حسین رجبیان و کیوان کریمی، فیلمسازان و مهدی رجبیان و یوسف عمادی آهنگسازان و نوازندگان که هم اکنون در زندان اوین محبوس می باشند، در آستانه برگزاری جشنواره فیلم فجر در نامه سرگشادهای خطاب به سینماگران و هنرمندان داخلی، از سکوت آنها نسبت به زندانی بودنشان انتقاد کردند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، این چهار هنرمند زندانی در اوین در نامه خود گفتهاند هنرمندان خارجی از آنها حمایت کرده و خواهان آزادیشان شدهاند اما هنرمندان داخل کشور در برابر احکام قضایی و سرنوشت هنریشان سکوت اختیار کردهاند.
متن کامل این نامه در پی می آید:
در روزهای پیش روی گردهمایی سالانه هنرمندان داخلی تنها این سئوال بی پاسخ را در ذهنمان متبادر می کند، که آیا آنها اخبار حمایت جهانی هنرمندان و جشنواره های بین المللی پیرامون ما را نشنیده اند که این چنین درباره احکام قضایی و سرنوشت هنری مان سکوت کرده اند، یا تن به مصحلت اندیشی واز سرتاسف منفعت طلبی داده اند که متاسفانه خود از اصل رسالت بی پروای هنر بدور است یا آنکه سئوال اساسی دیگر این است، که به واقع هنرمند داخلی به جز انگشت شمار آنقدر از قله های شرقی هنری جهان بدورند که مخیله شان تنها به مرز و محدوده جغرافیای کوچه و خیابان های بن بست پایتخت بسنده کرده است و اگر ادعای بیش از این بوده پس چرا سکوت!؟
این چند خط را نگاشته ایم که عنوان کرده باشیم تمام آثارمان که در چند سال اخیر تولید و آماده ارائه بوده اند به شکل مستقیم و غیر مستقیم مورد مصادره و توقیف قرار گرفته اند و هیچ یک از هنرمندان داخلی برخلاف واکنش هنرمندان تراز اول دنیا به احکام سنگین زندان و مصادره آثار هنریمان واکنشی نشان نداده اند و برداشت ما در این اثنا و از این عمل چیزی جز این نیست که آنها به واضح روی از این حقیقت برگردانده و چشم بر آن بسته اند و گویی این بی تفاوتی نصیبی برایشان در پی داشته که این چنین بر آن پای می فشارند. براستی آرزوی به حق هر هنرمندی تبلور رویای هنریش در آمیختگی با فرهنگ و تاریخ سرزمینش می باشد و هنرمند حقیقی برگی به حق از تاریخ خواهد بود. پس ای کاش به عنوان هنرمند حقیقی این چنین فاتحانه نگاشتن تاریخ را به مقلوبان وا نمی نهادیم که همواره فاتحان، تاریخ را نگاشته اند…
امضاء کنندگان :
مهدی رجبیان – آهنگساز
یوسف عمادی – آهنگساز
حسین رجبیان – فیلم ساز
کیوان کریمی – فیلم ساز
۳۰ دی ماه ۹۵ – زندان اوین
چه بگوييم كه نانوشتن ، نپرداختن و عدم إظهار همدردي يكايك هنرمندان و هنربندان نشان از شرمندگي و پاچه خواري اينان است كه چگونه عضوي چنان بدرد آمدست و دگر عضو ها را بي خيال ! اين كم تفاوتي يا اصلا بي تفاوتي نشان از ريشه عميق ضد فرهنگ ايراني در اسلام شيعي و آخونديسم دارد كه اينبار دست در دست شركاي چپ نما بقصد خاموشي گزيدند و خاموش مي كنند هر چراغي كه چيز يا انگيزه اي جز بازتاب ديكتاتوري آنان باشد ! !!!. روشنفكري اسلام شيعي يعني درخدمت روسها باش و هر چه مي خواهي زندان كن، بكش، ناموس صيغه اي بفروش، خاك صادر كن ، درياچه بخشكان اما سنگر اسلام كه ضد امپرياليستي است را نگه دار تا روسها و شركاي روس بهتر زندگي كنند! اي رفقا كجاييد ؟ اينكه اينك قطره قطره جاريست بر بامهاي ناشناس و بر معابر بي نام اين خون رفقا نيست؟
پاسخحذف