از نخستین روزهای شکل گیری جمهوری اسلامی در ۱۳۵۷ و پس از تحولات انقلابی در سالهای ۱۳۶۰ به این سو آئین بهایی و پیروان آن در ایران غالبا تحت تحولات تدریجی و انقلابی مسئولان جمهوری اسلامی قرار گرفتند و رفته رفته موج سرکوب و آزار و اذیت بهائیان موجب مهاجرت اجباری تعدادی از بهائیان از ایران شد. ستیز با بهائیان و آئین بهایی موجب اعدام دست کم ۲۲۵ بهایی پس از انقلاب شد و بهایی کشی و مسلمان کردن بهائیان در شهرها و روستاهای کشور موجب شدت گرفتن این موج بهایی ستیزی شد. افزون بر این رفتارها، چهره هولناک نیروهای تندرو موجب آن شد که اکثریت جامعه با نگاه " نجس" به بهائیان نگاه کنند وبه همین دلیل منازل بهائیان به آتش کشیده شود و اموال آنان " حلال" شمرده گردد.
گزارشات بسیاری وجود دارد که جمهوری اسلامی با انگیزه بهایی آزاری اموال آنان را مصادره کرده و بهائیان را به اتهاماتی همچون ارتباط با دول متخاصم بازداشت و شکنجه کرد. روایت های موجود نشان میدهد که مسئولان زندان ها و بازجویان ناظر از اداراتی چون سپاه دو مسیر به بازداشت شدگان نشان داده و خواستار مسلمان شدن بهائیان شده اند که یکی از آن مسلمان شدن ودیگری اعدام بوده است.
طی سالهای اخیر بازداشت های طولانی مدت ، توبه های اجباری ، شکنجه و همچنین مصادره اموال از جمله موارد روی داده با بهائیان در سالهای پس از انقلاب بوده است.
از یاد نباید برد که سرکوب بهائیان در دوران قاجار و حتی عصر پهلوی نیز وجود داشت، حال که در دوره پهلوی از آزار و اذیت بهائیان بسیار کاسته شد اما در حکومت جمهوری اسلامی این فشارها و تفکرضددگراندیشان گسترش یافت به حدی که بهائیان پیش از گذشته سرکوب شدند.
اما آنچه در این مقاله مدنظر قرار می گیرد دلایل فشارهای اقتصادی بر پیروان دیانت بهایی است که طی سالهای پس از انقلاب شدت بیشتری پیدا کرده است و بهائیان را نه تنها از جنبه اعتقادی بلکه از جنبه اجتماعی و اقتصادی نیز تحت فشار قرار میدهند.جمهوری اسلامی با ایجاد مساله دشمن فرضی و "دیگری" خواندن بهائیان دست خود را جهت فشار گسترده اقتصادی بر بهائیان باز کرد.
دستگاه امنیتی و حکومتی در ایران با مصادره کارخانجات ،بلوکه کردن حساب های بانکی ، مصادره منازل و همچنین دیگر اموال بهائیان در رسانه ها عنوان کردند که بهائیان به دلیل ارتباط با کشور اسرائیل دشمن ایران هستند و اموال انان از سوی اسرائیل فراهم شده است و یا در جراید دیگری نیز عنوان کرده بودند بهائیان به کشور اسرائیل کمک های مالی می کند که این موضوع موجب گردید در جامعه ایرانی با بهایی ستیزی مقابله نشود و تمامی برخوردهای مستقیم و غیرمستقیم با بهائیان امری انقلابی و لازم شمرده شود. همچنین در کشمکش های داخلی که با بهائیان صورت می گرفت تمرکز بسیاری بر " دیگری " و " دشمن" بودن بهائیان عنوان می شود و مصادیق آن نیز حضور بهائیان در دستگاه و حکومت رژیم پهلوی عنوان می شد. طی این اعمال دو شرکت بزرگ بهایی به نام های نونهالان و امنا که دارای سرمایه چندین میلیون دلاری بود مصادره شد،این شرکت ها فعالیت های همچون صادرات کالا، ارائه وام برای خرید خانه یا تحصیل ، کمک به سالمندان و سایر امور خیریه اشتغال داشت.شرکت " امنا" مسئول نگهداری اماکن مقدس و حدود هزار مرکز اداری بهایی ، وسایل و تسهیلات و قبرستان های بهایی بود .
براساس یک تخمین از سوی مجامع بهایی سال ۱۹۸۴ ده هزار بهایی شغل خود را در موسسات دولتی و شرکت های خصوصی از دست دادند و همچنین دولت نسبت به توقف پرداخت حقوق بازنشستگی بهائیان اقدام کرد.
اما دلیل مصادره اموال بهائیان همانطور که در بالا نیز اشاره گردید براساس ارتباط با دولت متخاصم عنوان می شد که در تدوین کینه ورزی با بهائیان این اتهامات از جمله " حمایت از مفسدین جهان و سعی در انحطاط فرهنگی و سیاسی" ، "سازمان های بهایی دست پرورده اسرائیل هستند و به اعتبار بخشیدن و حمایت از اسرائیل می پردازند" ، " شبکه جاسوسی در ایران" و " سازمان براندازه و حامی دولت آمریکا " وجود داشت.
گزارشات بسیاری وجود دارد که جمهوری اسلامی با انگیزه بهایی آزاری اموال آنان را مصادره کرده و بهائیان را به اتهاماتی همچون ارتباط با دول متخاصم بازداشت و شکنجه کرد. روایت های موجود نشان میدهد که مسئولان زندان ها و بازجویان ناظر از اداراتی چون سپاه دو مسیر به بازداشت شدگان نشان داده و خواستار مسلمان شدن بهائیان شده اند که یکی از آن مسلمان شدن ودیگری اعدام بوده است.
طی سالهای اخیر بازداشت های طولانی مدت ، توبه های اجباری ، شکنجه و همچنین مصادره اموال از جمله موارد روی داده با بهائیان در سالهای پس از انقلاب بوده است.
از یاد نباید برد که سرکوب بهائیان در دوران قاجار و حتی عصر پهلوی نیز وجود داشت، حال که در دوره پهلوی از آزار و اذیت بهائیان بسیار کاسته شد اما در حکومت جمهوری اسلامی این فشارها و تفکرضددگراندیشان گسترش یافت به حدی که بهائیان پیش از گذشته سرکوب شدند.
اما آنچه در این مقاله مدنظر قرار می گیرد دلایل فشارهای اقتصادی بر پیروان دیانت بهایی است که طی سالهای پس از انقلاب شدت بیشتری پیدا کرده است و بهائیان را نه تنها از جنبه اعتقادی بلکه از جنبه اجتماعی و اقتصادی نیز تحت فشار قرار میدهند.جمهوری اسلامی با ایجاد مساله دشمن فرضی و "دیگری" خواندن بهائیان دست خود را جهت فشار گسترده اقتصادی بر بهائیان باز کرد.
دستگاه امنیتی و حکومتی در ایران با مصادره کارخانجات ،بلوکه کردن حساب های بانکی ، مصادره منازل و همچنین دیگر اموال بهائیان در رسانه ها عنوان کردند که بهائیان به دلیل ارتباط با کشور اسرائیل دشمن ایران هستند و اموال انان از سوی اسرائیل فراهم شده است و یا در جراید دیگری نیز عنوان کرده بودند بهائیان به کشور اسرائیل کمک های مالی می کند که این موضوع موجب گردید در جامعه ایرانی با بهایی ستیزی مقابله نشود و تمامی برخوردهای مستقیم و غیرمستقیم با بهائیان امری انقلابی و لازم شمرده شود. همچنین در کشمکش های داخلی که با بهائیان صورت می گرفت تمرکز بسیاری بر " دیگری " و " دشمن" بودن بهائیان عنوان می شود و مصادیق آن نیز حضور بهائیان در دستگاه و حکومت رژیم پهلوی عنوان می شد. طی این اعمال دو شرکت بزرگ بهایی به نام های نونهالان و امنا که دارای سرمایه چندین میلیون دلاری بود مصادره شد،این شرکت ها فعالیت های همچون صادرات کالا، ارائه وام برای خرید خانه یا تحصیل ، کمک به سالمندان و سایر امور خیریه اشتغال داشت.شرکت " امنا" مسئول نگهداری اماکن مقدس و حدود هزار مرکز اداری بهایی ، وسایل و تسهیلات و قبرستان های بهایی بود .
براساس یک تخمین از سوی مجامع بهایی سال ۱۹۸۴ ده هزار بهایی شغل خود را در موسسات دولتی و شرکت های خصوصی از دست دادند و همچنین دولت نسبت به توقف پرداخت حقوق بازنشستگی بهائیان اقدام کرد.
اما دلیل مصادره اموال بهائیان همانطور که در بالا نیز اشاره گردید براساس ارتباط با دولت متخاصم عنوان می شد که در تدوین کینه ورزی با بهائیان این اتهامات از جمله " حمایت از مفسدین جهان و سعی در انحطاط فرهنگی و سیاسی" ، "سازمان های بهایی دست پرورده اسرائیل هستند و به اعتبار بخشیدن و حمایت از اسرائیل می پردازند" ، " شبکه جاسوسی در ایران" و " سازمان براندازه و حامی دولت آمریکا " وجود داشت.
تبعید اجباری نتیجه فشار اقتصادی
شرایط بهائیان پیش از انقلاب نسبت به شرایط فعلی جامعه بهایی در ایران بهتر بود و همین امر موجب گسترش پیروان دیانت بهایی در ایران شد. به گفته بعضی منابع بهایی نزدیک به یک میلیون شهروند ایرانی دارای عقاید بهایی بودند که پس از انقلاب و فشارهای اقتصادی و دیگر مسایل مجبور به مهاجرت از ایران شدند. انقلاب ایران موجب شد نیروهای تندرو با اساس قدرت فراقانونی که به دست آورده بودند اموال بهائیان را مصادره کنند که این اموال از جمله کارخانه ها ، کارگاه ها ، منازل و محل کسب بهائیان بود. حال با توجه به نبود امنیت و نبود آینده ی مطمئن تعداد زیادی از بهائیان مجبور به خروج از ایران شدند و رفته رفته بسیاری دیگر از بهائیان نیز به دلیل موج فشارها در حال خروج از ایران هستند. به گفته بعضی منابع بهایی هم اکنون نزدیک به سیصدهزار بهایی حضور دارند که این رقم در تفاوت با ۹۰۰ هزار بهایی در سال ۱۳۵۶ به معنای خروج نزدیک به ۶۰۰ هزار بهایی است.
کمی پس از انقلاب و بروز برخورد انقلابی نیز شاهد هستیم در طی سالهای اخیر محل کسب بهائیان در شهرهای مختلف کشور با پلمب روبرو می شود. تنها طی دو روز ۱۱ و ۱۲ آبان ماه ۱۳۹۵ به دلیل تعطیلی محل کسب بهائیان در ایام تعطیلی دیانت بهایی نزدیک به ۱۲۰ محل کسب پلمب شد و طی سه سال دست کم ۸۶۰ تبعیض اقتصادی علیه بهائیان در دولت حسن روحانی ثبت شده است.
زمانی که بهائیان شاهد نبود امنیت شغلی باشند و نتوانند از تنها منبع تامین مالی خود ارتزاق کنند و معیشت خود را داشته باشند و با مشکلات دیگری نیز روبرو شوند یکی از گزینه های روبروی آنها ترک کشور و حضور در کشور سوم جهت ادامه زندگی می باشد.
کمی پس از انقلاب و بروز برخورد انقلابی نیز شاهد هستیم در طی سالهای اخیر محل کسب بهائیان در شهرهای مختلف کشور با پلمب روبرو می شود. تنها طی دو روز ۱۱ و ۱۲ آبان ماه ۱۳۹۵ به دلیل تعطیلی محل کسب بهائیان در ایام تعطیلی دیانت بهایی نزدیک به ۱۲۰ محل کسب پلمب شد و طی سه سال دست کم ۸۶۰ تبعیض اقتصادی علیه بهائیان در دولت حسن روحانی ثبت شده است.
زمانی که بهائیان شاهد نبود امنیت شغلی باشند و نتوانند از تنها منبع تامین مالی خود ارتزاق کنند و معیشت خود را داشته باشند و با مشکلات دیگری نیز روبرو شوند یکی از گزینه های روبروی آنها ترک کشور و حضور در کشور سوم جهت ادامه زندگی می باشد.
اجبار به پذیرش مسلمان شدن
فرم تهیه شده پس از انقلاب که می بایست بهائیان آن را امضا کنند تا مسلمان شوند و در جراید نیز منتشر شود موضوع " فرقه ضاله " خواندن دیانت بهایی و گرویدن به اسلام بود. طی آن سالها بهائیان اگر از این حکم تبعیت نمی کردند دچار طغیان انقلاب شده و از حداقل حقوق انسانی و شهروندی نیز محروم می شدند. در شهر و بخصوص روستاها ، ساکنین به سراغ بهائیان می رفتند و با اجبار و کتک آنان را به مسجد می برند و در صورتی که قبول به پذیرش اسلام نمی شدند آنان را مجازات می کردند. طی این فشار بسیاری از بهائیان مجبور به ترک مناطق خود شدند و یا پس از شکنجه ها و مشکلات بسیار مجبور به پذیرش اسلام می شدند. در سالهای اخیر نیز علاوه بر مشکلات اقتصادی به طور مثال در خصوص تحصیل نیز مسئولین در تکاپوی مسلمان کردن بهائیان هستند و در موراد بسیار شاهد بوده ایم که به بهائیان گفته اند که بنویس مسلمان هستی تا ادامه تحصیل بدهی و در مورد کسبه بهایی نیز این روند ادامه داشته است. یکی از خواسته های حکومت ایران مسلمان کردن بهائیان است و از تمامی مسیرها این موضوع را پیگیری می کند. در ادارات مربوط به این مسایل به بهائیان می گویند که "یا مسلمان شو و یا به همین شکل تو با مشکلات متعدد روبرو خواهی شد".فشار اقتصادی یکی از اهرم های اساسی و قدرتمندی است که طی سالهای اخیر بر بهائیان وارد شده و به آزار آنان انجامیده است. به اعتقاد حکومت ایران یکی از راه های که می توان بهائیان را تحت فشار قرار داد پلمب محل کسب آنان و یا منع فعالیت های شغلی برای بهائیان است . از آنجایی که بهائیان در بسیاری موراد اجازه اشتغال در مکان های مربوط به مسلمانان را ندارند و در بعضی از مشاغل حق هیچگونه فعالیت نیز ندارند لذا در زمان پلمب محل کسب یک بهایی این احتمال وجود دارند که چندین خانواده به همین دلیل تحت فشارهای متعدد از جمله مسایل مالی قرار بگیرند. طی گزارشات موجود در بعضی شهرها محل کسب بهائیان گاه تا چندین سال پلمب نیز به طول انجامیده است.
فشار روانی ناشی از منع فعالیت اقتصادی
پدیده بهایی ستیزی نه در سالهای اخیر بلکه در ۱۷۰ سال گذشته ادامه داشته و بهائیان به این روند خوی گرفته و خود را نسبت به تمامی امور آماده کرده اند اما طی سالهای اخیر یکی از مواردی که کمتر به آن توجه شده است موضوع آزار روحی و روانی بهائیان در پی منع داشتن شغل دلخواه است. بهائیان همچون انسان های دیگر در جامعه به دنبال فعالیت در شغل های دلخواه خود هستند و کسانی که در فعالیت های اقتصادی نیز فعالیت دارند عموما از سوی مردم به عنوان فعالین سالم یاد می شوند و به همین دلیل نیز در مشاغل خود موفق هستند اما حکومت پس از شناسایی و احراز هویت مذهبی آنان سعی در ممانعت های متعدد می کند . داشتن امنیت شغلی و آینده شغلی از جمله اموری است که بهائیان در ایران کمتر با آن خوی گرفته و به آن آینده ، سرمایه گذاری نمی کنند. نبود امنیت شغلی نیز موجب استرس های متعدد از جمله از دست دادن فعالیت کاری بوده است و به همین دلیل حکومت ایران با توجه به شناخت از این موضوع در اکثریت شهرها جهت بزرگ تر شدن این احساس ، سعی در پلمب محل کسب بهائیان حتی برای یک هفته نیز داشته است. بعضی از منابع بهایی عنوان کرده اند که ماموران گاهی عنوان می کنند که برای آزار رساندن به بهائیان دست از هیچ امری برنداشته و نمیخواهند بهائیان روی از آرامش را بر خود ببینند.
حال با توجه به ریز شدن در دلایل منع فعالیت های اقتصادی بهائیان در ایران شاهد می شویم که حکومت ایران دست به مبارزه ی ایدئولوژیک و عقیدتی زده است و خود نیز با آگاهی نسبت به بی اساس بودن احکام سیاسی و امنیتی سعی در پوشش احکام خود در غالب محدودیت های شهروندی بر بهائیان داشته و از این طریق موضوع عقیدتی بودن تقابل خود با بهائیان را در لایه های پنهانی امور خود قرار بدهد. حکومت ایران با توجه به آنکه می داند وضعیت اقتصادی کشور دچار معضلات بسیاری است و در صورت جذب سرمایه گذاران خارج از کشور می تواند به رشد اقتصاد کشور کمک کند اما نسبت به حضور شهروندان بهایی ایرانی در گردش سرمایه و اقتصاد ایران ابراز نگرانی فراوانی می کند و از حضور آنان جلوگیری به عمل می آورد.
مرتضی اسماعیل پور
سردبیر بهایی نیوز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر