ماهنامه خط صلح – پوشیده نیست که حقوق شهروندان بهایی در ایران پس از انقلاب به صورت مستمر نقض میگردد. امروزه این نقض حقوق به صورت واضحی مورد توجه جامعهی بین الملل و جامعهی مدنی ایران است؛ بهطوریکه نقض حقوق بهاییان بخش بزرگی از گزارشات نقض حقوق بشر در ایران را شامل میشود. با این حال، این توجه در دهههای مختلف پس از انقلاب یکسان نبوده و سیری صعودی داشته است و مسلماً عواملی در گذر زمان در برجسته کردن نقض حقوق شهروندان بهایی در ایران به ترتیبی که امروز میبینیم نقش مثبت داشتهاند.
خط صلح در این رابطه با دیان علایی و سیمین فهندژ، نمایندگان جامعهی جهانی بهاییان در ژنو گفتگویی داشته است. خانم فهندژ در حال حاضر سخنگوی این جامعهی بین المللی است. در این گفتگو همچنین از نقش مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در رابطه با طرح مطالبهی حقوق شهروندان بهایی در طول عمر فعالیت ده سالهی خود پرسیدهایم…
آیا میتوان گفت افزایش اگاهی در جامعه ایران و توانمندتر شدن جامعه و سازمانهای مدنی ایرانی، جزوی از عوامل افزایش توجه به نقض حقوق بهاییان در سالهای اخیر بوده است؟
سیمین فهندژ: اگر که به روند طی شده در حدوداً هفت-هشت سال گذشته و حتی قبلتر از آن، نگاه کنیم میبینیم که به طور کلی آگاهی در مورد مفهوم حقوق بشر در ایران بیشتر شده است. به نظر من در پی وقایع سال ۸۸، مردم ایران متوجه شدند که فقط افراد خاصی نیستند که مورد ظلم و ستم واقع میشوند. در واقع با اینکه جمهوری اسلامی طی ۳۰ و چند سال گذشته سعی کرده یکسری گروهها، به خصوص جامعهی بهایی را پیش چشم افکار عمومی از طریق تبلیغات در تلوزیون، روزنامهها و سایر رسانهها به نحوی بد جلوه دهد، اما در سالهای اخیر مردم فهمیدهاند که بهاییان بیگناهاند و در حقیقت در ایران هر کس که افکاری متفاوت با معیارهای حکومت داشته باشد، مورد ظلم و ستم قرار میگیرد. در این خصوص مطمئناً فعالیتهای مدنی و حقوق بشری بسیار تاثیر داشته است.
دیان علایی: صد در صد این چنین است. جامعهی مدنی، مدافعان حقوق بشر ایرانی و حتی مردم در طول سه دههی اخیر، روز به روز بیشتر در رابطه با نقض حقوق بهاییان آگاه شدند و این مسئله نه تنها پیشرفت جامعهی مدنی و جامعهی حقوق بشری در ایران را نشان میدهد که بیانگر پیشرفت در جامعهی ایران و طرز تفکر ایرانیان است و این نتیجهی بسیار مثبتی است.
عوامل متعددی هم در خصوص دستیابی به چنین پیشرفتی و متعاقباً توجه به نقض حقوق بهاییان، تاثیرگذار بودند و نمیتوان انگشت را روی عامل مشخصی گذاشت. از مهمترین این عوامل میتوان به پرداختن بیشتر رسانهها به وضعیت بهاییان نام برد. همچنین بیشتر شدن تعداد سازمانهای حقوق بشری و افزایش فعالیتهای حقوق بشری نیز از جمله عوامل تاثیر گذار بوده است. رسیدن به یک تعریف واحد و بدون تبعیض از حقوق بشر به این معنی که اگر شما مدافع حقوق بشر هستید، نباید در کارتان تبعیضی داشته باشید، بسیار مهم بوده است.
در آستانهی دهمین سالگرد تاسیس مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران هستیم. در زمان تاسیس این گروه مسئلهی حقوق بهاییان حتی در بین گروههای مستقل هم میتوان گفت که یا تابو بود یا طرحش هزینههای امنیتی داشت. با این شرح به نظر شما آیا مجموعه فعالان توانسته در طرح مطالبهی حقوق شهروندان بهایی در یک دهه فعالیت خود، مثمر ثمر باشد و حتی سطح مطالبات و آگاهیهای جامعه را افزایش دهد؟
سیمین فهندژ: یکی از خصوصیات مهم مجموعه فعالان، این بوده که اساساً تعدادی از فعالین حقوق بشر که در داخل ایران بودند، به علت ظلمهایی که به بهاییان و به بقیهی گروهها در ایران شده بود، تصمیم گرفتند که این مجموعه را تشکیل دهند. در این راستا هم، فعالیتهای زیادی جهت آگاهی بخشی، خصوصاً در فضای رسانهها، انجام دادند که از دو جهت بسیار اهمیت دارد؛ هم برای نشان دادن به دنیا و هم همدلی با کسانی که در ایران مورد ظلم و ستم قرار میگیرند تا به آنها نشان داده شود که تنها نیستند و جامعه آنها را فراموش نکرده و هم در رسانهها از آنها یاد میشود و هم در مجامع عمومی از حقوق آنها دفاع میشود. وقتی به تاریخ نگاه میکنیم، میبینیم که جنایتهای گذشته، همواره در سکوت و تاریکی رخداده و اگر ما با اطلاع رسانی بتوانیم این قبیل ظلمها را به دنیا نشان دهیم، مطمئناً در حال کمک به به رشد حقوق بشر هستیم.
میتوانم بگویم که مجموعه فعالان، یکی از گروههایی بود که خط شکنی کرد و توانست در مورد گروهها و اقلیتهایی که شاید قبلاً در موردشان صحبت نمیشد، صحبت و اطلاع رسانی کند.
دیان علایی: گروههای مختلفی حتی قبل از تاسیس مجموعه فعالان هم وجود داشتند که با جرات در این زمینه اطلاع رسانی میکردند. با این حال فعالیت پر جرات مجموعه فعالان را نباید از یاد برد؛ چرا که یکی از سازمانهایی است که به شکستن این تابو کمک کرده است.
مجموعه فعالان در طی این مدت نشان داده که فعالیتاش متعهدانه است و اهمیت دادن به بهاییان، از نشانههای این امر بوده است که بسیار جالب توجه است. در واقع در تمام فعالیتهای مجموعه این نکته که نقض حقوق بهاییان جزو نقض حقوق بشر است، دیده میشود.
در جریان فعالیتهای این گروه، ما شاهد حضور و مشارکت جوانان بهایی بودیم؛ همکاری کم سابقهای که حکومت ایران نیز ناراحتی خود را از ان مخفی نکرد. به نظر شما این گروه چه نوعآوری و ویژگی داشت که توانست توجه جوانان بهایی را به خود به عنوان ظرف فعالیت جذب کند؟
دیان علایی: به این مسئله باید از هر دو جانب آن نگاه کرد. من فکر میکنم که جوانان بهایی خودشان تمایل داشتند که به کشورشان خدمت کنند و در حوزههای مختلف شانه به شانه در کنار سایر ایرانیان به فعالیت بپردازند. با این تعریف فعالیت در زمینهی حقوق بشر و یا حتی حقوق زنان و کودکان هم از سوژههایی بود که برای این جوانان اهمیت داشت تا بتوانند در این حوزه در کنار سایرین فعال باشند. از سوی دیگر هم باید این مسئله را در نظر داشت که سازمانهایی نظیر مجموعه فعالان نیز، این جوانان را در خود پذیرفتند و نشان دادند که به گفتههایشان در عمل هم پایبند هستند و میخواهند که جوانان بهایی را در یک جامعهی پویا در ایران ببینند.
سیمین فهندژ: جوانان بهایی هم مثل تمام جوانان دیگر که در ایران زندگی میکنند، علاقه دارند که به کشورشان خدمت کنند و در کشوری زندگی کنند که در آن به حقوق بشر و آزادی احترام گذاشته میشود. در کشوری که زندگی میکنند، بتوانند درس بخوانند، آزادانه شغل پیدا کنند و تشکیل خانواده بدهند؛ در واقع بدون ترس از بیان عقیدهشان بتوانند یک زندگی عادی داشته باشند. اما وقتیکه این حقوق اولیه از ایشان سلب میشود، به طور طبیعی دنبال راهی خواهند گشت که بتوانند از طریق آن، نه تنها از حقوق خودشان بلکه از حقوق دیگران هم دفاع کنند. مجموعه فعالان و سازمانهای دیگری از این دست که شروع به فعالیت کردند، راه و در واقع ظرفی از فعالیت را ایجاد کردند تا بسیاری از افرادی که علاقه داشتند در این زمینه فعالیت و از حقوق دیگران دفاع بکنند، بتوانند به فعالیت بپردازند و البته با فعالیتشان در این رابطه مفید واقع شوند.
به نظر شما آیا میتوان امید داشت با فعالیت بدون تبعیض گروهها و تشکلهای حقوق بشری، منفعتی کلی برای گفتمان حقوق بشر در ایران ایجاد شود؟ یعنی با طرح جسورانهی مطالبات گروههایی که طرح حقوقشان تابو و هزینه بردار است، یک گفتمان همگانی ایجاد شود که منفعت آن برای سایر گروههای تحت ستم یا قربانیان نقض حقوق بشر هم باشد؟
دیان علایی: در هر حال باید مشارکت و همکاری برای پیشرفت ایران در تمام حوزهها و خصوصاً حوزهی حقوق بشر وجود داشته باشد و این یک مسئلهی اساسی است و باید توجه زیادی به آن داشت. در واقع هرچه این همکاری و این مشارکت بیشتر شود، اثری مثبت هم روی جامعهی ایران خواهد گذاشت. بدون این همبستگی شاید هیچ پیشرفت مثبتی نتواند به وجود بیاید.
سیمین فهندژ: به نظر من چنین گفتمانی از چندین سال قبل شروع شده است. در کنفرانسهای سازمان ملل و یا شورای حقوق بشر که ۳ بار در سال تشکیل میشود، وقتی با سازمانهای مدنی ایرانی، افرادی که فعال حقوق بشر هستند و یا خبرنگاران صحبت میشود، نشان میدهد که واقعاً چنین گفتمانی شروع شده است. مسئلهای که در حال حاضر اهمیت دارد و در واقع قدم بعدی که در این راستا باید برداشته شود، این است که سازمانها، مجموعهها و سایر افرادی که به عشق ایران برای بهبود وضعیت مردم این کشور تلاش میکنند، با اتحاد، دوستی، همکاری و مشورت با همدیگر سعی کنند که چه از خارج از ایران و چه در داخل ایران، بتوانند به بهبود و پیشرفت ایران کمک کنند.
آیا شما به عنوان نمایندگان جامعهی بهایی در جامعهی بین الملل، از فرصتهایی که فراهم میشود برای بیان نقض حقوق بشر و مشکلات سایر گروههای قربانی در ایران نیز استفاده میکنید یا صرفاً به موضوع و مشکلات جامعه بهایی میپردازید؟
دیان علایی: هیچ کسی نمیتواند در رابطه با نقض حقوق بشر در ایران فعالیت کند، بدون اینکه راجع به کلیات حرف بزند. در ایران مسائل مختلفی است که باید در رابطه با آن صحبت کرد. البته هر گروه تخصص خودش را دارد و در رابطه با جزئیات مشخصی میتواند صحبت کند چرا که اطلاعات بیشتری در آن زمینه دارد. با این توضیح جامعهی جهانی بهایی هم، البته که به طور کلی راجع به نقض حقوق بشر در ایران و مثلاً راجع به نقض آزادی ادیان و تمامی اقلیتهای مذهبی صحبت میکند ولی وقتی صحبت به جزئیات و کیسهای فردی میرسد، مطمئناً فقط میتواند راجع به آنهایی که اطلاع کامل دارد، یعنی وضعیت بهاییان، به طور مستند صحبت کند.
سیمین فهندژ: جامعهی جهانی بهایی در مجمع عمومی سازمان ملل و در مجمعهای مختلف شورای حقوق بشر شرکت و در مورد حقوق بهاییان در ایران صحبت میکند. اما اگر بتواند و لازم باشد، چه در چنین نشستهایی که ذکر کردم و یا هر جای دیگر، در مورد وضعیت دیگر گروهها در ایران هم صحبت میکند؛ چون همانطور که گفتم در ایران فقط بهاییها نیستند که مورد ظلم و آزار قرار میگیرند و حقوق دیگر اقلیتهای مذهبی از قبیل مسیحیها و یهودیها و یا اقلیتهای سیاسی هم نقض میشود؛ هرچند که ظلمی که ۳۰ و چند سال است علیه بهاییها اعمال میشود، به طور سیستماتیک و برنامهریزیشده است.
ما آرزو داریم که روزی، ایرانی را ببینیم که هر کس با هر عقیدهای که دارد بتواند در این کشور با صلح و دوستی زندگی کند.
حرف شما خطاب به اعضا و همکاران مجموعه فعالان پس از ده سال فعالیت چیست؟
دیان علایی: فکر میکنم که واقعاً این اطلاع رسانی همه جانبه و کلی در رابطه با نقض حقوق بشر و نشان دادن این مسئله که همه میتوانیم با هم همکاری و همدردی داشته باشیم، و نگران وضعیت کسانی باشیم که شاید همان باور و دین ما را نداشته باشند، در رابطه با فعالیت مجموعه فعالان در این یک دهه، موضوعی کلیدی و بسیار مهم است و همان طور که در ابتدا هم گفتیم، این مسئله به پیشرفت بیشتر جامعهی ایران و اینکه آیندهی این کشور، آیندهای روشن باشد، کمک میکند. در واقع باید گفت که این فعالان هیچ نوع تبعیضی در کارشان ندارند و راجع به وضعیت همه نگران هستند.
سیمین فهندژ: حرف من این است که میدانیم فعالیت در زمینهی حقوق بشر، کار آسانی نیست و به همین خاطر از ایشان متشکریم. همچنین از آگاهی رسانی و تمام زحماتی که طی این ۱۰ سال کشیدهاند، متشکریم و امیدواریم که این فعالیتها ادامه داشته باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر