده به مجموعه فعالان بدهیم، این است که هستهی اولیهی وجودیاش در ایران و در دورانی که مرز دوران خاتمی و احمدینژاد بوده و کشور وارد یک صحنهی جدید سیاسی میشده، شکل گرفته و با تمام فراز و نشیبها و گرفتاریهایی که در داخل و خارج از ایران داشته است، توانسته پس از ۱۰ سال، خودش را سرپا نگه دارد و این مسئله به خودی خود، بسیار قابل ستایش است.
اگر بخواهید به همکاران و همراهان این گروه در یک دههی گذشته سخنی بگویید، آن چه خواهد بود؟
من فکر میکنم که مجموعه فعالان، از آنجایی که در حال حاضر به عنوان یک نام حقوق بشری تثبیت شده است، وظیفه دارد که به نحو بیشتر و بهتری در راستای احقاق حقوق قربانیان عمل کند. البته کاملاً متوجه هستم در شرایطی که افراد و اعضایش، درون و بیرون ایران پراکنده هستند، و با توجه به محدودیتهای درون کشور و موقعیت امنیتی حاکم و در شرایطی که حتی اکثر وکلا نگران هستند و میترسند پرونده و وکالت متهمان سیاسی را قبول کنند، باز هم دست تنها در حال اطلاع رسانی و یا کمک رسانی به قربانیان نقض حقوق بشر از اشکال دیگر هستند تا به حقوقشان برسند، اما من شخصاً انتظار داشته و دارم که یک مقدار بیشتری به حقوق این قربانیان بپردازند. مثلاً هرانا متهمین را ردیابی میکند و در موردشان گزارش مینویسد و منتشر میکند که مورد استفادهی بسیاری از منابع حقوق بشری در جهان است، ولی بیش از آن، باید متهمین را به هر شکل و شگردی که هست با حقوقشان آشنا کند. باید در نظر داشت که در ایران و از ابتدای روی کار آمدن جمهوری اسلامی، مسئلهای که باعث شده است وضعیت حقوق بشر روز به روز غمانگیزتر شود، این است که اساساً خودِ مردم از اینکه متهم حقوقی دارد، اطلاعات کافی نداشتند و تصور همه بر این بود که اگر کسی زندانی شود، هیچ حقوقی ندارد؛ مگر اینکه منت سر خودش و خانوادهاش بگذارند تا فرضاً به او ملاقاتی بدهند.
به نظر من در واقع حالا که مجموعه توانسته است یک دهه کارش را ماندگار کند، باید قدر این موقعیت را بداند و وجهی از کارش را صرف این کند که متهمان را با حقوقشان، متناسب با استانداردهای قوانین داخلی ایران از یک طرف و متناسب با استانداردهای قوانین بین المللی از طرف دیگر، بیش از پیش آشنا کند؛ آن هم به نحوی که درون ایران شنیده و فهمیده شود. هرچند که زیر فشار و شکنجه متهمان نتوانند از حقوق خودشان دفاع کنند اما چنین عملکردی، زمینهای برای استفادهی خانوادهی متهم از این اطلاعات و آگاهیها میشود؛ با این هدف که بر پایهی آن حقوق دنبال کنندهی وضعیت عزیزی که در زندانها و بازداشتگاهها دارد، باشد و با مراجع قضایی بر پایهی آن واقعیتهای حقوق متهم، وارد مراوده شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر