سهیل روحانی جوان ۲۳ ساله از جمله صدها سرباز بهائی در ایران بود که پس از جنگ ایران و عراق جهت دفاع از کیان کشوری که هم برایش مقدس بود و هم موطن خود، راهی مناطق جنگی شد. او فارغ التحصیل دانشکده صدا و سیما بود اما به قصد دفاع از کشور، راهی سربازی با درجه افسری شد. برادر دیگر او نیز با درجه افسری در سقز مشغول به خدمت بود.سهیل روحانی متولد ۱۳۳۸ وقتی جهت اعزام به مناطق جنگی آماده می شد به مادر خود خانم مهین روحانی (شیرزادی) می گوید که " من در این کشور به دنیا آمده ام و جهت ادای دین باید بروم و از آن دفاع کنم" .
سهیل روحانی از جمله نیروهای ایرانی بود که در فتح خرمشهر نیز حضور داشت.گفتگوی زیر در حالی با مادر این جوان بهایی که در جنگ ایران و عراق در راه دفاع از کشور خود کشته شد، انجام گرفت است که خانم روحانی در تمام گفتگو با صدای لرزان وگریان در مورد فرزند خود سخن می گوید.این خانواده بهایی به دلیل فشارهای بسیار مجبور به مهاجرت از ایران شدند و هم اکنون در کشور کانادا سکونت دارند. ارتش جمهوری اسلامی در لوحی که آیت الله خامنه ای رئیس جمهور وقت آن را نیز امضا کرده است سهیل روحانی را به عنوان شهید جنگ محسوب کرد اما بنیاد شهید جمهوری اسلامی وی را به عنوان ایرانی کشته شده با عنوان "شهید جنگ در راه وطن" رد و مخالف آن شد.دست کم هفت شهروند بهایی در جنگ ایران و عراق کشته شدند و سه سرباز دیگر( که بهایی بودند) طی سالهای گذشته به صورت مشکوکی در پادگان و یک سرباز بهایی دیگر در ماموریت کشته شده است. لازم به یادآوری است که دست کم ۲۲۵ بهایی پس از انقلاب در ایران به دلیل باورمند بودن به دیانت بهایی توسط جمهوری اسلامی ایران اعدام و هزاران بهایی دیگر پس از انقلاب بازداشت و بسیاری از اموال بهائیان مصادره شده است. گفتگوی انجام شده با مادر این شهروند بهایی کشته شده در جنگ ،که در خبرگزاری بهایی نیوز منتشر می شود را در زیر بخوانید.
مرتضی اسماعیل پور: فرزند شما چند مدت در جنگ ایران و عراق حضور داشت و چطور ایشان توسط نیروهای عراقی کشته شدند؟
مهین روحانی (شیرزادی): ممنونم از تماس شما، سهیل در اولین روز، گذشت ۲۳ ماه حضورش در جنگ دقیقا یک ماه مانده به اتمام دوران سربازی در حالی که رانندگی می کرد و در حال انتقال نیروها بود ساعت ۵ صبح کشته شد آنطور که شنیدیم فرمانده سهیل با وجود آنکه پسرم گفته بود الان زمان حرکت نیست به اصرار می گوید باید حرکت کنید و در حین مسیر کشته می شود آن هم درست در تاریخ ۱۳۶۱/۱۰/۳
آیا در مناطق جنگی میدانستند که سهیل بهایی است؟
مهین روحانی : خیر پس از کشته شدن پسرم در جنگ و کش و قوس جهت دفن وی با مراسم بهایی و عدم انتقال جسد به بهشت زهرا ما در منزل خودمان مراسمی برای او برگزار کردیم و دوستان پسرم تازه در آنجا متوجه شده بودند که سهیل بهایی است و می گفتند که تازه متوجه شدیم چرا اینقدر سهیل به دیگر رزمندگان کمک می کرد و دائما با روی خوش به همه مهربانی میکرد ، سهیل با همه در مناطق جنگی خوب بود و سعی میکرد به همه خوبی کند.
شما اشاره به کش و قوس جهت دفن فرزندتان در گلستان جاوید کردید مگر مشکلی جهت دفن وی وجود داشت؟
مهین روحانی : بله مامورانی بودند که اصرار داشتند که سهیل در بهشت زهرا باید دفن شود و ما نیز میگفتیم که سهیل بهایی است و باید در همین جایی که ما می گوییم دفن کنیم اما آنها اجازه نمیدادند که در گلستان جاوید دفن کنیم در نهایت ما توانستیم فرزندمان را دفن کنیم و بدون سرو صدا جنازه را در منزل خواهرم غسل دادیم و نماز میت را خواندیم
آنطور که به صورت عمومی است وقتی فردی در جنگ کشته می شود و وی را به عنوان شهید جنگ خطاب می کنند نام وی را در بنیاد شهید ثبت می شود ایا مشکلی در عنوان شهید جنگ بودن سهیل پیش نیامد؟
میهن روحانی : فکر میکنم از کمیته سپاه بود ویا بنیاد شهید درست یادم نمی آید چون سالها از آن روز گذشته اما در نوشهر به ما گفتند که فرزند شما شهید محسوب نمی شود من گفتم که یعنی چی ؟ که پس از پیگیری بنیاد شهید نوشهر به ما گفت که : مگر بهایی هم شهید می شود؟ بخاطر همین با برخورد خوبی هم که نداشتند ما رفتیم و اینطور جوابمان را گرفتید البته به ما هیچ زمان امکاناتی هم ندادند که بگوییم که سهمیه شهید جنگ گرفته باشیم آنها اینگونه نه تنها قصد دادن چیزی را نداشتند بلکه می گفتند که مگر بهایی هم شهید می شودو این را به حالت مسخره بیان می کردند.
خانم روحانی پس از این جریانات چه مسایلی پیش آمد که حال شما مجبور به مهاجرت از ایران شدید؟ آیا این اتفاق موجب مشکلاتی برای شما شد؟
مهین روحانی : بله پدر سهیل که قبلا افسر ارتش بود طی حکمی از سوی ارتش احضار شده بود و حتی به پدرش گفته بودند تا الان هر چقدر حقوق دریافت کرده باید پرداخت کند زیرا بهایی است و این حکم در مورد تمامی بهایی های بود که در ارتش خدمت می کردند یعنی هر چه تا الان پول گرفته بود می بایست برمیگرداند اما مشکل از اینجا شروع شد که دادگاه انقلاب اصفهان پدر سهیل را از طریق شهربانی نوشهر که چند سالی بود انجا سکونت داشتیم احضار کرد ، یعنی چند ماه پس از سهیل دادگاه انقلاب پدر سهیل رو خواست. بخاطر همین پدرش مجبور به خروج از کشور شد من هم به سپاه انقلاب اصفهان رفتم تا ببینم موضوع چیست که سربازی که جلوی در بود گفت که من الان رفتم بالا و پرسیدم اما بهتر است شما از اینجا بروید چون آنجا می گفتند که " هر کجای دنیا باشند کت بسته به دادگاه می آوریمشان " که این باعث شد ما هم از ایران خارج بشیم زیرا قصد آنها بازداشت ما هم بود .
سند مربوط به تایید ارتش با امضای آیت الله خامنه ای رئیس جمهور وقت
محل دفن سهیل روحانی
تصویری دیگر از حضور سهیل روحانی در مناطق جنگی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر