مسوولان آسایشگاه «فرزندان من» در کهریزک، محمدعلی پاسبانی جوان دارای معلولیت ذهنی را ضرب و شتم کردهاند و اعتراض و پیگیریهای خانواده برای شناسایی و مسوول نگهداشتن مسببین تا کنون به نتیجه نرسیده است.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از کمپین بین المللی، یک منبع مطلع به پرونده محمدعلی پاسبانی اول مهر ۹۶ گفت مسوولان آسایشگاه « فرزندان من » کهریزک ، خانواده پاسبانی را برای انصراف و پیگیری نکردن شکایت در تنگنا گذاشتهاند. این منبع گفت موسسه یاد شده در قبال سلامت روحی و جسمی ساکنان این مرکز که همگی افراد با معلولیتهای جسمی و یا ذهنی هستند ، هیچ مسوولیتی نمیپذیرد و افراد معلول در این موسسه کرارا با آزار و اذیت جسمی و روحی روبرو شدهاند.
نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران قوانین و ساز و کار مشخصی برای حمایت از معلولان ندارد و مرتبا اخباری از آزار و اذیت معلولان در مراکز بهزیستی منتشر میشود.
منبع مطلع درباره وضعیت افراد ساکن در این موسسه گفت: «تقریبا هیچ پاسخی به خانوادهها نمیدهند. سر و صورت و چشم بچهها کبود میشود و پایشان میشکند، وقتی میپرسیم میگویند یا با یکی دیگر از بچهها درگیر شده، یا زمین خورده و یا خودزنی کرده، بدون این که مدرکی ارائه دهند.»
او گفت مسوولان آسایشگاه «فرزندان من» حاضر نشدهاند دوربینهای مداربسته را برای اطمینان خاطر خانواده بررسی کنند: «محمدعلی پاسبانی کتک خورده، به تخت بسته شده و چشمش را از دست داده است، ولی مسوولان بهزیستی حاضر نیستند دوربینهای مداربسته را چک کنند، میگویند دوربینهای ما خراب بوده، نمیشود که دوربینها همان وقت کتک خوردن بچهها خراب شود.»
«فرزندان من» یک آسایشگاه نگهداری شبانهروزی معلولان ذهنی ِ بالاتر از چهارده سال در تهران است که با مجوز و تحت نظارت بهزیستی استان تهران کار میکند و بودجه آن از سوی خانوادههای معلولان تامین میشود. منبع مطلع گفت آسایشگاه «فرزندان من» بر خلاف ادعاهای ادارهکنندگان، هدف اصلیاش سود و نه نگهداری از معلولان است: «هدف اول و آخرشان پول است، شهریه را تا مبلغ آخر از خانوادهها میگیرند ولی هیچ امکاناتی هم برای معلولان آماده نمیکنند، علاوه بر شهریهها خیلی وقتها مراسم مذهبی یا گلریزان هم میگیرند که مردم کمک کنند ولی به بچهها حتی غذای درست و حسابی نمیدهند که انرژی نداشته باشند و نگهبانان را اذیت نکنند.»
منبع مطلع به نقل از محمدعلی پاسبانی گفت او به دلیل «کتک خوردن و مورد آزار واقع شدن» حاضر نیست به آسایشگاه برگردد: «محمدعلی مدام میگوید که مسوولان کتکش میزنند و اذیتش میکنند و حتی آزار جنسی میکنند. البته این بچهها ممکن است همیشه قضاوت درستی نداشته باشند، ولی وقتی مرتب از کتک و آزار و با اسامی دقیق حرف میزند و حاضر نیست برگردد، خانواده حق دارد دوربینها را ببیند.»
خانواده آقای پاسبانی گفتهاند برای بهبود وضعیت بقیه معلولان و به چالش کشیدن وضعیت بد نگهداری آنها، به مراجع قضایی شکایت خواهند کرد. منبع مطلع به کمپین گفت مسوولان آسایشگاه توانبخشی آنها را نسبت به عواقب هر شکایتی تهدید کردهاند: «در خود بهزیستی شکایت به جایی نرسید، گفتند دوربین خراب بوده و هیچ چیز ثابت نمیشود و تمام. حالا خانواده قصد دارند در دادگاه شکایت کنند و دنبال وکیل میگردند.»
منبع مطلع به کمپین گفت مسوولان آسایشگاه تلاش کردهاند با مدرکسازی و تهدید، مانع شکایت شوند اما خانواده پاسبانی قصد دارند شکایتشان را برای حمایت از «همه معلولان» ادامه دهند: «مسوولان آسایشگاه گفتهاند شکایت بیفایده است، گفتند خودتان را اذیت نکنید و فرض کنید در یک دعوا مشت خورده و چشمش را هم از دست داده است، اما خانواده قصد دارند شکایت کنند، مادرش به مسوول آسایشگاه هم گفته است که شکایت میکند و دیه پسرش را هزینه معلولان میکند.»
قانون جامع حمایت از حقوق معلولان مصوب سال ۱۳۸۳ مجلس توجهی به حمایت از معلولان در برابر خشونت و سو استفاده ندارد و تنها در ماده ۱۳، به بهزیستی اجازه میدهد که در صورت نقض حقوق معلولان به نمایندگی از آنها یا در کنار آنها در مراجع قضایی حضور یابد. در حالی که چون در اکثر موارد خشونت، خود بهزیستی ذینفع و مسوول است طبیعتا وارد عمل نمیشود و به نوعی بر مساله سرپوش میگذارد. کنوانسیون سازمان ملل در مورد حقوق افراد دارای معلولیت که ایران از سال ۲۰۰۹ میلادی به آن پیوسته و به اجرای مفاد آن متعهد شده است، در مواد ۱۵ و ۱۶ دولتها را متعهد میسازد که با تصویب قوانی کافی و موثر، نظارت مستمر توسط یک نهاد مستقل و بیطرف، و تضمین حق شکایت توسط افراد دارای معلولیت و خانوادههای آنها اطمینان حاصل کنند که افراد معلول مورد هیچگونه بدرفتاری، خشونت و یا سو استفاده قرار نمیگیرند.
اما میان آن چه افراد دارای معلولیت در ایران تجربه میکنند و استانداردهای پیشبینی شده در مواد کنوانسیون فاصله عمیقی وجود دارد. یکی از فعالان این عرصه حقوق معلولین گفت: «به دلیل فقدان ساز و کار مناسب برای نظارت و طرح شکایت، از انبوه موارد آزار و خشونت کمتر خبری منتشر میشود و تعداد بسیار کمتری عملا امکان مییابند که تا مرحله طرح شکایت پیش بروند و تا جایی که تحقیقات ما نشان میدهد، حتی یک مورد هم به صدور رای نهایی محکومیت برای مسوولان موسسات نگهداری منتهی نشده است. بدیهی است که این افراد وقتی مطمئن هستند که قرار نیست به کسی یا جایی پاسخگو باشند، با خیال آسوده برای رسیدن به امیال مادی خود و سوء استفاده همهجانبه از هیچ اقدامی فروگذار نمیکنند.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر