۱۳۹۵ خرداد ۳۰, یکشنبه

همسر جعفر عظیم زاده: خواست همسرم بهبود وضعیت کارگران است



«جعفر عظیم زاده»، فعال حقوق کارگری که در شرایط بسیار وخیمی به سرمی برد، بعد از 51 روز اعتصاب غذا، با پی گیری و اصرار همسرش، در بیمارستان «سینا» تهران بستری شده است. این فعال کارگری که توسط قاضی «صلواتی» به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی»، به شش سال حبس تعزیری محکوم شده، از هفدهم آبان سال 1394 تا کنون در زندان به سر می برد. او در طول مدت زمان اعتصابش، با افت شدید وزن، فشار خون، مشکلات کلیوی و مثانه مواجه شده است. وقتی با «اکرم رحیم پور»، همسر جعفر عظیم زاده تماس می گیریم، او در حال انتقال همسرش از اورژانس بیمارستان سینا به بخش عمومی است.  
چه طور شد ایشان را به بیمارستان منتقل کردند؟
  • شرایط همسرم به شدت وخیم است اما  خودش اصلا راضی نبود به بیمارستان منتقلش کنیم. من خیلی اصرار و پافشاری کردم.
در طول این 51 روزی که در اعتصاب غذا به سر می برند، اولین بار است به بیمارستان منتقل می شوند؟
  • خیر؛ چند باری به بیمارستان منتقل شده اند و بدون این که به وضعیتش رسیدگی کنند، او را دوباره به زندان برگردانده اند. در این مدت هم چون به خواسته هایش توجهی نشده، خودش مایل نبود در بیمارستان بستری شود.
کار پذیرش را خودتان انجام دادید؟
  • بله؛ من به همسرم گفتم خودم کارهای پذیرش او را انجام می دهم و اصلا ارتباطی به سیستم زندان ندارد و اگر هم نمی خواهد، اعتصابش را نشکند اما به هر حال ما خیالمان راحت باشد که مشکل جانی متوجه اش نخواهد بود. این جور بود که راضی شد. به هر حال، دیروز در اورژانس بیمارستان ماند و امروز به بخش عمومی منتقل شد.
شما درخواست نکردید که همسرتان اعتصاب خود را بشکند؟
  • به هر حال، ما هم نگران هستیم. وضعیت او اصلا خوب نیست ولی مصمم است و مایل به عقب نشینی نیست؛ به ویژه که به خواسته هایش هیچ پاسخی داده نشده است. همسرم از دهم اردیبهشت ماه تا امروز فقط چای و آب نوشیده و به شدت کاهش وزن داشته است.
دقیقا درخواست ایشان چیست؟
  • او روز اول شروع اعتصابش یک نامه به رییس زندان نوشت. از برخوردهای نامناسبی که با فعالان کارگری و فعالان حقوق معلمان انجام می شود، دلگیر است؛ این که چرا در مقابل هر درخواست و تقاضای صنفی، با اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» مواجه می شوند و این که کجای درخواست افزایش حقوق که یک درخواست کاملا صنفی است، علیه امنیت ملی اقدامی است. همسرم می گوید نباید صرف این که کسی فعالیت صنفی می کند، به او برچسب اتهامات امنیتی زد و احکام سنگین زندان برایش صادر کرد.
این حکم سنگین با چه مصادیقی برایشان صادر شده است؟
  • به علت فعالیت های صنفی کارگری که در طول چند سال گذشته انجام داده­اند. در سال 1394 آقای عظیم زاده به همراه تعدادی از دوستان خود یک طومار با 40 هزار امضا گردآوری کردند و به مجلس و وزارت کار دادند. خواست آن ها در این طومار، افزایش دستمزد کارگران بود. حالا پی گیری همسرم برای این موضوع و شرکت در تجمعات اعتراضی به خاطر این درخواست صنفی، از مصادیق اتهامات او است. از طرف دیگر، همسرم رییس هیات مدیره «اتحادیه آزاد کارگران» است و الان تشکیل همین اتحادیه خودش از مصادیق اتهامات او شده و یا حتی شرکت در تشکلات کارگری جزو اتهامات او است.
پیش از این هم مشکلات جسمی داشتند؟
  • خیر؛ تا پیش از تجربه زندان هیچ مشکل فیزیکی نداشت. الان وضعیت او قابل وصف نیست.
شما چند فرزند دارید؟
  • دو پسر دارم. آن ها هم به لحاظ روحی در شرایط بسیار سختی به سر می برند. در طول این مدت، خانواده ما با استرس و اضطراب شدید مواجه بوده است و با توجه به این که مسوولان زندان و قوه قضاییه هیچ توجهی به درخواست های به حق آقای عظیم زاده نکردند و او هم به شدت بر مواضعش پافشاری می کند. ما خیلی نگرانش بودیم. همین دیروز پسرم دچار افت فشار شده و را هم برده ام درمانگاه و سرم برایش وصل کرده اند.
حقوق آقای عظیم زاده را دریافت می کنید؟
  • ایشان که حقوق نداشتند؛ یعنی کارمند جایی نبودند. جوش کار بودند و در واحدهای ساختمانی و منازل کار می کردند.
برای پی گیری های پرونده  و رفت و آمدها تنها هستید؟
  • تشکلات کارگری داخل حمایت می کنند. همه آن ها در این مدت کنار ما بوده اند. به دیدن ما می آیند و نگران وضعیت آقای عظیم زاده و ما بودند. همسر من به هیچ جا و هیچ کس وابستگی ندارد. او تنها و تنها خواسته اش افزایش سطح زندگی و بهبود شرایط کارگران است. می گوید حقوق کارگران باید به حدی باشد که بتوانند حداقل های زندگی را تامین کنند.
با قاضی پرونده تماس نگرفتید؟
  • خیر چون حکم اولیه ای که آقای صلواتی صادر کردند، بعدها توسط دادگاه تجدید نظر تایید شده است. جالب است که اصلا حکم دادگاه تجدید نظر را ما ندیده ایم؛ یعنی رای دادگاه تجدید نظر اصلا به ما ابلاغ نشد. فقط یک احضاریه اواسط آبان ماه آمد دم در خانه مان از سوی اجرای احکام که بعد از مدت پنج روز، ایشان باید خودشان را به زندان معرفی کنند.
بازداشت اولیه ایشان چه قدر زمان برد؟
  • اردیبهشت ماه سال پیش، بعد از جریان آن طومار بود که یک شب قبل از روز کارگر ریختند و دستگیرش کردند و او را بردند. 46  روز در بند 209 زندان اوین همسرم را نگه داشتند. سرانجام تا تعیین تکلیف نهایی پرونده، با کفالت 100 میلیون تومانی آزاد شد. 
پیش از این پرونده هم سابقه دستگیری داشتند؟
  • بله داشتند اما در پرونده های قبلی تبرئه شده بودند. جالب است بدانید بخشی از اتهامات فعلی که به ایشان زده می شود، همان اتهاماتی است که در گذشته در دادگاه به خاطرش تبرئه شده است.
شما به رای دادگاه بدوی اعتراض نکردید؟
  • ما اعتراض کردیم ولی از تشکیل دادگاه تجدید نظر اصلا خبر نداشتیم. هیچ احضاریه یا اطلاع رسانی نکردند و یک باره آبان ماه نامه رسید که در طول مدت پنج سال خودتان را به زندان معرفی کنید. این طور شد که از هفدهم آبان ماه آقای عظیم زاده رفت زندان.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر