من نیز رای خواهم داد. رای میدهم چون مطمئنم این بار متحجران از مشارکت اکثریت مردم در انتخابات بیم دارند. رای خواهم داد تا مخالفتم را با دشمنان آزادی و مردمسالاری اعلام نمایم. رای میدهم تا شادی را از قدرت طلبانی که هیچکس را جز خود نمیبینند و نمیخواهند بگیرم.
رای دادن من به مفهوم شرکت در یک انتخابات عادلانه نیست که عدالت اصولا در قاموس خودخواهان و خودکامگانی که انتخابات را مهندسی میکنند، جایی ندارد. رای دادن من انتخاب اصلح نیست که صالحان مورد نظرم را به بهانه های واهی رد صلاحیت نموده اند.
رای میدهم، اگرچه دردآور و آزاردهنده، تا مهر بطلان بزنم بر صلاحیت کسانی که با قصد و انگیزه حذف مردم از صحنه های تصمیم گیری کمر بسته اند. رای میدهم چون میدانم این تو، تویی که من را آزاد نمیخواهی، تویی که ایران را آباد نمیخواهی، تویی که از در و دیوار خانه ام بالا میروی و حریم خصوصی ام را نادیده میگیری و نمیخواهی که بدانم و بفهمم، این بار نمیخواهی که من رای بدهم.
رای میدهم تا تویی که عقیده ات به دزدان و رهزنان و چپاولگران ظاهر الصلاح جای مهر بر جبین نزدیک تر است، رای نیاوری. رای میدهم چون بر این باورم که هر رای گامی به سوی آزادی و ضربه ای برای شکستن حصر است. نام هایی را بر روی برگه های رای مینویسم که بعضا هیچ ارادتی به آنها ندارم ولی این داروی تلخ را میخورم که به درمان امیدوارم.
باید با این شیمی درمانی به جنگ با غده سرطانی رفت که به جان این ملت افتاده. تو با حربه زندان و حصر و تبعید به میدان آمده ای و من با صبر و تحمل و برگه رای این بار در مصاف با تو خواهم بود. این بار پای صندوق رای میروم تا با تو بجنگم. با تویی که به نام خدا و پیامبر قرآن بر سر نیزه کرده ای.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر